قاطعیت و تصمیم‌گیری درست و اصولی در مواقع بحرانی و مورد نیاز از ویژگی‌های یک مدیر موفق در هر عرصه‌ می‌تواند محسوب شود علی‌الخصوص در عرصه‌ ورزش که بسیار مهم و حساس است. عیار یک مدیر و قدرت توانایی وی زمانی مشخص می‌شود که بتواند در مواقع ضروری و حساس تصمیمی درست گرفته تا رسیدن […]

قاطعیت و تصمیم‌گیری درست و اصولی در مواقع بحرانی و مورد نیاز از ویژگی‌های یک مدیر موفق در هر عرصه‌ می‌تواند محسوب شود علی‌الخصوص در عرصه‌ ورزش که بسیار مهم و حساس است. عیار یک مدیر و قدرت توانایی وی زمانی مشخص می‌شود که بتواند در مواقع ضروری و حساس تصمیمی درست گرفته تا رسیدن به اهداف بدون دردسر و هزینه باشد وگرنه در شرایط عادی و زمانی که همه چیز بر وفق مراد باشد مدیریت و نشستن در پشت میز ریاست و امر و نهی کردن کار هر فرد عادی هم می‌تواند باشد. مدیر با کفایت مدیری است که بتواند مو را از ماست بیرون بکشد و جز مصلحت مجموعه‌ مدیریت خویش به چیز دیگری فکر نکند و به اصطلاح عافیت طلب نباشد. مدیری که توان مقابله با مشکلات را ندارد و محافظه کارانه در فکر تثبیت موقعیت و راضی نگه داشتن این و آن باشد بزرگ‌ترین ضربه‌ها را به مجموعه‌ مدیریتی خود وارد خواهد آورد. متاسفانه در حوزه‌ ورزش خیلی از مدیران افرادی محافظه کار و عافیت طلب هستند. بیشتر این افراد در زمان ریاست و مدیریت خود بدون داشتن قدرت و توانایی تصمیم‌گیری هستند و همیشه چشم به دهان مدیران بالا دستی دارند تا کارها را با آن‌ها هماهنگ نمایند و راهبرد مشخص و روشنی جهت مدیریت مجموعه‌ی تحت مدیریت خویش را ندارند.
مدیری که بله قربان گو باشد و قدرت تشخیص درست از نادرست را نداشته باشد و برای ماندن در پست و مقام به هر خفتی تن دهد کارنامه‌ای از خود به جای خواهد گذاشت که حاصلش جز تباهی و خرابکاری چیزی دیگر نیست . متاسفانه این مدیران زمانی که از پست مدیریت و مسئولیت‌ کنار می‌روند به افرادی شجاع و کار درست تبدیل می‌شوند و نسبت به دوره‌ مدیریت دیگران به شدت انتقادی نگاه می‌کنند. این افراد حتی تمام خرابکاری‌های دوره‌ مدیریت خود را به دیگران و مدیران بالا دستی ربط می‌دهند.

تناقض در حرف‌های مرد همیشه خندان
علی کفاشیان رئیس سابق فدراسیون فوتبال که راهبرد خنده و بی خیالی مهم‌ترین راه و رسمی بود که از مدیریت می‌دانست و با این راهبرد استثنایی حدود سه دهه حساس‌ترین مسئولیت‌های ورزشی کشور را در اختیار داشت حالا که دیگر دوران دور از فوتبال و میز ریاست و مدیریت را سپری می‌کند، و البته این دوری به زور سنبه‌ قانون منع بازنشستگان صورت گرفت به یک منتقد و مخالف سیاست‌های ورزش و فوتبال ایران تبدیل شده است. ایشان روز جمعه‌ هفته‌ی گذشته مهمان برنامه‌ی ورزش و مردم بود تا به سوالات و ابهامات فراوانی که در زمان مدیریت ایشان در فدراسیون فوتبال وجود داشت پاسخ دهد. کفاشیان با حضور در این برنامه‌ تلویزیونی حرف‌هایی بر زبان آورد که تناقض شدیدی با نوع مدیریت، تصمیم‌گیری‌ها و عملکرد ایشان در فدراسیون فوتبال داشت. فدراسیون علی کفاشیان فدراسیونی است که قرارداد مربیگری کارلوس‌کی‌روش را به امضا رساند و پای کی‌روش را به فوتبال ما باز کرد. البته کفاشیان از قرارداد بستن با کی‌روش دفاع کرد و مفاد قراداد این مربی پرتغالی را خوب عنوان کرد. علی کفاشیان در این مصاحبه تلویزیونی مشکلات موجود در فوتبال و زمان ریاست او بر فدراسیون را به دیگران ربط داد تا این‌گونه ضعف‌های بسیار خود را بپوشاند، هرچند در قسمتی از حرف‌هایش اشاره کرد در اوایل کار در فدراسیون هیچ شناختی از فوتبال و فضای آن نداشته و حتی اعضای هیات رئیسه‌ فدراسیون هم را نمی‌شناخته است.
