مارک ویلموتس، سرمربی بلژیکی تیم ملی که مدتی است سکان هدایت تیم ملی را از کارلوس کیروش تحویل گرفته و تا کنون در دو بازی دوستانه توانسته تیم جدیدش را محک بزند در گفتگو با رسانه بلژیکی لو سواغ درباره شرایط ایران و تیم ملی صحبت کرد که برگردان آن را در ادامه میخوانید. ویلموتس […]
مارک ویلموتس، سرمربی بلژیکی تیم ملی که مدتی است سکان هدایت تیم ملی را از کارلوس کیروش تحویل گرفته و تا کنون در دو بازی دوستانه توانسته تیم جدیدش را محک بزند در گفتگو با رسانه بلژیکی لو سواغ درباره شرایط ایران و تیم ملی صحبت کرد که برگردان آن را در ادامه میخوانید. ویلموتس در این مصاحبه دیدی که در این مدت نسبت به ایران و جامعه ایرانی بدست آورده را با مخاطب بلژیکی در میان می گذارد و درباره شرایط تیم ملی، لژیونرهای ایرانی شاغل در اروپا، دستیارانش در تیم ملی و مسائل مختلف دیگر صحبت می کند.
چرا ایران را به عنوان یک چالش جدید انتخاب کردید؟
تا حالا هیچوقت ندیده بودم این تعداد نفرات برای تماس گرفتن با من اینقدر تلاش کنند. تحقیق کردم و متوجه شدم که فدراسیون فوتبال ایران وقتی یک مربی استخدام میکند نگاهش به همکاری با او بلندمدت است. همین برایم جذاب بود. بعد از یک نظرسنجی برایم گفتند که در آن از ایرانیها پرسیده بودند دوست دارند کدام مربی سرمربی تیم ملی کشورشان بشود. در آن نظرسنجی چند نام مختلف بود از جمله خوزه پکرمن و من. من با بدست آوردن هفتاد درصد آرا در آن نظرسنجی اول شده بودم. برای همین با خودم فکر کردم که در ایران از من استقبال خوبی خواهد شد. من سی سال در اروپا کار کردهام و فوتبال اروپا را میشناسم ولی در آسیا هیچ تجربهای نداشتم. برای همین این برایم یک تجربه جدید بود. من فرهنگ جدیدی را کشف خواهم کرد و با کشور دیگری آشنا خواهم شد. مگر کار کردن به عنوان سرمربی بهترین تیم آسیا خوششانسی نیست؟ در ضمن ایران تیم خوبی است. مربی پیش از من، کارلوس کیروش کارش را عالی انجام داده و میراث خوبی برای من به یادگار گذاشته.
در نهایت چه چیزی باعث شد به تصمیم نهایی برسید؟
میخواستم به ایران بروم، زیرساختها را از نزدیک ببینم و ببینم حس و حالم از آن کشور چیست. من دهکده المپیک و استادیوم را دیدم. یک محوطه ۱۵هکتاری که همه زیرساختها را در خود جمع کرده. شرایط کاری خوبی که آنجا دیدم من را متقاعد کرد. به من یک قرارداد خیلی خوب پیشنهاد شد و من با کشوری مواجه شدم که به من لبخند میزد و به من خوشامد میگفت. حداقل در تهران که اوضاع از این قرار بود. وضعیت با کلیشههایی که از ایران به تصویر کشیده میشود خیلی متفاوت بود. قرارداد من سه سال و نیمه است و من باید ایران را به جام جهانی برسانم. در صورت صعود ایران، قرارداد من تمدید خواهد شد.
از شرایط ژئوپولتیکی نمیترسید؟
نه. ایران نه کشور خطرناکی است و نه در جنگ است. با اینکه تحریمها ایران را آزار میدهد و ارزش پول ملی ایران را کاهش داده ولی من آنجا احساس ناامنی نکردم. من اهل سیاست نیستم. حتی اگر جنگی در بگیرد، فوتبال همچنان وجود خواهد داشت.
