وزارت ورزش چندی پیش اعلام کرده بود استقلال و پرسپولیس برای فصل جدید اجازه جذب مربی و بازیکن خارجی را ندارد و این ادعا با وجود اعتراضات زیادی که از سوی کارشناسان و اهالی فن و هواداران مورد نقد قرار گرفت بیشتر به یک شوخی میماند تا یک دستورالعمل اجرایی و به نظر […]
وزارت ورزش چندی پیش اعلام کرده بود استقلال و پرسپولیس برای فصل جدید اجازه جذب مربی و بازیکن خارجی را ندارد و این ادعا با وجود اعتراضات زیادی که از سوی کارشناسان و اهالی فن و هواداران مورد نقد قرار گرفت بیشتر به یک شوخی میماند تا یک دستورالعمل اجرایی و به نظر میرسید مسئولان این وزارتخانه در تصمیم خود تجدید نظر کنند ولی صحبتهای امروز علینژاد، معاون وزارت ورزش و تاکید دوباره بر این قانون نشان داد عزم سلطانیفر و معاونانش بر اجرایی کردن این محدودیت سنگین و زیانبار برای دو برند مردمی و محبوب فوتبال کشور جدی است.
علینژاد در صحبتهای امروز خود در این خصوص اظهار داشت: ما با ابلاغیهای اعلام کردیم هر دو باشگاه نمیتوانند بازیکن و مربی جدید خارجی بگیرند. این برای همه است و فرقی نمیکند. ما خودمان را درگیر اسمها نمیکنیم. استخدام مربی و بازیکن جدید امکانپذیر نیست آن هم با توجه به شرایط ارزی. این موضوع باعث عدم تناسب دستمزدها میشود.
خواندن این صحبتها در شرایط عادی شاید عجیب و غیر قابل باور باشد ولی از مسئولان فوتبال و ورزش کشور در این سالها انقدر تصمیمات عجیب و غیر منطقی گرفته شده و دیدهایم که دیگر موضوعات این چنینی کسی را به تعجب وا نمیدارد ولی هنوز حق خودمان میدانیم که سوال کنیم بر اساس کدام منطق این تصمیم گرفته شده است؟
اگر فوتبال به عنوان یک پدیده محبوب اجتماعی در شور و نشاط جامعه و سرگربی و امیدبخشی و روحیه دادن به اقشار مختلف مردم که در شرایط کنونی بهانههای زیادی برای شاد بودن ندارند یک وسیله حاضر و آماده محسوب میشود و فرصت ویژهای برای مسئولان امر وجود دارد که از این ظرفیت حاضر و آماده بدون زحمت چندانی استفاده برده و اشکالات دیگر را با آن بپوشانند چطور جلوی پیشبرد آن هم با چنین تصمیماتی از سر کج سلیقگی گرفته میشود؟
جدا از آن فوتبال یک پدیده وارداتی و البته فرامرزی است و تمام کشورهای پیشرفته و روبه توسعه دنیا این را به خوبی دریافته و با سرمایهگذاری عمده در این بخش میتوانند بهرهبرداریهای عظیم و مثبتی از آن در کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت داشته باشند و سعی در خرید استعداد و دانش فوتبال با سرمایهگذاری در آن را دارند ولی ما با وجود عقبگرد روزمره در توسعه فوتبال خود به گواه آمار و مستندات، درهای علم و توسعه را به روی فوتبال میبندیم و با بستن مرزها به روی آن به حیات جزیرهای در این رشته به شدت رو به پیشرفت بسنده میکنیم که عاقبتی جز عقبگرد و پسرفت نخواهد داشت.
به هیچ وجه قصد نداریم توانایی نیروی داخلی در فوتبال کشور را زیر سوال ببریم یا بگوییم مسیر موفقیت تنها در جذب و استخدام مربیان و بازیکنان خارجی خلاصه میشود و با نیروی داخلی به جایی نمیرسیم ولی نام نیروی داخلی آنهم برای دو باشگاه مردمی و محبوب باید در رقابت با نیروی خارجی از سبد بیرون بیاید و در عرصه باز رقابت این انتخاب صورت بگیرد و بستن دریچه انتخاب برای باشگاهها حتی عوامل داخلی خبره را از رقابت و جبر پیشرفت و مجهز شدن به علم و توانایی روز باز میدارد و آنها را به درجا زدن میکشاند. هنوز یک سال نمیشود که شاهد تجمع اعتراضی هواداران پرسپولیس در پی جدایی برانکو یا رفتار مشابه هواداران استقلال در واکنش به رفتن استراماچونی بودیم و مسئولان ورزش کشور نه تنها تلاشی برای اجابت خواسته صاحبان اصلی این دو باشگاه نداشتند که حتی از خود نپرسیدند چرا سلیقه فوتبال دوستان و جامعه ایرانی به سمت مربیان با دانش و کارنامه دار و موفق خارجی رفته و در اقدامی عکس خواسته آنها باشگاهها را مجبور به حفظ و استخدام نیروهای داخلی با هر کیفیتی میکنند.
قیمت بالای بازیکنان و مربیان خارجی با توجه به نرخ ارز و مشکلات اقتصادی دو باشگاه هم توجیه منطقی برای چنین تصمیم عقبگردانندهای نیست چرا که هدف فوتبال جز کسب رضایت اجتماعی و نشاط عمومی نیست و اگر قرار است چشممان را به روی خواسته جامعه اکثریتی که شامل هواداران این دو تیم میشود ببندیم همین مقدار هزینه هم دور ریز سرمایه است و بهتر است در فوتبال را تخته کنیم.
وزارت ورزش با این تصمیم ناکارآمدی خود را در مدیریت هزینههای دو باشگاه و نظارت روی جذب نیروهای خارجی با پاک کردن صورت مساله قصد دارد جبران کند ولی میشود با مدیریت درست به جای بستن مرزهای فوتبال مانع جذب نیروهایی مثل پریموف، پلی یانسکی، براندائو، استوکس، الحاجی گرو، بویان، نیومایر و امثالهم شود که بدون داشته فنی سرمایههای بیت المال را به باد میدهند وگرنه کسی بابت جذب برانکو، استراماچونی، تیام، دیاباته، بشار رسن و رادوشوویچ ایرادی به هزینهها نمیگیرد.
سوای این مسائل اگر وزارت ورزش خود را از تخصیص بودجه به سرخابیها کنار کشیده نمیتواند بابت محل هزینه درآمدهای بشگاه هم این چنین برای آنها خط مشی تعیین کند و واقعاً اگر توانایی مدیریت دو باشگاه طبق خواسته هواداران را ندارد یک بار برای همیشه قید تیمداری را زده و واقعاً به فکر واگذاری دو باشگاه بیافتد.