شهلا منصوریه یکی از مباحث مهم در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه جوامع بشری، مساله اشتغال مردم آن جامعه در کاری مفید و سازنده که با تواناییها و استعدادهای فردی مرتبط باشد، است. هر فردی خواهناخواه در زندگی درگیر یافتن شغلی مناسب با تواناييها و استعدادهايش است که در برخی موارد، دستيابي به اين […]
شهلا منصوریه
یکی از مباحث مهم در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه جوامع بشری، مساله اشتغال مردم آن جامعه در کاری مفید و سازنده که با تواناییها و استعدادهای فردی مرتبط باشد، است. هر فردی خواهناخواه در زندگی درگیر یافتن شغلی مناسب با تواناييها و استعدادهايش است که در برخی موارد، دستيابي به اين شغل هم ميسر نميشود و در اصطلاح بيكار است. كشور ما نيز مثل دیگر کشورهای در حال توسعه از اين امر مستثني نبوده و نیست. بر همین اساس دولت برای حل معضل بيكاري، تاسیس دانشگاههاي آزاد اسلامي را در برنامه خود گنجاند. این موضوع از یک سو به صورتي كوتاهمدت، موجب شد که جوانان به صورت موقت در دانشگاهها مشغول به تحصيل شوند، اما بعد از گذشت دوران تحصیل، كشورمان شاهد تعداد زیادي جوان تحصيلكرده با توقعات بالا برای اشتغال در فرصتهاي شغلي متناسب با شانشان بود. بررسی نرخ بیکاری جمعیت ۱۰ساله و بیشتر فارغ التحصیل آموزش عالی در ۹۷ نشان می دهد، ۱۸.۱ درصد جمعیت فعال فارغ التحصیل آموزش عالی بیکار بوده اند.
سالهاست که بحث جذب بیش از نیاز دانشجویان در برخی رشتههای تحصیلی و نبود بازار کار کافی برای فارغالتحصیلان مطرح میشود و بین بازار کار و نیازهای جامعه با رشتههای دانشگاهی و تعداد فارغالتحصیلان تناسبی وجود ندارد. به همین دلیل نرخ بیکاری فارغالتحصیلان در کشور بسیار نگرانکننده است. وضعیت بیکاری و اشتغالی که آخرینبار از سوی مرکز آمار منتشر شد نشان از نرخ ۱۲ درصدی بیکاری در پایان سال ۱۳۹۷ داشت که در مقایسه با سال ۱۳۹۶، معادل ۰.۱ درصد افزایش یافته بود. طبق این گزارش سه میلیون و ۲۶۰ هزار بیکار وجود دارد که از این بین حدود ۳۸ درصد آنان فارغالتحصیلان آموزش عالی هستند که تعدادشان در مقایسه با سال ۱۳۹۶، ۱.۴ درصد افزایش یافتند. همچنین از مجموع فارغالتحصیلان آموزش عالی شاغل ۲۰.۴ درصد را مردان و ۳۹.۲ درصد را زنان تشکیل دادهاند.
این در حالی است که تعداد فارغالتحصیل مرد شاغل در پایان سال گذشته ۲.۱ درصد و زنان شاغل فارغالتحصیل ۲.۹ درصد در مقایسه با پایان سال ۱۳۹۶ افزایش دارد. به گفته کارشناسان بسیاری از فارغالتحصیلانی که جذب بازار کار شدهاند در مشاغل و پستهایی به کار گمارده شدهاند که اساسا ارتباطی با رشته تحصیلی آنها ندارد که این خود نوعی بیکاری پنهان محسوب میشود. بحرانی که هر سال تشدید میشود و راهکار مشخصی نیز برای آن اندیشیده نشده است که یکی از دلایل بروز آنرا میتوان کمتوجهی نظام آموزش عالی به نیازهای جامعه دانست این یعنی همگام نشدن دانشگاهها با تحولات روز جامعه.
