امروزه جهان هر روز بیش‌تر از گذشته به سمت دهکده جهانی پیش می‌رود. کشورها با برداشتن موانع تعرفه‌ای و حمایتی، بازارهای خود را به روی یکدیگر گشوده و شاهد رقابت در سطحی فراتر از مرزهای ملی هستیم. فعالیت اقتصادی در این فضای رقابتی جهانی متکی به‌پذیرش خروجی تولیدی یا خدماتی شرکت‌ها توسط مشتریان جهانی است […]

امروزه جهان هر روز بیش‌تر از گذشته به سمت دهکده جهانی پیش می‌رود. کشورها با برداشتن موانع تعرفه‌ای و حمایتی، بازارهای خود را به روی یکدیگر گشوده و شاهد رقابت در سطحی فراتر از مرزهای ملی هستیم. فعالیت اقتصادی در این فضای رقابتی جهانی متکی به‌پذیرش خروجی تولیدی یا خدماتی شرکت‌ها توسط مشتریان جهانی است و تنها شرکت‌ها یا سازمان‌هایی می‌توانند تولیداتی در کلاس جهانی ارائه کنند که سیستم‌ها و ساز و کارهای دستیابی به این کلاس از تولید یا خدمت را تدارک دیده باشند.
به‌طور خلاصه استراتژی تولید در کلاس جهانی این است که با محصولات رقابتی، کیفیت بالا، قیمت مناسب و ارائه خدمات عالی به مشتری فعالیت کند. مدیریت کلاس جهانی که از آن به عنوان انقلاب صنعتی و مدیریتی قرن بیست و یکم نام می بردند، نگرش جهانی نسبت به بازار و روابط با مشتریان در تولید و ساخت و ارائه محصولات یا خدمات است. به‌طوری که سازمان‌های تولیدی – خدماتی در قرن ۲۱ باید به یکی از سطوح کلاس جهانی ( مدال طلا- سطح A)، (مدال نقره – سطح B)، (مدال برنز- سطح C) برسند. به‌طور مثال شرکت کرایسلر در سال ۲۰۱۳ موفق به کسب مدال طلای تولید در کلاس جهانی از جامعه WCM (World-Cass Management) شد، در حالی که شرکت خودرو‌سازی فیات در سال ۲۰۱۵ موفق به کسب مدال نقره در کلاس جهانی شد و شرکت FCA متعلق به فیات در سال ۲۰۱۵ موفق به کسب مدال برنز تولید در کلاس جهانی شد.
تولید در کلاس جهانی، زمانی اتفاق خواهد افتاد که سازمان‌ها و شرکت‌ها شاخص‌های زیر را به‌طور هم‌زمان داشته باشند:
کیفیت برتر یا حداقل مساوی بهترین رقیب
هزینه کم‌تر یا حداقل مساوی بهترین رقیب
انعطاف بیش‌تر یا حداقل مساوی بهترین رقیب
نوآوری بیش‌تر یا حداقل مساوی بهترین رقیب
زمان انتظار کم‌تر یا حداقل مساوی بهترین رقیب
خدمات فروش بیش‌تر یا حداقل مساوی بهترین رقیب
خدمات بعد از فروش بیش‌تر یا حداقل مساوی بهترین رقیب
مدل‌های مشهور مدیریت در کلاس جهانی نیز که توسط نظریه‌پردازان ارائه شده عبارت‌اند از مدل مدیریت در کلاس جهانی موتوانی، فلیپ‌هوانگ، روت، رایت، شونبرگر، هال، بوچر، سیل، REAM – در بنگاه‌های خدماتی، STRAM – در بنگاه‌های خدماتی ولی پیش فرض‌های اجرای همه این مدل‌ها با توجه به نیازهای محیط شامل موارد زیر است:
تصمیم به قابلیت مانور و پاسخگویی سریع
تصمیم به قدرت حضور و رقابت در بازار جهانی، بین‌المللی و منطقه‌ای
تصمیم به افزایش سهم بازار و توسعه منابع
تصمیم به افزایش سودآوری و حیات و بقاء
تصمیم به قابلیت توسعه و امکان حفظ توانائی متناسب با روند جهانی
جهت آشنایی بیش‌تر در زیر به مولفه‌های اساسی ساختار کلی مدیریت کلاس جهانی اشاره می‌شود:
کاهش زمان انتظار
کاهش هزینه‌های عملیاتی و اجرایی
شفاف‌سازی عملکرد کسب و کار
کاهش زمان رسیدن به بازار
تامین انتظارات مشتریان
ساده و موثر کردن فرآیندهای تامین منابع
مدیریت عملیات و مکان‌های چندگانه و جهانی

چه باید کرد؟
در تلاش برای یافتن پاسخی برای این سوال است که متوجه می‌شویم راه‌کارهای سنتی موجود در کسب و کار و شیوه‌های شرکت‌داری فعلی دیگر پاسخگوی نیازها نبوده و باید انقلابی در نحوه مدیریتی آن به‌وجود آوریم. در بررسی بسیاری از مدل‌ها و شیوه‌های موجود دریافتم که حرکت به سوی مدیریت کلاس جهانی یکی از شیوه‌های موثر، کارآمد و سریع برون‌رفت از وضعیت موجود است. شاید در نگاه اول عبارت «کلاس جهانی» بسیار سنگین و غیر قابل دسترس به نظر آید ولی با نگاهی عمیق‌تر به محتوا و ساختارهای این مدل متوجه می‌شویم که حرکت به سوی مدیریت کلاس جهانی_نه لزوما جهت دریافت مدال‌های سه گانه آن – بلکه با اصلاح و مهندسی مجدد بسیاری از فرآیندهای معیوب موجود در حوزه کسب و کار می‌توان به موفقیت‌های چشم‌گیری دست یافت.
