این روزها همه به فکر شروع لیگ برتر، وضعیت مدیریتی پرسپولیس و قهرهای زودهنگام استراماچونی هستند اما چه کسی است که به تیم امید و ناکامی بیش از ۴۰ ساله در رسیدن به المپیک فکر کند؟ به گزارش خبرگزاری فارس، در یک ماهی که گذشته اکثر مباحث فوتبال ایران به زمان شروع لیگ برتر و […]

این روزها همه به فکر شروع لیگ برتر، وضعیت مدیریتی پرسپولیس و قهرهای زودهنگام استراماچونی هستند اما چه کسی است که به تیم امید و ناکامی بیش از ۴۰ ساله در رسیدن به المپیک فکر کند؟
به گزارش خبرگزاری فارس، در یک ماهی که گذشته اکثر مباحث فوتبال ایران به زمان شروع لیگ برتر و آماده سازی ورزشگاه ها برای لیگ جدید و همچنین مباحث مربوط به دو باشگاه پرسپولیس و استقلال گذشت.
این وسط اینکه اردوی تیم امید در مرداد لغو شد کسی نه سوالی برایش به وجود آمد و نه کک کسی گزید. البته زود است که کک کسی بگزد. همیشه عادت کرده ایم ناکام شویم و تازه یادمان بیاید که باید واکاوی کنیم که شروع باختمان از کجا بوده است.
همیشه خیلی زود برایمان دیر می شود و این عادت دیرینه دست از سر فوتبال ایران بر نمی دارد.
اینکه در جلسات کمیته فنی فدراسیون چه می گذرد هنوز برای ما جای سوال دارد همان طور که بابت تیم نوجوانان و باخت تاریخی به افغانستان و تحقیر مقابل تاجیکستان در رقابت های نه چندان سطح بالایی مثل کافا به جای قبول این واقعیت که دچار افت هستیم به یکباره و به طور خودجوش همگی به تمجید عملکرد کادرفنی تیم نوجوانان پرداختند می ترسیم در مورد تیم امید هم همین بساط باشد.
به نظر نه کسی صدایش در می آید که چرا و به چه دلیل اردوی مرداد لغو شد همان قدر هم ظاهرا کسی در فدراسیون نیست از فرهاد مجیدی بپرسد سفرت به اسپانیا چه دستاوردی داشت؟
اردوی مرداد به بهانه نامشخص بودن تایم لیگ لغو شد اما نامشخص بودن زمان لیگ برتر از قبل هم مشخص بود و اینکه چرا کادرفنی تیم امید نتوانست با هماهنگی فدراسیون وقتی را حتی برای یک هفته برگزاری اردو تنظیم کند عجیب می آید. بیشتر این طور به نظر می رسد که لغو اردو تمایل خود کادرفنی بوده و بهانه ای بهتر از نامشخص بودن زمان لیگ پیدا نشده است.
روزی که فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی تیم امید انتخاب شد هجمه های زیادی به سمت فدراسیون فوتبال آمد اما مهدی تاج در مصاحبه های متعددی که در حمایت از مجیدی داشت فقط روی یک موضوع تمرکز کرد و اینکه اگر اکنون به مجیدی فرصت داده نشود چه وقت باید این فرصت داده شود؟! اما مهدی تاج نگفت این درست است که سن فرهاد مجیدی در بهترین حالت زمانی برای سرمربیگری است ولی او کجا تجربه مربیگری در سطح ملی را کسب کرده که نیمکت یکی از مهمترین تیم های ملی را به او سپردی؟ اگر فاکتور تجربه در مربیگری بی اهمیت است چگونه است که پیش از انتخاب فرهاد مجیدی گزینه های دیگری که مطرح شده بودند به همین بهانه از سوی فدراسیون رد شدند؟
مهمترین مسئله دیگری که این روزها فدراسیون شاید از آن غافل است بحث مدرک مربیگری فرهاد مجیدی است. مجیدی دوره های مربیگری خود را در خارج از ایران گذرانده است و فاقد پرولایسنس آسیا است. فدراسیون قطعا نمی تواند این موضوع را منکر شود که برای رد شدن نام مجیدی به عنوان سرمربی تیم امید با این ممنوعیت روبرو است و نمی تواند نام مجیدی را به عنوان سرمربی رد کرد مگر اینکه مجیدی بتواند مدارک مربیگری خود را با پرولایسنس آسیا تطبیق دهد که این هم امر تقریبا سختی است.
مسئله دوم بحث انتخاب دستیاران مجیدی است. چه مدت زمان دیگر باید بگذرد تا دستیار اول سرمربی تیم امید مشخص شود؟ اردوی مرداد هم که لغو شد و مجیدی به اسپانیا هم سفر کرد اما از مربی اسپانیایی که این همه در بوق و کرنا کرده بودند خبری نشد.
پیگیری‌های خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس نشان می دهد که از همان ابتدا هم سنگ بنای انتخاب دستیار از سوی مجیدی کج گذاشته شده است.
آن از پیشنهاد عجیب و قابل تامل اولیه مجیدی که بردار خودش را به عنوان دستیار معرفی کرده بود و آن هم از مربی اسپانیایی که حاضر نشده به ایران بیاید. مربی که ظاهرا مبلغ بسیار بالایی هم برای دستمزد می خواسته و فدراسیون مقابل این خواسته ایستادگی کرده است. سوالی که برای ما پیش می آید این است که مجیدی چرا اصرار دارد دستیار اولش مربی خارجی باشد؟ او به داشته های خودش شک دارد؟ او می داند که نامش به عنوان سرمربی نمی تواند رد شود و نیازمند دستیاری است که این شرایط را داشته باشد؟
بررسی اجمالی به وضعیت فنی و تمرینی تیم امید ما را خیلی امیدوار نمی کند به خصوص که از گوشه و کنار می شنویم تعدادی از بازیکنان تیم امید نسبت به نگاه فنی سرمربی شان دید خوبی ندارند و از وضعیت خود در تیم امید ناراضی هستند و حس خوبی نسبت به اردوها در آینده ندارند.
تیم امید ایران نسبت به دوره های گذشته از لحاظ وزنی و کیفی دچار افت است که این مستلزم یک بررسی عمیق تر در بحث پایه های ایران دارد اما با توجه به استخوان بدنی نه چندان قوی که تیم امید دارد قطعا سرمربی المپیکی ما باید خودش در وهله اول درجه یک در همه زمینه ها باشد. آیا مجیدی همه فاکتورهای یک مربی درجه یک را دارد؟ این روزها وقتی وضعیت مجیدی را بررسی می کنیم به استوری های او می رسیم که از تمرینات خود در سالن بدنسازی خبر می دهد. آیا او این روزها همه فکرش امید و بازی های بسیار حساس و سرنوشت سازی که در پیش دارد است؟ همه این مسائل ما را به فکر وا می دارد. آیا ممکن است ما که از دور وضعیت تیم را رصد می کنیم و به فکر می رویم باعث نشود کمیته فنی فدراسیون و مسئولان سئول نشین را به فکر وا ندارد؟