فرشاد کاسنژاد / یکی از بحرانهای تیمهای ایرانی در این دوره از لیگ قهرمانان آسیا بیهدف بودن و نخواستن است. این بحران در شهر خودرو و سپاهان بسیار جدی و آسیبرسان بود و در استقلال کمتر و در پرسپولیس نیز کمتر. ترتیب کیفیت نتایج ۴ تیم ایرانی نشان میدهد که بیانگیزهها […]
فرشاد کاسنژاد /
یکی از بحرانهای تیمهای ایرانی در این دوره از لیگ قهرمانان آسیا بیهدف بودن و نخواستن است. این بحران در شهر خودرو و سپاهان بسیار جدی و آسیبرسان بود و در استقلال کمتر و در پرسپولیس نیز کمتر. ترتیب کیفیت نتایج ۴ تیم ایرانی نشان میدهد که بیانگیزهها و بیبرنامهها فقط آمده بودند تماشاگر باشند. در فوتبال ایران فقط خیل تماشاگران میتوانند انگیزهها را زنده نگه دارند، وگرنه باشگاهها در مقابل پیشرفت و ثروت فوتبال آسیا خود را باختهاند. استقلال و پرسپولیس از این منظر شانس موفقیت بیشتری دارند، چون حتی به رغم این نخواستنها و خودزنیها در تصمیمسازی مدیریت، تماشاگر خواست خود را به هر طریق تحمیل میکند. اما طریقی از برنامهریزی را در انتخاب مربی پیش از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا در شهر خودرو و سپاهان دیدیم که شکست آنها قابل تصور بود، شکستهایی که دو مربی جوان و بیتجربه را در آستانه کاری سخت جلوه داد که از پس آن به آسانی برنمیآیند. نه سپاهان و نه شهر خودرو نمیخواستند با محرم نویدکیا و مهدی رحمتی رویای بزرگی را تجربه کنند. از یاد نبریم که سپاهان و شهر خودرو، هر دو از متمولترین باشگاههای دولتی و خصوصی ایران هستند اما رویای آنها در لیگ قهرمانان آسیا همین حضور در مرحله گروهی است و از انتخاب مربی و جستوجوگری و سقف خواستههایشان پیداست که پی افتخاری نبودند، در حالیکه سپاهان پیش از پرسپولیس حضور در فینال لیگ قهرمانان را تجربه کرده بود اما از جریان رشد باشگاه با نتایجی که در قاره میگیرد پیداست که جریانی سرزنده و پویا در باشگاهداری نیست. باشگاه استقلال پیش از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا هر تصمیمی را علیه خود گرفت و هر شایعه و خبر بیهودهای را درباره خود ساخت تا در قطر ناکام باشد اما شرایط گروه و حذف یک تیم به دلیل شیوع کرونا و البته حس برتری که از آثار دو مربی پیشین استقلال در تقابل با تصمیمات باشگاه در تیم به یادگار مانده بود و البته اسم و اعتبار نامجو که هنوز خاطرات دوران باشکوه فوتبالش در ذهنها مرور میشود، استقلال را در لیگ قهرمانان زنده نگه داشت و بازیکنانش برای کارهای بزرگتر خواستند که جنگیدن در قطر را ادامه دهند. پرسپولیس نیز در میانه اختلافات مدیریت و تیم و در تقابلهایی که بین سرمربی و بازیکنان و مدیریت باشگاه کشدار شده است، به لیگ قهرمانان آسیا رفت و صعودش از خواست هوادارانش بود که حتی تحرکات مجازی آنها به تیم نیرو و تحرک میدهد.این وضعیت حاکم بر باشگاههای ایرانی نشان میدهد که میل آنها به پیروزیهای بزرگ در آسیا رایج نیست.واقعیت این است که فاصله کیفیت باشگاهداری در ایران و چندین کشور آسیایی بیش از همیشه تاریخ شده و فاصله طبقه اقتصادی باشگاههای ایرانی با ساختار باشگاهداری چندین کشور دیگر در آسیا نیز زیاد است و حتی شاید جبران نشدنی. این وضعیت خواست فوتبال ایران را در لیگ قهرمانان آسیا ناخودآگاه در باشگاهها کاهش میدهد و هرچه در ظاهر درباره انگیزههای خود بگویند، باورشان تغییر نمیکند که از کاروان پیشرفت دور ماندهاند.