با نگاهی به شاخص‌های مدل بومی شده توسعه ویژگی‌های مدیریت در کلاس جهانی که در برگیرنده چشم‌انداز و اهداف، فرهنگ کیفیت فراگیر، فرآیندهای کارا، تکنولوژی مدرن، یکپارچگی پویای شبکه زنجیره تامین، تقدم کارکنان و مدیریت کیفیت جامع، بهبود مستمر از طریق یادگیری مداوم، ساختار سازمانی مبتنی بر تیم، مشارکت با مشتریان، سیستم شناسایی نتایج مثبت و پاداش‌دهی به آن‌ها، حضور الکترونیکی درعرصه جهانی، مسئولیت اجتماعی جدید، ساختار سازمانی مجازی و مسئولیت نسبت به محیط‌زیست است، متوجه می‌شویم که حرکت به سمت مدیریت در کلاس جهانی به‌جز کسب افتخارات داخلی و بین‌المللی آن، امری غیر محال و آرزوی دست نیافتنی است. هر چند اجرای آن مالکان و مدیران شرکت‌ها را با سختی و دشواری‌های بسیاری مواجه خواهد ساخت، ولی کسب نتایج در حرکت – هر چند آرام و کند به سمت آن- چشم‌گیر بوده و باعث ادامه این کسب و کار در مجموع صنعت و خدمات کشور و موجبات رشد ارزش افزوده آن خواهد بود. ارتقا بسیاری از شاخص‌های تعریف شده با اقداماتی نظیر داشتن استراتژی روشن و شفاف، بهبود مستمر، اصلاح، بازنگری و مهندسی مجدد کلیه فرآیندها، توجه به یک‌پارچگی زنجیره تامین، توجه جدی به مشتریان داخلی و خارجی (منابع‌انسانی و مسافران)، مسئولیت‌های اجتماعی و توجه به محیط‌زیست، نیاز به سرمایه‌گذاری یا تامین منابع مالی جدید نداشته و در قالب هزینه‌های جاری قابل پیاده‌سازی و اجراست. بی‌شک با اجرای این مدل و در روند حرکتی و رشد آن شاهد شفاف‌سازی عملکرد کسب و کار، محاسبه دقیق قیمت تمام شده ارائه خدمات، کاهش هزینه‌های عملیاتی و اجرایی، ساده و موثر کردن فرآیندهای تامین منابع، تامین انتظارات پرسنل و مسافران، افزایش کارایی و اثربخشی تصمیمات، برنامه‌ها و نهایتا تغییر وضعیت و تبدیل به شرکت‌های چابک خواهیم بود.
علاوه بر موارد ذکر شده و با تبلیغات حاصل از روند پیاده‌سازی مدل‌های متعالی و پیشرفته در سطح جامعه قطعا امکان جذب بخشی دیگر از مشتریان حمل و نقل – به‌ویژه آن دسته که سال هاست با قطار ناآشنا هستند- به سوی قطارهای مسافری و افزایش سهم بازار فراهم خواهد شد. از سویی دیگر و با تدوین برنامه‌های گردشگری ریلی، امکان جذب بازارهای جدید در حوزه گردشگری مانند گردشگری سلامت که متولیان امر از جمله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری به شدت در حال برنامه ریزی و توسعه آن هستند نیز وجود خواهد داشت.