محرومیت دایی تمام می‌شود؟
محرومیت دایی تمام می‌شود؟

      روزهای دوری علی دایی از فوتبال و نیمکت مربیگری به سیزدهمین ماه خود رسیده است و یک اتفاق عجیب را گواهی می‌دهد. در تکمام این ماه ها او به عنوان یکی از مربیان سرشناس فوتبال ایران دور از نیمکت های لیگ‌برتر بوده و جای حالی او در فوتبال ایران بیش از گذشته […]

 

 

 

روزهای دوری علی دایی از فوتبال و نیمکت مربیگری به سیزدهمین ماه خود رسیده است و یک اتفاق عجیب را گواهی می‌دهد. در تکمام این ماه ها او به عنوان یکی از مربیان سرشناس فوتبال ایران دور از نیمکت های لیگ‌برتر بوده و جای حالی او در فوتبال ایران بیش از گذشته خالی است. او در یکی از معدود جاهایی که ظاهر شده برنامه کلاسیکوی عادل فردوسی پور بود که دایی در آن با پژمان جمشیدی مصاحبه کرد و برنامه از سایت های اینترنتی پخش شد.
اما بد نیست بدانیم دایی چرا اینقدر از فوتبال دور شده و آیا می توان به بازگشت او به فوتبال امیدوار بود؟ هر چند که گفته می‌شود دوری دایی از فوتبال برای خودش هم خوب بوده و در این مدت توانسته حسابی به بیزینس‌هایی که در کنار فوتبال دارد، بپردازد.
شروع داستان محرومیت غیررسمی دایی از فوتبال به یک کنفرانس مطبواعاتی و حرف های آنشین دایی برمی گردد. سیزدهم اردیبهشت سال گذشته بود که نزدیکان علی دایی با فراخوان به رسانه‌ها در یکی از مکان‌های ناآشنا برای اصحاب رسانه خبر از نشست خبری او را دادند. نشستی دقیقا بعد از ماجرای برکناری او از سایپا که کاملا قابل پیش بینی بود می‌تواند یک حاشیه بزرگ را به همراه داشته باشد.
علی دایی در حالی که با لبخند وارد محل کنفرانس شد و با خنده هم آنجا را ترک کرد که هرگز تصور نمی‌کرد طغیان بی‌سابقه‌اش علیه مدیرعامل وقت نارنجی‌پوشان در نهایت با دوری یک سال و اندی‌اش همراه باشد. در حالیکه حتی بیشتر خبرنگاران برای انتشار اخبار مربوط به این نشست خبری تردید بزرگی داشتند، شهریار اما بی‌توجه به سرنوشت صحبت‌هایش، سوار بر بنز خود محل را با جمله طلایی‌اش ترک کرد: « با این اخراج دوباره متولد شدم. جلوی کارخانه شما تحصن مردم بوده است نه جلوی خانه و محل کار من! سرم را زیر بیرق هیچکس خم نمی‌کنم. نه چپی و نه راستی. مگر از این آدم‌ها می‌ترسم که بخواهم فکر آرامشم را بکنم. اگر به بنده خدا وصل است، من به آن بالایی (خدا) وصلم.»
دایی اما با آن اخراج اکنون سیزدهمین ماه دوری از فوتبالش را هم پشت سر گذاشته و این در حالیست که طی این مدت پیشنهاداتی جذابی برای قبول مربیگری را نتوانسته بپذیرد. به سرانجام نرسیدن مذاکراتی که در محافل غیرورزشی دلیل اصلی آن را ماجرای مربوط به طغیانش علیه مصطفی مدبر، مدیرعامل وقت سایپا می‌دانند.
شهریار فوتبال ایران که با حضور روی نیمکت سایپا کار مربیگری را استارت زده بود و با دستیابی به قهرمانی آن را پربار کرد، دقیقا در همان نقطه شروع اکنون روزهای بلاتکلیفی را پشت سر می‌گذارد و هیچ آینده مشخصی از بازگشت دوباره‌اش به نیمکت مربیگری وجود ندارد. دایی در دوران مربیگری با حضور روی نیمکت تیم‌های سایپا، پرسپولیس، راه آهن، صبای قم و نفت تهران نشان داده که سلیقه کارش تنها به حضور باشگاه در تهران خلاصه می‌شود و او چندان مقید به داشتن تیمی پرستاره، صاحبنام و در کورس نیست. موضوعی که می‌تواند چالش بزرگی برای قبول دوباره نیمکت تیمی در فوتبال ایران محسوب نشود اما دوری سیزده ماهه او طی مدت اخیر کاملا نمایانگر راز بزرگ جدایی‌اش از سایپاست و شاید ردپای آن را بتوان در این موضوع مشاهده کرد. جایی که او با یک عنوان قهرمانی در لیگ برتر و دستیابی به سه عنوان قهرمانی جام حذفی، این روزها دورتر از هر زمان دیگری به فوتبال قرار دارد و تنها گهگاه شایعات مربوط به مذاکراتش با تیمی و به سرانجام نرسیدن آن بار دیگر او را بر سر زبان‌ها می‌اندازد.
با این حال در روزهایی که همه در انتظار شروع دوباره فوتبال بعد از ماجرای شیوع کرونا هستند، شاید انتظار برای بازگشت و پایان دوری علی دایی از فوتبال یکی دیگر از چالش‌های ذهنی هواداران فوتبالی در ایران محسوب شود. اینکه چه زمانی دوران محرومیت علی دایی از فوتبال به پایان می‌رسد و آیا او در بازگشت با چه چالش‌هایی مواجه خواهد شد و کدام نیمکت به او تعارف زده می‌شود.