مسابقه‌ی نیمه‌نهایی جام حذفی میان تیم‌های سپاهان و پرسپولیس به اتمام رسیده، اما تبعات این بازی جنجالی هم‌چنان ادامه دارد. از شایعه‌ی طرح شکایت سپاهان از روند مهندسی شده‌ی سازمان لیگ در چگونگی برگزاری مسابقات جام حذفی تا مصدومیت هواداران و آسیب رساندن به خودروهای خبرنگاران و آمبولانس‌های فوریت‌های پزشکی اصفهان از پیامدهای این مسابقه‌ی […]

مسابقه‌ی نیمه‌نهایی جام حذفی میان تیم‌های سپاهان و پرسپولیس به اتمام رسیده، اما تبعات این بازی جنجالی هم‌چنان ادامه دارد. از شایعه‌ی طرح شکایت سپاهان از روند مهندسی شده‌ی سازمان لیگ در چگونگی برگزاری مسابقات جام حذفی تا مصدومیت هواداران و آسیب رساندن به خودروهای خبرنگاران و آمبولانس‌های فوریت‌های پزشکی اصفهان از پیامدهای این مسابقه‌ی جنجالی بوده است.
اتفاقاتی که روز مسابقه در نقش‌جهان به وقوع پیوست واقعا جای هیچ‌گونه دفاعی از عوامل برگزاری و دو تیم را باقی نمی‌گذارد. وقتی از تعداد مصدومان به جای مانده از درگیری‌ها و دلیل مصدومیت‌ آن‌ها مطلع می‌شوید عرق شرم بر پیشانی‌ات می‌نشیند که ما با فوتبال‌ ایران چه کرده‌ایم که پیروز شدن و غلبه بر حریف ارزش این‌ همه زد و خورد، درگیری، حادثه‌‌ی تلخ و هتک حرمت را داشته باشد.
واقعا برای کسی که با چاقو به جان سایر هوادران می‌افتد چه توجیهی وجود دارد و این آدم به دنبال چه مسئله‌ای است یا فردی که سنگی را به سمت چشم یک نوجوان بی‌گناه و از همه‌جا بی‌خبر پرتاب می‌کند تا یک عُمر روشنایی و امید را از او بگیرد و با آینده‌ای مبهم و تاریک روبرویش نماید. باور کنید در میدان جنگ هم چنین نا‌جوانمردانه به جان هم نمی‌افتند که برخی از مثلا هواداران فوتبال ما این‌گونه به جان هم می‌افتند.

دلایل این اتفاقات تلخ
این درگیری‌ها بازتاب رفتارها، حرف‌ها و وعده‌های عمل نشده‌‌ی مسئولانی است که از مدیریت تنها وعده و وعید دادن، فرافکنی و انداختن توپ به زمین دیگران را می‌دانند. نکته‌ی جالب در این میان راضی بودن همه از نتیجه‌ی این بازی کذایی است.
شبیه این اتفاقات که در نقش‌جهان اصفهان رُخ داد بارها در ورزشگاههای دیگر هم پیش آمده است.
آب از آب هم تکان نخورده چون یاد گرفته‌ایم با پاک کردن صورت مسئله منکر وجود مشکلات شویم و به اصطلاح حوزه‌ی مدیریت خویش را عاری از هر‌گونه رفتار خلاف عُرف و منفی نشان دهیم این کار شبیه رفتار کبکی است که سر در برف برده و از اطرافش بی‌خبر می‌باشد.
یکی از مهم‌ترین دلایلی که در بروز این حواشی و جنجال‌ها دخیل است به کار‌گیری افراد کارنابلد و کوچک با اندیشه‌ها و افق دید محدود در مدیریت‌های ورزشی و زیر‌مجموعه‌ی فدراسیون فوتبال می‌باشد.
شخصی که به عنوان رئیس سازمان لیگ در چند سال اخیر مشغول به کار شده یکی از عوامل به وجود آمدن حواشی و جنجال‌ها می‌باشد.
سعید‌فتاحی با رفتار و گفتار خویش عملا شائبه‌ی جانبداری فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش را از یک تیم خاص به یقین تبدیل کرده است.
