رفتن و رفتن و رفتن!
رفتن و رفتن و رفتن!

    جعفر مومنی رفتن همیشه هم تنها راه نیست. گاهی هم باید رفت، اما نه همیشه. یک- هیچ‌کس نمی‌تواند این حق استقلال برای مذاکره با هر مربی‌ای، در هر زمان و مکانی را ازش بگیرد. ممکن است برخورنده باشد، اما حق است. استقلال می‌تواند همیشه دنبال مربی مورد نظرش باشد. کی به فرهاد مجیدی […]

 

 

جعفر مومنی

رفتن همیشه هم تنها راه نیست. گاهی هم باید رفت، اما نه همیشه.
یک- هیچ‌کس نمی‌تواند این حق استقلال برای مذاکره با هر مربی‌ای، در هر زمان و مکانی را ازش بگیرد. ممکن است برخورنده باشد، اما حق است. استقلال می‌تواند همیشه دنبال مربی مورد نظرش باشد. کی به فرهاد مجیدی گفته چون او چند بازی برده، استقلال نباید با مربی دیگری مذاکره کند؟ مجیدی حتماً یادش نیست که وقتی استراماچونی هنوز سرمربی استقلال بود، با وزارت ورزش وارد مذاکره شد. مجیدی که برای آمدن، حتی با مدیرعامل استقلال مذاکره نکرده، چطور می‌تواند از اصول حرف بزند؟
دو- چند ماه است با هوادارها حرف نزده. چه معنی دارد؟ چرا باشگاه جریمه‌‌اش نکرده؟ اگر جریمه می‌شد، می‌دانست نسبت به باشگاه، دست بالا را ندارد. تحت قرارداد است. مجیدی است که باشد. کجای دنیا مربی‌ها این‌چنین رفتار می‌کنند؟ یک نمونه بیاورید.
سه- معلوم نیست سعادتمند برای بازگرداندن استراماچونی مذاکره کرده یا نه. اگر مذاکره کرده، حق داشته برای آینده تیم، دنبال بهترین‌ها باشد و اگر نکرده، مجیدی کجا می‌خواهد پاسخگوی رفتارش باشد؟
چهار- مجیدی نوشته چرا سعادتمند داخل رختکن نرفته یا تبریک نگفته. از کی تا حالا پروتکل پس از بردها این‌طور بوده؟ کی تعریفش کرده؟ تا حالا شنیده‌اید مربی‌ای به خاطر تبریک نشنیدن، استعفا داده باشد؟ به قول علی دایی: معذرت می‌خوام، کجای دنیا؟
پنج- مجیدی ماه‌ها دنبال این لحظه گشته. یک‌جایی که طرفدار استقلال بهش دل ببندد، بهش فکر کند. دقیقاً همان‌جا بزند زیر میز بازی، ادای آدم‌ قوی‌ها را در بیاورد. نشان بدهد حق با اوست؛ بازیکن خوبی بود، مربی خوبی هم هست، و همان‌جا پا بگذارد روی گلوی هوادار. این تویی، فرهاد مجیدی، خوشحال باش. تمناها را ببین برای ماندنت. آدم قوی، مربی خوب، کاش تا بعد از فینال تحمل می‌کردی. زود ارضا نمی‌شدی کاش.
شش- در یادداشتی نوشته بودم چرا استقلال باید از مجیدی عبور کند. هنوز همه آن حرف‌ها را تکرار می‌کنم. در بند چهارم نوشته بودم مجیدی ستون نیست، سقفی است که هر لحظه ممکن است روی سر استقلال خراب شود. خراب شد.
هفت- رفت! باز هم رفت!