وقتی برای بسیاری از مربیان و مدیران مرغ همسایه غاز است باید هم چنین شرایطی در فوتبال ایران شاهد باشیم. شاید موج ورود بازیکن و ورزشکاران حرفه‌ای به سایر رشته‌های ورزشی به اندازه‌ی فوتبال نباشد اما مطمئناً در آن‌جا هم خیلی‌ها دوست دارند که پای خارجی‌های بی کیفیت باز شود تا بتوانند از کنار این […]

وقتی برای بسیاری از مربیان و مدیران مرغ همسایه غاز است باید هم چنین شرایطی در فوتبال ایران شاهد باشیم. شاید موج ورود بازیکن و ورزشکاران حرفه‌ای به سایر رشته‌های ورزشی به اندازه‌ی فوتبال نباشد اما مطمئناً در آن‌جا هم خیلی‌ها دوست دارند که پای خارجی‌های بی کیفیت باز شود تا بتوانند از کنار این رفت و آمدها به پول‌های خوبی برسند. حکایت فوتبال و پرداخت پول زور که بازار داغی دارد یک حکایت متفاوت و البته درد‌آور است‌. به واقع اسمی دیگر نمی‌توان بر این پرداخت ها و جرایم نهاد چون اگر پول زور نیست پس چیست پولی که در قبال اشتباه و خبت مدیران باشگاه‌ها به بازیکنان بی کیفیت خارجی پرداخت می‌شود دقیقا مصداق پول زور و باجگیری می‌باشد‌.
در این وانفسای گرانی ارز و دهها مشکل دیگر آبی‌پوشان باید ۴۳۰ هزار دلار به بازیکنی بپردازند که تنها سه گل برای آن‌ها به ثمر رسانده است. پولی که می‌توانست صرف چاله چوله‌‌های فروان استقلال شود به راحتی به جیب بازیکنی می‌رود که خواب چنین پولی هم نمی‌دید ۳۰ هزار دلاری که در قرارداد پروپیئچ ثبت شده به دلیل اهمال و سهل‌انگاری مدیران کارنابلد تبدیل به ۴۳۰ هزار دلار شده است. در فوتبال ما مدیران برای اینکه پایه‌ی لرزان صندلی ریاست خود را محکم کنند به هر راهی متوسل می‌شوند.‌ از همکاری با افراد مشکوک تا مشاوره گرفتن از افرادی که با پسر فلان مسئول چای خوردند. ورود بازیکنانی مانند پروپیئچ و بودیمیر به فوتبال ایران پیامد وجود مدیرانی است که فرسنگ‌ها با فوتبال فاصله دارند و چون مجبور هستند خود را دانا و توانای شغل و منصب خویش نشان دهند به تصمیماتی روی می آورند که نتیجه‌اش می‌شود این آشفته بازار که امروز بر فوتبال باشگاهی ایران حاکم است. روزی که پرویز مظلومی برای آوردن پروپیئچ اصرار می‌کرد را خوب به یاد داریم و بالاخره اصرارهای این مربی به نتیجه رسید و استقلال این بازیکن را به خدمت گرفت، اما در میان تعجب مظلومی هیچ اعتقادی به پروپیئچ نداشت و او را عملاً به نیمکت ذخیره‌های استقلال دوخت و در دو سه دقیقه‌ی پایانی مسابقات برای تلف شدن وقت بازی او را به میدان می‌آورد وقتی این رفتار را از مظلومی دیدیم مشخص شد که حکایت آوردن بودیمیر فراتر از خواست و اراده‌ی کادر فنی بوده است چون اگر غیر از این بود محال بود که مظلومی پشت بازیکنی را که خود با اصرار جذب کرده را خالی نماید یا بودیمیر که با تبلیغات فروان برانکو به ایران آورده شد و از او به عنوان سر زن قهاری یاد می‌شد که دیگر پرسپولیس از زمین هوا به حریفان گل‌های زیادی خواهد زد، اما بودیمیر برای دلخوشی هم شده یک ضربه با سر راهی چارچوب دروازه‌ی حریفان هم نکرد و حتی تنها گلی را هم که به ثمر رساند با ضربه‌ی پا بود‌. آیا اگر یک سوم این مبالغ که از جیب استقلال و پرسپولیس فقط برای این دو بازیکن رفت صرف تیم‌های پایه این دو باشگاه می‌شد آسمان به زمین می‌آمد؟ تزئین نیمکت‌ تیم‌های مختلف با بازیکنان گرانقیمت در این سال‌ها هنری بوده که در باشگاه‌های مختلف کشور رایج بوده است.
بازیکنانی که هر کدامشان یک درد‌سر بالقوه هستند و هر لحظه امکان فعال شدن و به بالفعل درآمدن برای ثبت یک شکایت در فیفا را دارند. تمامی این اتفاقات از کنار دست مدیرانی به وجود می‌آید که از یک جای دیگر به فوتبال آورده می‌شوند و اداره‌ی امور یک باشگاه فوتبال به آن‌ها سپرده می‌شود و انتظار هم داریم که فوتبال ایران پیشرفت کند. فوتبال در ایران گل‌خانه‌ای شده است یک گل‌خانه که حتی اداره‌ی امور آن هم به دست یک متخصص داده نشده است حتی اگر این گل‌خانه به دست اهلش بود باز چندان جای نگرانی وجود نداشت در این گل خانه جایی برای رسیدگی به فوتبال پایه وجود ندارد چون آنرا با گل‌های خارجی و تزئینی اشغال کرده‌ایم به زعم بسیاری از مدیران فوتبال پایه وقت تلف کردن است و انتظار برای به بار نشستن یک بازیکن جوان انتظار بیهوده‌ای است. افرادی که تمام هم و غم خود را گذاشته‌اند از سفره‌‌ی پر نعمت فوتبال سهم بیشتری ببرند اجازه‌ی اندیشیدن به فوتبال پایه را به مدیران باشگاه‌ها را نمی‌دهند. خط سیر و مدیریت فوتبال به دست افرادی افتاده که در کم‌ترین زمان به سودی هنگفت به جیب بزنند و چون نظارت و کنترل اصولی هم روی این موارد وجود ندارد تعداد این افراد سال به سال بیشتر می‌شود.
البته با مدیران متخلف و آن‌هایی که با تصمیمات غلط خود هزینه‌های زیادی به باشگاه‌ها و فوتبال ایران تحمیل می‌کنند هم برخوردی نمی‌شود محروم کردن چند ساله از فعالیت‌های فوتبالی برای یک مدیر غیر فوتبالی که دوران بازنشستگی خود را سپری می‌کند خیلی خنده دار است. آیا مراجع ذیصلاح و کمیته‌ی اخلاق امروز به پرونده‌ی پروپئیچ ورود می‌کند که مسبب این موضوع چه کسی است؟ چرا پولی که با زحمت بازیکنان تیم استقلال به عنوان پاداش حضور در جام‌جهانی به دست آمده به علت بی کفایتی و بی توجهی افرادی به یغما برود؟ آیا به وضعیت مدیران پرسپولیس که باعث شدند که پول فراوانی به جیب مانوئل ژوزه برود پرداخته خواهد‌شد؟ تا مدیران دیگر بی گدار به آب نزنند و ترسی از عواقب کار غلط خود نداشته باشند؟