جهت‌گیری‌های معنادار، مصاحبه‌های احساسی و خارج از مسئولیت، تلاش برای تغییر دادن برخی از مصوبات فدراسیون و سازمان لیگ و حتی پا فشاری روی موضوعی که به نظران دیگران غلط است از برجسته‌ترین فعالیت‌های فتاحی به عنوان رئیس سازمان لیگ فدراسیون فوتبال است که در ایجاد حواشی و سمت و سو دادن برای شروع برخی از جنجال‌ها تاثیر زیادی دارد.
کمیته‌ی انضباطی فدراسیون فوتبال به عنوان مرجع قضایی فوتبال هم در ایجاد حواشی و جنجال ردّ‌پای عمیقی دارد.
رأی‌های صادر شده از سوی این کمیته بارها با اعمال نفوذ و فشار یا سَبُک شده و یا نقض گردیده تا کشیده شدن مسئله‌ی حواشی و جنجال‌ها به کمیته‌ی انضباطی برای برخی از تیم‌ها چندان نگران‌کننده نباشد.
در رأس کمیته‌ی انضباطی هم حسن‌زاده مانند سعید‌فتاحی بعضا موجب ایجاد تنش و بغرنج‌تر شدن معضل به وجود آمده می‌گردد.
بارها مشاهده شده که قبل از صدور رأی و حتی پس از صدور آرا از سوی کمیته‌ی انضباطی رئیس کمیته‌ی انضباطی با یک مصاحبه‌ی بی‌جا و غیر ضروری جریان رسیدگی و تاثیر آرای صادر شده از حیض انتفاع خارج می‌شود.
در فدراسیون فوتبال افرادی که مسئولیت دارند که با جبهه‌گیری‌های شخصی منجر به وجود آمدن جنجال و حواشی می شوند و با نوع رفتاری که از خود بروز می‌دهند شخصیت حقوقی خود را قربانی شخصیت حقیقی می‌کنند. تا دیگر چندان مورد وثوق و تأیید همگان نباشند.
حتی بابک‌رفعتی رئیس دپارتمان کمیته‌‌ی‌‌ داوران فدراسیون فوتبال هم با چنین مشکلی روبرو است مثلا در جایی که ایشان می‌توانند با یک اقرار صریح در مورد اشتباه داورانش ماجرا را فیصله دهند با دفاع غلط و اصرار بر حرف‌های غلطش همه چیز را بهم می‌ریزد تا اشتباهات داوری هم‌چنان ادامه داشته باشد و در رفع آن اقدام خاصی هم صورت نگیرد، چرا؟ چون یک ماله به دست ماهر در فدراسیون وجود دارد.
علاوه بر این موارد بازیکنان و عوامل تیم‌ها با کُری‌خوانی و کَل‌کَل در فضای مجازی و مطبوعات شرایط را به گونه‌ای پیش می‌برند تا هوادران در نهایت عصبانیت و ناراحتی به ورزشگاه‌ها وارد شوند و با کوچکترین جرقه آتش یک جنجال بزرگ روشن می‌شود.
متأسفانه رسانه‌ها هم در بروز این حواشی چندان بی تقصیر نیستند برخی از رسانه‌ها با توجه به تعصب و علایق رنگی از کنار جنجال‌هایی که از سوی هواداران و عوامل تیم مورد علاقه‌ی آن‌ها روی می‌دهد ساده عبور می‌کنند.
حتی بعضا به آرای کمیته‌ی انضباطی که در مورد تیم محبوبشان صادر می‌گردد معترض می‌شوند و یا با برخی از تحلیل‌ها گمان و ظن مراجع ذی‌صلاح را به سمتی منحرف می‌کنند تا عامل اصلی بتواند در حاشیه‌ی امن قرار داشته باشد.
این دلایل و دلایلی دیگر که در لایه‌های زیرین این ماجراها پنهان است و شاید فعلا به چشم نیاید فضای فوتبال را به یک میدان جنگ تمام عیار تبدیل کرده است. البته اگر دقت کرده باشید این جنجال‌ها همیشه زمانی بیشتر رُخ می‌دهد که یک سمت داستان تیم پرسپولیس باشد، در اهواز، تبریز، تهران و اینک یکبار دیگر اصفهان، دیدارهای جنجالی‌ای بوده‌اند که یک سمت قضیه تیم پرسپولیس حضور داشته است.
