بررسی نقش شبکههای اجتماعی و پیام رسانها در اطلاع رسانی شهری وقتی برای نخستین بار پای شبکههای اجتماعی و پیام رسانها به ارتباط میان افراد باز شد کمتر کسی پیش بینی میکرد که روزی این شبکهها و پیام رسانها نقش مهمی در روابط بین فردی و اجتماعی خصوصاً در مقوله اطلاع رسانی امور داشته باشد. […]
بررسی نقش شبکههای اجتماعی و پیام رسانها در اطلاع رسانی شهری
وقتی برای نخستین بار پای شبکههای اجتماعی و پیام رسانها به ارتباط میان افراد باز شد کمتر کسی پیش بینی میکرد که روزی این شبکهها و پیام رسانها نقش مهمی در روابط بین فردی و اجتماعی خصوصاً در مقوله اطلاع رسانی امور داشته باشد. امروزه شبکههای اجتماعی به عنوان بهترین بستر برای اطلاع رسانی تلقی میشوند. بستری که اگرچه امروز با محدودیتهایی همچون فیلترینگ مواجه است اما توانسته به عنوان یک اطلاع رسان و منبع خبری جای خود را در میان هزاران منبع و جریان باز کند. هر سازمانی با گردآوری اطلاعات درباره رویدادها و پدیدههای محیطی و تحلیلی و ارزیابی آنها، از وجود تقاضاها و شرایط و موقعیت خود آگاهی مییابد و با استفاده از این اطلاعات، راهبرد، سیاست و برنامه عمل را برای تحقق شایسته اهداف، طراحی یا تعدیل میکند که مهمترین آن اطلاع رسانی به ذینفعان هر سازمان و عموم مردم است.
اطلاع رسانی فرآیند پیچیده و ظریفی ست که نیازمند سازوکار، رویه و الگوی اجرایی است. انتخاب الگو، ساز وکار و رویه اجرایی میتواند به شکل دهی فعالیتهای حساب شده و مؤثر منجر شود. چرا که بافت بندی شناخت، باور، نگرش و رفتار افراد و گروهها و جامعه از طریق الگوها و ساز و کارهای ویژه و مناسب امکان پذیر است. اطلاع رسانی مبتنی بر الگوی مناسب میتواند فرد و جامعه را از مرحله کم اطلاعی و سادگی به مرحله پراطلاعی و پیچیدگی یا از مرحله بی رغبتی به مرحله تمایل و گرایش سوق دهد و یا به تغییر عقیده آنها نسبت به یک کالا، خدمات و یک ایده بینجامد.
اطلاع رسانی و خبر دهی رکن اصلی بسیاری از ارتباطات کنونی ست و نمیتوان آن را از چرخه فعالیتهای هیچ گروه، نهاد و یا سازمانی حذف کرد. در سازمانها و ادارت هم به اطلاع رسانی به عنوان جذب مخاطب هم نگریسته میشود. مخاطبی که اگر به خوبی نتوان برای پاسخگویی به نیاز و خواستهاش اقدام نمود، تمامی تلاش یک سازمان را ابتر میبیند. اطلاع رسانی و تبلیغات چنان در هم تنیدهاند که گاه مرز میان آنها قابل تمایز نیست. آنچنان که فرانک وبستر اندیشمند بزرگ انتقادی انگلیس در کتاب نظریههای جامعه اطلاعاتی خود به هنگام توصیف فرآیندها و روندهای ارتباطات و اطلاعات در شرایط کنونی میگوید: «ما اکنون به فرهنگی تبلیغی خو میگیریم که در آن به سختی میتوانیم میان نقطهای که قلمرو تبلیغات در آن به پایان میرسد و اطلاعات غیر جانبدارانه (اطلاع رسانی) آغاز میشود، خط حایلی بکشیم.»
