حرفهایگری، مناسکی دارد. از سختافزار تا نرمافزارش، باید این مناسک را بگذرانند. فقط به استاندارد شدن ورزشگاهها و بلیطفروشی دقیق و ابزار تمرین و کاور جیپیاس نیست. وگرنه میشود همان که مرحوم حجازی گفت: «از حرفهای شدن، فقط شماره پیراهنها لاتین شده است» (نقل به مضمون). پیش و بیش از همه اینها، باید ذهن، […]
حرفهایگری، مناسکی دارد. از سختافزار تا نرمافزارش، باید این مناسک را بگذرانند. فقط به استاندارد شدن ورزشگاهها و بلیطفروشی دقیق و ابزار تمرین و کاور جیپیاس نیست. وگرنه میشود همان که مرحوم حجازی گفت: «از حرفهای شدن، فقط شماره پیراهنها لاتین شده است» (نقل به مضمون). پیش و بیش از همه اینها، باید ذهن، روح، تفکر و مناسبات کارورزان فوتبال، مطابق استانداردهای موجود فوتبال حرفهای، که چیز پوشیدهای هم نیست، منطبق، ورزیده و باورمند شود. اگر نه چنین باشد، با همه ظواهر درست، باطن آماتور فوتبال ما، مصداق دل موش در پوست پلنگ خواهد شد.
آنچه باعث شد این یادداشت را بنویسم، مصاحبه اخیر شجاع خلیل زاده است. مدافع باهوش، فنی، مستعد و متعصب پرسپولیس که بیگمان، نقش انکار ناپذیری در افتخارات درخشان سالیان اخیر باشگاه خود داشته و بناست که داشته باشد. شجاع یک ویژگی دیگر هم دارد. او دوست صمیمی سروش رفیعی است. دیگر بازیکن توانمندی که اخیرا از فهرست پرسپولیس برای فصل پیش رو، کنار گذاشته شده است. ویدیوهای مشترک آنها، به ویژه در نیم فصل دوم فصل گذشته و پس از درو کردن جامها، هم اوج صمیمیت آن دو را میرساند و هم اشتیاق آنها را برای کنار هم بازی کردن نمایش میدهد. اما جبر فوتبال، اجازه چنین رخدادی را نداده و در فصل پیش رو، راه آنها از هم جدا شده است. این موضوع قطعا برای هر دونفرشان سخت و سنگین آمده که سروش رفیعی با مصاحبههای جلوی باشگاه به صراحت آن را نشان داد. شجاع اما تا مدتی تحمل کرد و خود را کنار کشید تا آخرین مصاحبهاش که به مدیران باشگاه تاخته و از قضا، جملات سروش را تکرار میکند.
میفهمم که او تحت تاثیر روحیه خراب دوست و همخانهاش قرار گرفته و واکنش نشان داده. اما باوجود اینکه میدانم که میداند، بد نیست تا به او یادآور شویم که این اتفاق، اتفاقاً جزیی از همان اصول حرفهای است که باید در فوتبال پذیرفته شود. مسوولیت نتایج تیم با سرمربی و مسوولیت نتایج سرمربی با مدیران باشگاه است. آش کالدرون و عرب، هنوز تکمیل نشده و به هم نخورده و قوام نگرفته است. در چنین مقطعی، تاختن به عملکرد مسوولان، تنها تاثیرش، از بین رفتن تمرکز، اشتیاق و انگیزه خود بازیکن است. آن هم بازیکن مهمی مثل شجاع که تعداد کسانی که حضور در فهرست تیم ملی را حق او میدانستند، کم نبود.
شجاع و امثال او باید بیاموزند (هرچند دیر)، که بخش مهمی از حرفهایگری، فارغ از تنظیم فرایند تمرین-تغذیه-استراحت، تمرین و آمادگی ذهنی و دوری از هر پدیده نامرتبطی است که میتواند روی عملکرد آنها تاثیر منفی بگذارد. شجاع با این مصاحبه غیر حرفهای، شاید دل دوستش را خوش کرده باشد. اما خود را مستقیم برابر مدیریت و غیرمستقیم برابر سرمربی قرار داده و این بیمسوولیتی، مقصری جز خود او ندارد. و البته که ضررش جز او، به پرسپولیس خواهد رسید. از شجاع در سالهای اخیر، مصاحبههای درست و هوشمندانه زیادی دیدهایم. بد نیست حسن ختام این یادداشت، یکی از جملات قصار و تکیه کلامهای خود او باشد: «سرت به کار خودت باشد» برادر.