در صورتی که درگیری مسلحانه اتفاق بیفتد در قرارداد شما بند فسخ وجود دارد؟
نه. همینطور که میدانید سوریه حتی با اینکه در جنگ است ولی هنوز فوتبال بازی میکند. برای میزبانی از بازیهای تیم ملی همیشه جایی وجود خواهد داشت. ولی ما هنوز به آنجا نرسیدهایم.
دو بازی دوستانه شما مقابل سوریه ( پیروزی ۵-۰) و کرهجنوبی (تساوی ۱-۱) چطور بود؟
من برای آمادهسازی تیم فقط یک هفته وقت داشتم. تمام بازیهای ایران در جام ملتهای آسیا و جام جهانی را تماشا کرده بودم. یکی دو تغییر در تیم دادم که مهمترین آنها تغییر پست کاپیتان بود. احسان حاج صفی از سمت چپ زمین به عقبتر برگشت و در هافبک بازی کرد. آنها من را استخدام کردهاند که به تیم ملی ایران سبک بازی و فلسفه فوتبالی تهاجمیتری بدهم. من به چشم خود دیدم که در تیم ملی ایران قابلیتهای تکنیکی و تهاجمی خارقالعادهای وجود دارد. ما یازده سال بود سوریه را نبرده بودیم و در مقابل کره هم شانزده شوت به سمت چارچوب حریف داشتیم. در سیستم من، ما به مدافعینی هم نیاز داریم که بتوانند سیستم نفر مقابل نفر را پیاده کنند. بازیکنان من در آن بازیها موفق شدند این کار را انجام دهند چون از نظر بدنی و سرعت توانمند بودند. دروازهبان من، علیرضا بیرانوند که سنگربان پرسپولیس است یک هیولای واقعی است. تیم ملی ایران، تیم منظمی است. آنها به پرچمشان عشق میورزند و برای وطنشان بازی میکنند. تیم ملی برای آنها خیلی باارزش است.
باید در تهران زندگی کنید؟
نه، باید زیاد سفر کنم. من ماه جولای برمیگردم تا بازیهای تیم ملی زیر ۲۳سال را ببینم. بعد برای شرکت در قرعهکشی به دوحه خواهم رفت. از این گذشته باید خیلی به اروپا سفر کنم چون ۱۸ نفر از بازیکنان تیم ملی ایران در اروپا بازی میکنند. من از ماه آگوست به تمام باشگاهها سرکشی میکنم تا ببینم بازیکنان تیم ملی در چه سیستمهایی در حال کارند.
دستیارانتان را چطور انتخاب میکنید؟
من کسانی را میخواستم که به اندازه خودم تجربه داشته باشند. من مانو فررا را تا حدودی میشناختم و به او فکر میکردم. برای کار در کشوری مثل ایران به کسی نیاز دارید که اهل سفر کردن باشد و سفر را دوست داشته باشد. او به طور ویژه وظیفه بررسی تیمهای حریف را به عهده خواهد داشت. من علاوه بر این وحید هاشمیان را به عنوان دستیار انتخاب کردم که سرمربی تیم زیر ۱۷سال هامبورگ بوده. او مدرک مربیگریاش را مثل من در باشگاه کلن گرفته و در ایران همه دوستش دارند. هاشمیان مربی پرشوری است و میتواند دستورات من را به زبان فارسی به بازیکنان منتقل کند بدون اینکه لازم باشد حرفها ابتدا به انگلیسی برگردانده شود. برای مربی دروازهبانها لورن اسپینوسی را انتخاب کردم که با او در ساحل عاج کار کرده بودم. کوین مینی جوان را هم به عنوان مربی بدنسازی انتخاب کردهام. او ۳۲ساله است، به انگلیسی صحبت میکند و من او را میشناسم چون در باشگاه استاندارد با پسرانم همکار بوده است.