مغز متفکر در قلب یحیی
مغز متفکر در قلب یحیی

  محمد قراگزلو / پشت هر مرد موفق یک زن موفق ایستاده است. احتمالاً این جمله را بارها شنیده‌‌اید و مصداق‌هایش را در تاریخ، جامعه امروزی و خانواده‌های نزدیک‌تان پیدا می‌کنید. اگر بخواهیم شبیه این جمله معروف را به فوتبال تعمیم دهیم می‌توانیم به صراحت بگوییم پشت یک سرمربی موفق یک یا چند دستیار موفق […]

 

محمد قراگزلو /

پشت هر مرد موفق یک زن موفق ایستاده است. احتمالاً این جمله را بارها شنیده‌‌اید و مصداق‌هایش را در تاریخ، جامعه امروزی و خانواده‌های نزدیک‌تان پیدا می‌کنید. اگر بخواهیم شبیه این جمله معروف را به فوتبال تعمیم دهیم می‌توانیم به صراحت بگوییم پشت یک سرمربی موفق یک یا چند دستیار موفق ایستاده است. در تیم‌های بزرگ اروپایی و برخی چهره‌های استثنایی حوزه مربیگری مثل پپ گواردیولا یک تیم کامل ۸-۷ نفره از مربیان زیر نظر سرمربی همکاری می‌کنند و برآیند کار همه اعضای تیم است که در انتها نام پپ گواردیولا یا یورگن کلوپ را در صفحه اول روزنامه‌ها بولد می‌کند.اینجا در پرسپولیس خودمان، تیمی که برای چهارمین قهرمانی متوالی خیز برداشته و در حال رقم زدن یک پایان‌‌بندی رویایی برای دهه ۹۰ به‌سر می‌برد باید دنبال علت موفقیت‌های کادر فنی و تداوم پیروزی‌های آنها رفت.
همه درباره ثبات تیمی و آنچه برانکو کاشت و درو کرد خوانده‌ایم. حتی صدرنشینی کالدرون در نیم‌فصل نخست را با وجود ناآشنا بودنش با اتمسفر فوتبال ایران می‌توانیم تا حدی به مسأله ثبات و ماشین جنگی ساخت برانکو ارتباط دهیم اما لیگ بعد از کرونا مثل جهان بعد از کرونا دنیای متفاوتی را برایمان ساخته است.در روزهای تعطیلی لیگ و شایعات مربوط به شروع یا تعطیلی مسابقات به موازات پیش‌بینی‌هایی که در خصوص قهرمانی قطعی پرسپولیس در لیگ هجدهم به گوش می‌رسید این نگرانی و واقع‌بینی نزد برخی اهالی فوتبال و دوستداران پرسپولیس وجود داشت که نکند بعد از چهار ماه تعطیلی ورق برای پرسپولیس برگردد و این تیم با وجود پیش افتادن ده امتیازی درجا بزند و عرصه را به حریفان واگذار کند.بعد از یک ماه تمرین سنگین پرسپولیس مثل سایر تیم‌های لیگ برتری در شرایطی کاملاً برابر و بدون حمایت هوادارانش- که در تمام این سال‌ها امتیاز مهمی در پیش بردن برنامه‌های فنی و کسب نتایج مثبت به حساب می‌آید- وارد مسابقات شد و فعلاً سه گام بدون لرزش برداشته و با سرعت صوت به سوی قهرمانی زودهنگام پیش می‌رود.حالا جدا از پتانسیل تیم پرسپولیس و حرص بازیکنان برای رسیدن به موفقیت‌های بعدی کم‌کم حرف‌هایی درباره توانایی‌ها و عملکرد مثبت کادر فنی تمام ایرانی این تیم هم به گوش می‌رسد.
سرفصل همه مطالب البته شخص یحیی گل‌محمدی است اما باید یادآوری کنیم سرمربی خوب بدون دستیار یا تیم فنی خوب موفق نخواهد شد. از وقتی یحیی نفر اول کادر فنی شده نام حمید مطهری را خیلی‌ها بیشتر شنیده‌اند.مطهری با سابقه مربیگری تیم امید پرسپولیس و برنامه‌هایی که برای این تیم در دوره مدیریت رویانیان ریخته بود به جهت آنچه هر ساله در آکادمی این باشگاه اتفاق می‌افتد و جوی ناامید‌کننده ایجاد کرده با سرخوردگی از پرسپولیس رفت اما بعد از نزدیک به هشت سال برگشته و تبدیل به یکی از مهم‌ترین عناصر کادر فنی تیم اصلی شده است.
مطهری شاید جزو معدود مربیان لیگ برتری باشد که با ۷ سرمربی لیگ برتری کار کرده و چنانچه از خلق و خو و تجارب فنی هر یک از آنها چیزی گرفته باشد حالا یک مربی کامل و باتجربه است که می‌تواند در قالب سرمربی فعالیت کند کما اینکه زمستان گذشته به جهت حضور مؤثر در نساجی تا آستانه سرمربیگری این تیم پیش رفت اما دوباره یک قدم عقب گذاشت و همراه با یحیی چالشی را ادامه داد که در ازای تسریع سپید کردن موهایش و ضعیف‌تر شدن تارهای صوتی‌اش به واسطه سنگینی کار در پرسپولیس دنبال موفقیت بزرگی می‌گشت.