آیا زمان آن نرسیده که مدیران ورزش و فدراسیون فوتبال به دنبال یک اقدام اساسی و عملی باشند و با واکاوی درست اتفاقات درمانی همیشگی برای آن بیابند.

یک اظهار نظر قابل تأمل
ساعاتی پس از پایان لیگ هجدهم زمانی که تاج رئیس فدراسیون برای جمع‌بندی و اظهار نظر در مورد فصل هجدهم لیگ برتر روی آنتن تلویزیون مشغول گزارش دادن بود به یک نکته‌ی تأمل‌برانگیز اشاره کرد که موجب عکس‌العمل‌های متفاوت و منفی در سطح جامعه‌ی فوتبال شد، ایشان گفتند: « از فصل آینده با تمامی متخلفان در تیم‌های مختلف به صورت یکسان و عادلانه برخورد می‌شود» نکته‌ای که ایشان بیان کردند این‌گونه تفسیر شد که تا‌کنون با متخلفان یکسان برخورد نشده و برای برخی مصونیت‌هایی وجود داشته است.
این حرف به ظاهر ساده از همان‌روز با بازتاب‌های فروانی همراه بوده و بسیاری از هواداران و حتی تیم‌ها به آن اعتراض کرده‌اند که مگر می‌شود اجرای عدالت و برخورد یکسان را به تعویق انداخت، حالا که خیلی از تیم‌ها از برخورد‌های دوگانه و یک بام و دو هوای فدراسیون متضرر گشته‌اند گفتن این حرف چه فایده‌ای می‌تواند داشته باشد و چه تضمینی وجود دارد فصل آینده هم این بی عدالتی ادامه نداشته باشد؟

چاره‌ی کار چیست ؟
بارها و بار‌ها در مورد راه‌های پیش‌گیری از این جنجال‌ها که در فوتبال ایران وجود دارد حرف زده شده است و مطبوعات هم به نوبه‌ی خود مطالب زیادی را به رشته‌ی تحریر درآورده‌اند.
ما هم در نظر داریم به چند مورد از دیدگاه‌های خود در این زمینه اشاره نمائیم شاید کمکی برای حل این حواشی باشد.
اولین کاری که می‌توان برای جلوگیری از این اتفاقات انجام داد بهره‌گیری از افراد کاربلد و متخصص در مناصب فدراسیون فوتبال است، یعنی میدان دادن به کاردان‌ها و افراد ماهری که بلد هستند چگونه امور فوتبال را به جلو ببرند.
زمانی نه‌چندان دور در همین فدراسیون فوتبال آماد‌هایی بودند با وجود برچسب سنتی بودن، اما در سلامت کاری و البته تخصص به بهترین شکل ممکن همه چیز را تحت نظر داشتند. نه به مصاحبه‌های احساسی دست می‌زدند و نه برای اینکه دل عده‌ای را به دست آوردند به عده‌ای دیگر ظلم می‌کردند.
امروز در بدنه‌ی فدراسیون افرادی هستند که شایستگی لازم برای حضور در برخی از پست‌ها را ندارند و اگر در جایی دیگر باشند چه بسا خیلی هم مفید عمل کنند. این امر یک واقعیت است و نمی‌توان آن‌را پنهان کرد.
با جابجایی و آوردن نیرو‌های متخصص در فدراسیون فوتبال مطمئنا اتفاقات مثبتی روی خواهد داد. نکته‌ی بعدی در مورد نقش آفرینی بیشتر رئیس فدراسیون در فعل و انفعالات فدراسیون است، به نظر می‌رسد مهدی‌تاج در برخی از موارد منفعلانه برخورد می‌کند و با اعتماد و میدان دادن به برخی از اطرافیان موجب دامن زدن به شُبهات و شائبه‌ها شده است.
شاید لازم باشد که ایشان در فدراسیون با صلابت و قاطعیت بیشتری حضور داشته باشند، بالاخره سال‌ها حضور در فدراسیون فوتبال و پُست‌های مختلف از تاج یک فرد متخصص و مُشرف به امور اجرایی فوتبال ساخته و این اشراف باید در جایی به کار فوتبال ایران بیاید. البته تمامی این تغییرات زمانی جواب خواهد داد که صداقت و شفافیت سر لوحه‌ی فعالیت‌های فدراسیون فوتبال و همه‌ی اهالی فوتبال باشد.