بيکاري جادهاي مستقيم به سمت فقر
هزينههاي اقتصادي بيکاري در كشور بهعنوان يک چالش بزرگ اقتصادي تا حد زيادي شفاف، آشکار و قابل محاسبه است، در حاليکه نتايج غيراقتصادي و بهعبارت ديگر معنوي بيکاري معمولا مخفي است و به راحتي نيز قابل محاسبه نيست و بيشاز دو دهه است كه این مشكل بيشتر از هر زماني خودنمايي ميكند و به يكي از دلمشغوليهاي خانوادهها و مسئولان تبديل شده است. این هزينهها قابل محاسبه است و برکسي پوشیده نيست که نيروي کار آسيبپذيرترين عامل توليد است و در صورت از دست رفتن يا آسيب ديدن ديگر قابل جبران نيست که مهمترين نتيجه آن را ميتوان فقر اعلام کرد.
سیستمهای حمایت اجتماعی پایدار برای کمک به اقشار آسیبپذیر میتواند مانع ایجاد فقر فزاینده شود و درحالیکه به ثبات اقتصادی کمک میکند، قابلیت اشتغال را نیز ارتقا میدهد. در کشورهای در حال توسعه، سیستمهای حمایت اجتماعی میتواند فقرزدایی کند و در توسعه اجتماعی و اقتصادی ملی سهیم باشد. در وضعیت بحرانی، اقدامات کوتاه مدت برای کمک به بیشترین تعداد اقشار آسیبپذیر میتواند مناسب باشد.
مهارت؛ چالش فارغالتحصیل دانشگاهی
به هرحال كارشناسان درخصوص ريشههاي بيكاري و يافتن راهكارهايي براي مهار آن دست به تحقیقات گستردهای زدند كه نتايج آن نشان ميدهد جذب فارغالتحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور در بازار کار منوط به داشتن تواناییها و ویژگیهایی است که بخشی از آنها باید در دوران تحصیل در دانشگاه ایجاد شود ولی به نظر میرسد نبود تناسب بین فرآیندها و مواد آموزشی رشتههای تحصیلی موجود در دانشگاهها با مهارتها و تواناییهای مورد نیاز بازار کار، یکی از مهمترین عوامل موفق نبودن فارغالتحصیلان در کاریابی و اشتغال است.
دراين حال كارشناسان، كمبود فرصتهاي شغلي را رد نميكنند و اعتقاد دارند كه در كنار مهارتآموزي بايد بستر كار و توليد براي كارآموزان فراهم شود.
راهکارهای مشخص
یکی از راهكارهاي رفع بيكاري، توسعه بنگاههای کوچک و زودبازده برای توسعه اشتغال است اما شکی نیست بنگاههای خرد و کوچک تنها زمانی میتوانند رشد و توسعه یابند که در کنار آنها بنگاههای بزرگ، تاسیس شده باشند زیرا بنگاههای کوچک میتوانند تامینکننده نیازهای بنگاههای بزرگ قرار گیرند.
یکی ديگر از راهکارهای مهم توسعه اشتغال، جلوگیری از ورود بیرویه کالا به کشور و حمایت از صنایع داخلی است زیرا اشتغال تنها در بستر تولید امکانپذیر است و تولید میتواند ایجاد کالا یا ارائه خدمات در جامعه را دربرگیرد.
گسترش تفکر کارآفرینی و توسعه زمینه اینگونه فعالیتها، راهکار دیگری است که میتوان در کنار آن اشتغال را در کشور افزایش داد. با توجه به اینکه حدود ۸۰ درصد اقتصاد کشور هم اکنون در دست دولت است بنابراین توسعه فرهنگ خوداتکایی برای اشتغال، راهکاری درخورتوجه است.
گسترش صنعت توریسم راهکار دیگری است که به لحاظ نیروی جوان تحصیلکرده میتوان درآمدی بیش از فروش نفت به کشور سرریز کرد و نیز سبب اشتغال قابل توجهی میشود.
با این وجود سپردن سرنوشت هزاران فارغالتحصیل در پی یافتن شغل مناسب و پایدار و متناسب با تواناییها و استعدادهایشان و استفاده از تسهیلات و حقوق و مزایای بیمه و بازنشستگی، نیازمند همکاری ارگانهای مختلف است تا با روشی منطقیتر دغدغههای این معضل پایان یابد.