اطلاع رسانی به طور حتم از فعالیتها و اقدامهای نظام مند و معقول تشکیل شده که دارای خصایص، ضمیمهها و طرق مختلف ارائه است. اگرچه رسانهها و ارگانهای رسمی نخستین و بدیهیترین راه برای اطلاع رسانی به مخاطبان است. اما باید گفت که در سالهای اخیر، شیوههای اطلاع رسانی تفاوت بسیاری با دهههای قبل داشته است. جهشی که به قطع مدیون رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی و پیام رسان است. حال که نمیتوان اطلاع رسانی را از مجموعه وظایف روابط عمومی سازمانها حذف کرد و در بسیاری از موارد باید به ظرافت تبلیغ برای پیشبرد اهداف پرداخت، چه باید کرد؟
گسترش ضریب نفوذ اینترنت و سهولت دسترسی به فضای مجازی سبب شده تا ارکانهای سنتی رسانه همچون روزنامه، تلویزیون، رادیو و حتی سایتهای خبری با اقبال کمتری از سوی مخاطبان روبرو شده و پیام رسانها جایگزین آن شوند. اینجاست که شبکههای اجتماعی خصوصاً پیام رسان تلگرام توانسته خلاء میان مخاطب، نهاد، اطلاع رسانی و تبلیغ را پر کند. پیام رسانی که اگرچه محدودیتهایی همچون فیلترینگ بر چهرهاش خط انداخته اما همچنان پیشتاز اطلاع رسانی ست. به گونهای که کمتر نهاد و سازمانی ست که در ابعاد مختلف از سطوح محلی تا کلان، با راه اندازی یک کانال یا گروه سعی در اطلاع رسانی نداشته باشد.
در این گروههای تلگرامی، مخاطب فاعل بوده و در میان بازار مکاره اطلاع رسانی، انتخاب میکند که همچنان عضو کانال هر سازمان باشد یا خیر؟ انتخاب میکند که کدام خبر و تصویر یا فیلم را ببیند و از کنار کدام به راحتی بگذرد. به سهولت نسبت به هر کدام از مطالب واکنش نشان میدهد و واکنشش را در قالب کامنت، ارسال پیام خصوصی یا شرکت در نظرسنجی به اطلاع صاحبان خبر برساند.
حال باید گفت که در نهادی خدماتی همچون شهرداری تهران، نیاز به وجود گروهها و کانالهای تلگرامی بیشتر از سایر نهادها احساس میشود. گروههایی که بتوانند اخبار شهری را در ابعاد خرد و کلان به اطلاع مخاطبان خود برساند. همین کانالها و گروهها هستند که میتوانند اخبار مختلف شهری و گزارشی از کارکرد و فعالیت نهادهای خدمات رسان را به اطلاع شهروندان برسانند و در موضوعاتی نظیر بحرانها نقش موثری ایفا کنند. حال این سؤال مطرح است که این کانالها و گروهها تا چه حد توانستهاند جای خود را در میان مخاطبان خود (در میان اقشار و یا شهروندان منقطه ای و محلی) باز کنند.
اگرچه نمیتوان از کنار دستور العملهایی که به طور رسمی فعالیت و اطلاع رسانی رسمی در پیام رسانها و شبکههای اجتماعی را منع میکند و گاه و بیگاه، خبرهای رسمی از سوی روابط عمومیها مبنی بر فعالیت نداشتن در پیام رسانها مخابره میشود، اما باید گفت امروز بیشتر از هر زمان دیگری لازم است که به طور رسمی و جدی در پیام رسانها فعال بود تا شهروندان به سهولت از منابع موثق و رسمی از اطلاعات و اخبار مطلع شوند. امری که اگر در نهادی همچون شهرداری رعایت شود، شاهد رشد و نمو قارچ گونه کانالهای مختلف و شایعه پراکنی ها و دروغ پردازیها نخواهیم بود. پیام رسانها آمدهاند تا خلاء اطلاع رسانی را پر کنند. آنها ناجی اطلاع رسانی شهری هستند. با پیام رسانها مهربانتر باشیم و مخاطبان را به دنبال کردن کانالهای رسمی در پیام رسانهایی همه گیر تشویق کنیم.