مطهری در راه‌آهن با مربیانی مثل ارنی برندتس هلندی، مهدی تارتار و در صبای قم با رسول کربکندی کار کرد، در سنگ آهن بافق همراه افشین پیروانی بود و با مجید جلالی همبازی سابقش در وحدت، به سایپا، پیکان و نساجی رفت. شروع پیوند یحیی با مطهری در شهرخودرو اتفاق افتاد. آنها پتانسیل‌های فوتبال مشهد را زنده کردند و در شهری که نمایندگانش همواره از سقوط می‌هراسیدند کاری کرد تا خیلی‌ها درباره قهرمانی و سهمیه بگویند.
این کادر در شهرخودرو فوتبال مورد علاقه‌شان را ارائه دادند و در نیم فصل اول عنوان دوم جدول را در اختیار گرفتند و چه بسا اگر مشکلات مالی یقه تیم‌شان را نمی‌گرفت برای قهرمانی خیز برمی‌داشتند کما اینکه تا هفته‌های پایانی مدعی قهرمانی ماندند و در نهایت برای فوتبال مشهد سهمیه آسیایی به دست آوردند که شاید کسی در آن شهر خوابش را هم نمی‌دید.
هر دو نفر خیلی زود به خط فکری مشترکی در نوع ارائه فوتبال رسیدند و کم کم نقاط مشترک آنقدر پررنگ شد که حالا در پرسپولیس یحیی چشم بسته حرف حمید را می‌پذیرد و البته مطهری نیز مرزهای بین حیطه وظایف مربی و سرمربی را شناخته و ضمن رعایتش به آن احترام می‌گذارد.
هر دو نفر شیفته فوتبال مالکانه، پرس از بالا و تحت فشار گذاشتن حریف و ضربه زدن به آن هستند و از عقاید خود در سخت‌ترین شرایط کوتاه نمی‌آیند. یحیی بارسایی است و مطهری رئالی اما فوتبال مورد علاقه هر دو نفر چیزی است که با پرسپولیس و آنچه باید دوران اقتدار را تداوم بخشد همخوانی کامل دارد.سبک بازی مورد علاقه آنها درست همان چیزی است که پرسپولیس را سوار حریفان خرد و کلان کرده و نمایش سرخ‌ها را یکی دو پله بالاتر از سایر تیم‌ها قرار می‌دهد. این سبک بازی در شهر خودرو چشم‌ها را خیره کرد و حالا در پرسپولیس با ابزار بهتر به شکلی کامل‌تر و روان‌تر ارائه می‌شود.
حمید مطهری حالا مسئولیت‌های مهمی مثل طراحی تمرین، انتخاب ارنج و تعویض‌های حین مسابقه را دوشادوش یحیی انجام می‌دهد و مغز متفکر او در پرسپولیس است. پیش‌تر در ذوب‌آهن، نفت تهران، پرسپولیس (دوره اول) و چند تیم دیگر مجتبی حسینی نقش مغر متفکر و مرد امین یحیی در حوزه فنی را دارا بود اما حالا این عنوان به حمید مطهری رسیده است.البته مطهری و حسینی تفاوت‌هایی اساسی دارند و باید خط پررنگی میان قابلیت‌های آنها کشید.
حسینی برخلاف مطهری اهل ارتباط گرفتن با بازیکنان و رسانه‌ها نبود و حداقل برای تیم بزرگ پرسپولیس وصله جوری به نظر نمی‌رسید. او در حوزه فنی کار یحیی را پیش می‌برد اما هرگز نتوانست سنگ صبور بازیکنان باشد و در جهت حل مشکلات روانی آنها اقدامی مثل یک مربی واقعی انجام دهد اما حالا مطهری همانقدر که لب خط پای گوش یحیی ایستاده و به او مشاوره فنی می‌دهد پذیرای بازیکنان هم هست و به جهت سبقه پرسپولیسی‌اش دلسوزانه‌تر و متعهدانه‌تر از صرفاً یک عضو کادر فنی کارش را انجام می‌دهد.
این کادر فنی که در رأس آن یحیی و مطهری تصمیمات فنی مهمش را اتخاذ می‌کنند همین دو هفته اخیر چیزهایی از خود نشان داده که می‌شود درباره توانایی‌هایشان با وضوح و شفافیت بیشتری حرف زد. تعویض حیاتی بین دو نیمه بازی با شاهین بوشهر که تیم ده نفره را برنده از زمین بیرون آورد و تغییرات سیستمی و تاکتیکی بازی با ماشین‌سازی با وجود نفرات از دست رفته که باز هم یک پیروزی مهم دیگر رقم زد بخشی از چیزهایی است که کادر فنی تمام ایرانی و در رأس آن یحیی گل‌محمدی به کمک حمید مطهری در جریان مسابقه رقم زده‌اند.