فرشاد کاسنژاد / ممنوعیت استخدام مربی جدید خارجی نمیتواند دورانی طولانی اجرا شود، مثل ممنوعیتهای پیشین در دورههای گذشته لیگ برتر که عمری کوتاه داشتند و اثر ماندگاری هم از آنها به یاد نداریم اما این ممنوعیت حتی در فرصتی یک یا چند ساله بازار کار را برای مربیان ایرانی گسترش میدهد و […]
فرشاد کاسنژاد /
ممنوعیت استخدام مربی جدید خارجی نمیتواند دورانی طولانی اجرا شود، مثل ممنوعیتهای پیشین در دورههای گذشته لیگ برتر که عمری کوتاه داشتند و اثر ماندگاری هم از آنها به یاد نداریم اما این ممنوعیت حتی در فرصتی یک یا چند ساله بازار کار را برای مربیان ایرانی گسترش میدهد و فرصتهای تازه پیش روی مربیانی از نسلهای جدید ساخته میشود. آخرین و عجیبترین نمونهاش قرارداد تیم ماشینسازی با وحید بیاتلو. یک مربی جوان که هنوز حتی برای جامعه فوتبال چهره شناختهشدهای نیست اما فرصت کار در لیگ برتر را پیدا میکند. مربیان دیگری هم حالا در لیگ برتر فرصتهای تازه دارند، مثل رحمان رضایی، رسول خطیبی، محمود فکری، محمد ربیعی و حتی مهدی رحمتی.
اینکه در فرصت تازه برای مربیان، واکنش شخصی آنها در قبال حرفهشان چیست و اینکه واکنش دستگاه آموزشی فدراسیون فوتبال در این دوران تازه چه خواهد بود، مسألهای است که میتواند سرنوشت مربیگری این طیف جدید را رقم بزنـد.
در فصل گذشته به دلیل بحرانهای مالی در بزرگترین باشگاههای ایران، نیمکت استقلال و پرسپولیس از آندرهآ استراماچونی و گابریل کالدرون به فرهاد مجیدی و یحیی گلمحمدی رسید، در حالیکه این دو باشگاه اگر بنیه مالی ادامه همکاری با مربیان خارجی را داشتند، بسان سالیان اخیر به همکاری با مربیان خارجی ادامه میدادند. پرسپولیس که ۴ قهرمانی پی در پی را با برانکو ایوانکوویچ به دست آورده بود، بدیهی است که تجربه سالهای اخیرش بهترین راهنمایی برای انتخاب مربی خارجی بود اما بحرانهای اقتصادی باشگاهها راهی باقی نگذاشته است. پیشتر با هدف پایان دادن به خریدهای گزاف مربی خارجی روی نیمکت تراکتور، کار به انتخاب ساکت الهامی برای تیم بزرگی مثل تراکتور رسیده بود. حتی فدراسیون فوتبال بعد از فاجعه ۸ میلیون یورویی با قرارداد مارک ویلموتس، تا انتخاب سرمربی ایرانی برای تیم ملی فاصلهای نداشت و اگر پاسخ منفی سپاهان را نمیشنید، امیر قلعهنویی حالا سرمربی تیم ملی بود. مربی خارجی تیم ملی نیز، مربی جدیدی برای فوتبال ایران نیست و اسکوچیچ به عنوان یک گزینه ارزان که حتی موضوع قرارداد ریالیاش شایعه شده بود، با تیم ملی قرارداد بست.
در این موج جدید، آموزش موضوع فراموششده در فوتبال ایران است. مربیان فرصتهای آموزشی ممتازی ندارند و فدراسیون فوتبال که برای ممنوعیت استخدام مربی خارجی تصمیم میگیرد، درباره بالا بردن کیفیت کار کمیته آموزش موضوعی را مطرح نمیکند. مدتهاست مدرس نامدار و بزرگی در ایران دورههای آموزشی بلند مدت برگزار نکرده و اخیراً فقط شایعه حضور آرسن ونگر در وبینار آموزشی برای مربیان را شنیدهایم. حتی چندی پیش میرشاد ماجدی گفته بود به دلیل مشکلات مالی نمیتوانیم مدرسین خارجی برای کلاسها دعوت کنیم و بعد شروع کرده بود به تمجید از اردشیر پورنعمت و مرتضی محصص که مدرسین ایرانی دورههای مربیگری هستند. واقعیت این است که کوشش مربیان جوان ایرانی برای آموزش باید یک کوشش شخصی باشد. فوتبال ایران اگرچه استخدام مربی خارجی را ممنوع میکند اما فرصتهای تازه و مؤثر برای آموزش مربیان جوان نمیسازد. هر مربی باید کولهپشتی خود را بردارد و برای یاد گرفتن همیشه آماده باشد و راهی جز این برای برداشتن قدمهای تازه در حرفهاش ندارد، وگرنه باید خیلی زود با پایان یافتن ممنوعیت استخدام مربیان خارجی دوباره چمدانهایش را ببندد و از لیگ برتر به لیگهای پایینتر کوچ کند.