این یعنی آمدن او به فوتبال به اختیار خودش نبوده و برای خالی نبودن عریضه و عرصه‌ رقابت با علی‌آبادی به فوتبال آمد ولی مخالفت فیفا با نامزدی علی‌آبادی باعث شد تا او به تنها نامزد انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال در آن زمان تبدیل شود. همین مورد تایید کننده‌ این نکته است که علی کفاشیان هیچ اختیاری از خود نداشته و مهره‌ای در دست مدیران بالا دستی بوده است. در باره‌ی استخدام کی‌روش گفت سعید‌لو رئیس وقت سازمان تربیت‌بدنی قول داد تمامی هزینه‌های استخدام کی‌روش از سوی این سازمان پرداخت شود اما وقتی از سازمان تربیت‌بدنی رفت رئیس بعدی هیچ‌گونه کمکی به فدراسیون فوتبال در مورد قراداد کی‌روش نکرد. این حرف در شرایطی بیان شد که در آن زمان هیچ اشاره‌ای نشد که سازمان تربیت‌بدنی چنین قولی داده و دست فدراسیون را در پوست گردو قرار داده است‌. مجری برنامه‌ی ورزش و مردم هر سوالی از کفاشیان پرسید ایشان طوری پاسخ دادند که انگار با یک قهرمان ملی روبرو هستید و او همچون یک بولدوزر تمامی موانع را از سر راه فوتبال برداشته در حالی که زمان ریاست کفاشیان در فدراسیون فوتبال زجر آورترین دوران فوتبال برای اهالی این رشته‌ی ورزشی بود. چون ایشان هیچ‌گونه اختیار عملی از خود نداشت و دخالت‌های مستقیم سازمان تربیت‌بدنی و بعدها وزارت ورزش باعث شده بود عملاً اداره‌ی فوتبال به دست کسانی باشد که هیچ اطلاعی از چند و چون آن نداشته باشند.
کفاشیان در حالی می‌گوید که در زمان او با کنفدراسیون فوتبال آسیا تعامل خوبی در حال انجام بوده که در واقعیت همیشه کنفدراسیون فوتبال آسیا به عنوان مرجع اصلی فوتبال در قاره‌ی آسیا بزرگ‌ترین تهدید برای فوتبال ایران بوده است. کنفدراسیونی که در بیشتر پرونده‌های دعاوی رأی به ضرر ایران صادر کند چگونه بهترین تعامل را با فدراسیون فوتبال ما داشته است. در همین پرونده تیم‌های عربستانی که از سفر به ایران خودداری می‌کنند آیا کنفدراسیون فوتبال آسیا اصلاً به دلایل و ادله‌ مدیران فدراسیون فوتبال ما گوش داده است تا بداند که این اقدام چقدر به ضرر تیم‌های باشگاهی ما می‌باشد. علی کفاشیان در برنامه ورزش و مردم بیشتر از آرزوهایی گفت که دوست داشته این‌گونه فدراسیون فوتبال را اداره نماید وگرنه در عمل اتفاق خاصی در زمان ریاست وی بر فدراسیون فوتبال نیفتاد. فقط این حرف‌ها بیشتر مایه‌ی تعجب رسانه‌ها و اهالی فوتبال را در پی دارد که چرا ما این اتفاقات خوب و اصولی را به چشم ندیدیم تا فوتبال با آرامش کار خود را دنبال کند .‌ پس آن همه جنگ و دعوا و بی نظمی در فوتبال از کجا نشأت گرفته بود و هیچ چیز سر جای خود قرار نداشت و در ماجرای مدیریت کی‌روش این جناب سرمربی تیم ملی فوتبال بود هر جور که دوست داشت فدراسیون فوتبال و مدیران آن را روی انگشتان خود می‌چرخاند و حتی جرأت یک اعتراض کوچک را هم نداشتند حالا بعد از رفتن کی‌روش افشاگری می‌شود که حمایت از کی‌روش در جایی بالاتر از وزارت ورزش صورت می‌گرفته است. این افشاگری‌ها در این مقطع زمانی به درد فوتبال ما نمی‌خورد چون دیگر نه کی‌روش در ایران است و نه دیگر آن نتایج بد که از ناهماهنگی بین فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش در فوتبال به دست آمد درست می‌شود. بهتر نیست که مدیران سابق ورزش کشور از زمان مدیریت خویش چیزی را باز گو نکنند تا حداقل خاطرات شیرین برای خودشان تنها به یادگار بماند و دیگران را در این خاطره بازی شریک نکنند.