وصال روحانی / سیدحسین حسینی که البته دروازهبان خوبی است، پس از گذراندن یک فصل بسیار بد در معیت استقلال به رقابتی فکر میکند که باید برای حفظ پیراهن شماره یک باشگاه در فصل آتی با رشید مظاهری داشته باشد. حسینی ۲۸ ساله و ارسنجانی تا زمانی که سیدمهدی رحمتی در […]
وصال روحانی /
سیدحسین حسینی که البته دروازهبان خوبی است، پس از گذراندن یک فصل بسیار بد در معیت استقلال به رقابتی فکر میکند که باید برای حفظ پیراهن شماره یک باشگاه در فصل آتی با رشید مظاهری داشته باشد. حسینی ۲۸ ساله و ارسنجانی تا زمانی که سیدمهدی رحمتی در استقلال بود، با انتقادهای آشکار و نهان از وی برخی مسائل جانبی و حاشیهای را عامل عدم اوجگیری کامل خود میدانست و میگفت که پیراهن شماره یک آبیها حق اوست و این حق را سالها و بارها از وی ستاندهاند. در فصل نوزدهم لیگ برتر که مرداد ۹۸ شروع و به سبب مشکلات کرونایی بسیار دیر و در مرداد ۹۹ تمام شد، چیزی خلاف این رؤیت گشت. آبیها که دیگر دروازهبانی در حد حسینی نداشتند، طبعاً او را در جایگاه ثابت قرار دادند و آنچه از وی در دیدارهای پرشمار استقلال رؤیت شد، چیزی نبود که از دروازهبان شماره یک استقلال توقعاش میرفت.
اشتباهات مکرر در تشخیص توپهای ارسالی، خوردن گلهای بد با شوتهای از راه دور (راهی البته بسیار دور!) و غافلگیر شدن چندین و چندباره در قبال حرکت گروهی و تهاجمی رقبا به گونهای که فرصت گلزنی را به حریفان میداد، مسائلی بودند که حسینی را که سابقه بازی در ملوان و برق شیراز را هم دارد، از عامل اطمینانی که نقطه قوت هر دروازهبان برجستهای است دور میساخت و هر چه از فصل بیشتر گذشت، ضعفهای حسینی بیشتر بهچشم خورد. ضعفهایی که البته به سبب «رقیب نداشتن» او و عدم تمرین به حد کافی نه فقط خود او را آزار میداد، آبیها را هم پیوسته از رقبا عقب میانداخت و برخی امتیازات حساس را از مشت آبیها خارج کرد. این اتفاق در حالی روی داد که فقط یک فصل پیشتر با همت مشترک حسینی و رحمتی استقلال عنوان بهترین خط دفاع فصل را از جیب صاحب اصلی سالهای اخیر آن یعنی پرسپولیس خارج کرده بود.
رشید مظاهری که خود مشکلات عدیدهای در راه جدایی از تراکتور و پیوستن به استقلال داشته و به سبب بسته بودن پنجره نقل و انتقالاتی این باشگاه کوچش هنوز رسمیت نیافته، دروازهبانی است که با نمایشهای کماشتباهش در ذوبآهن به تیم ملی ایران هم دعوت شد و دیری نپایید که کارلوس کیروش سرمربی وقت تیم ملی ایران هم با انگاشتن وی بهعنوان دروازهبان دوم کشور جای او را در میان منتخبین خود و فهرستهایی که میداد، ثابت ساخت. در آن روزها بودند افرادی هم که میگفتند رشید حتی میتواند بالاتر از علیرضا بیرانوند سنگربان اول تیم ملی باشد. حقیقت امر و برداشت درست در این زمینه هرچه بوده باشد، حسینی با رسیدن به هشت کلینشیت متوالی در دیدارهای باشگاهی رکوردشکن هم شد و این حد نصاب فقط در فصل بعدی توسط پیام نیازمند سپاهان بهبود یافت. اینها البته در روزهای خوشی روی داد که هنوز برخی ضعفهای سیدحسین چهره نشان نداده بود و او از دید هواداران سنگربانی بود که میتوانست بازکننده راه قهرمانیها باشد. اینکه خط دفاعی دائماً در حال تغییر استقلال و تبعات برخاسته از تغییر مکرر مربیان، تا چه میزان در ازدیاد لغزشهای حسینی نقش داشت، مسألهای است که میتوان به نظر آگاهان و تماشاگران وابسته ساخت اما در این شکی نیست که با گذشت هر روز اضافی بیش از پیش مشخص گشت فضای رؤیایی و وجهه یک سنگربان شکستناپذیر که با حسینی همراه شده بود، بیش از حد خوشبینانه بوده و مقارن با حقیقت نیست.
گلهایی که استقلال در اواخر فصل خورد و بخصوص شوتهای از فواصل بعید و سهگل فینال جام حذفی مقابل تراکتور که روی همه آنها حسینی مقصر درجه اول بود، اندک اطمینانهای باقیمانده نسبت به وی را هم زدود. ولی قرعه فال و اقبال مساعد شامل حال استقلال شد زیرا در جستوجویش برای یافتن سنگربانی که اگر فیکس نمیشود رقابتی پایاپای با حسینی بر سر حضور در ترکیب ثابت خواهد داشت، مظاهری جذب آبیها شد و سرمربی فصل بعد استقلال هر کس که باشد (چه نامجومطلق و چه سایرین) میتواند مطمئن باشد که کیفیت برتری را از هر دو سنگربان نامدار این تیم شاهد خواهد بود. این امر به این سبب شکل خواهد گرفت که چه حسینی و چه مظاهری برای جلب نظر مربیان و ایستادن در دروازه تیم به آمادگی کامل و نمایشهایی هرچه بهتر محتاج خواهند بود و دیگر جایی برای بیتحرک ماندن و انگیزه نداشتن نخواهد بود.هرکس که بیشتر تلاش کند و پروازهای بلندتری داشته باشد و در لحظات سخت بهتر عمل کند، میتواند به پوشیدن پیراهن اصلی تیم امیدوار باشد و نفر بازنده هم میداند این پایان امیدهای او نیست و اگر سختکوشیاش را بیشتر کند، هفته بعد نوبت او هم خواهد رسید تا نمایش قدرت بدهد.
در این رقابت حاد و هر روزه و فنی، آنی پیروز میشود که علاوه بر فن و هنر دروازهبانی و آمادگی جسمانی از هر جهت تشنهتر و پرتلاشتر باشد و از جان مایه بگذارد و از هیچیک از جزئیات غفلت نورزد. اینها کارهایی است که از حسینی در این فصل سر نزد و او با اطمینان از اینکه تحت هر شرایطی درون دروازه میایستد یک دوره فاقد تلاشهای جانانه گذشته را پشت سر نهاد و چون رحمتی دیگر در جمع استقلالیها نبود حسینی هم نیازی برای کوشش اضافی و مفرط نمیدید. این مشکلی بود که برای بوژیدار رادوشویچ کروات هم در پرسپولیس به وجود آمد و پس از رفتن علیرضا بیرانوند به بلژیک دیگر سنگربانی توانا در اردوی قرمزها نمانده بود که بوژیدار با ترس از عقبماندن از وی بر شدت تلاشهای خود بیفزاید و صدها راه نرفته را برود تا به درجهای از استحکام و اطمینانبخشی برسد.