علی مغانی / اوضاع این روزهای نیمکت استقلال و مربیان متعددی که ناگهان به کادر فنی اضافه شدند، همان حکایتی است که در اولین غزل دیوان حافظ شیرازی میخوانیم: «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها». از همان روز اول مشخص بود تعدد دستیاران فکری تبدیل به مسألهای میشود که باید برای […]
علی مغانی /
اوضاع این روزهای نیمکت استقلال و مربیان متعددی که ناگهان به کادر فنی اضافه شدند، همان حکایتی است که در اولین غزل دیوان حافظ شیرازی میخوانیم: «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها». از همان روز اول مشخص بود تعدد دستیاران فکری تبدیل به مسألهای میشود که باید برای آن چارهای اندیشید.اگر مدل باشگاهداری در لیگهای معتبر اروپا را که گاهی برای پرتاب اوت هم مربی استخدام میکنند فراموش کنیم، در الگوی رایج فوتبال ایران، کادر فنی یک تیم از عناصر زیر تشکیل میشوند؛ سرمربی، دستیار اول و دوم، مربی بدنسازی، مربی دروازهبانها و آنالیزور. هر تیم دارای یک سرپرست هم هست که وظایف پشتیبانی و لجستیکی تیم برای او تعریف شده و الزاماً نباید فوتبالیست بازنشسته باشد. بعضی تیمها علاوه بر این، «مدیر فنی» هم دارند که هیچکس بهدرستی نمیداند آنکه در این پست قرار میگیرد، دقیقاً چه وظایفی بر عهدهاش گذاشته شده. شاید ملموسترین توصیف برای شرح وظایف این پست همچنان متعلق به علی پروین باشد که روزگاری گفته بود: «مدیر فنی یعنی کشک.» استقلال فصل گذشته را با ترکیبی جمعوجور در کادر فنی شروع کرد؛ آندرهآ استراماچونی (سرمربی)، عمر دانسی (دستیار اول)، سباستین لتو (دستیار دوم)، مارکو کاسر (مربی بدنساز)، بهزاد غلامپور (مربی دروازهبانها)، صالح مصطفوی (آنالیزور) و جواد زرینچه (سرپرست). در ادامه فصل، بعد از قهر استراماچونی و دستیارانش و استعفای زرینچه، تعداد افراد حاضر در کادر فنی تغییری نداشت. بدین ترتیب که غلامپور و مصطفوی باقی ماندند و فرهاد مجیدی، مجید نامجومطلق، لکیچ، علی ربانی و سعید رمضانی جایگزین نفرات سابق شدند، ضمن اینکه در تمام فصل گذشته از پست مدیر فنی خبری نبود.اما امسال نیمکت مربیگری استقلال شلوغتر از همیشه است. در تقسیمبندی پستها، عنوان سرپرستی به پرویز مظلومی رسیده که ظاهراً از مربیگری ناامید شده. نصرالله عبداللهی هم مدیر فنی است و برای پستهای تخصصی مربیگری نظیر مربی بدنسازی، مربی دروازهبانی و آنالیزور هم گزینههای محمود فکری مشخص شدهاند. مشکل اما زمانی بروز پیدا میکند که فهرست دستیاران سرمربی را مرور میکنیم؛ صمد مرفاوی، سیروس دینمحمدی، حنیف عمرانزاده، آرش برهانی و بهتازگی امیدعلی دفتری. از این جمع، مرفاوی که خودش روزگاری در همین تیم سرمربی بوده طبعاً دستیار اول است و ۴ نفر باقیمانده، همگی برای پستی در نظر گرفته شدهاند که سال گذشته فقط در اختیار یک نفر بود. «مگر یک تیم چند دستیار میخواهد؟» این پرسشی است که احتمالاً در روزهای اول کسی به آن فکر نکرده بود. در روزهای ابتدایی شعار «همدلی» در مصاحبههای استقلالیها شنیده میشد اما فوتبال حرفهای بیرحمتر از آن است که چنین گزارههایی در آن تداوم داشته باشد. در بالاترین سطح فوتبال ایران، اولویت نفرات، میزان اثرگذاری هر کدام از مربیان و شرح وظایف هر کدام از آنها باید کاملاً مشخص باشد. یکی از روشها برای کاهش تراکم در دستیاران پرتعدادی که دو هفته پیش معرفی شدند، همانی است که دیروز در استقلال اجرا شد؛ انتقال آرش برهانی به تیم امید. در خبری که دیروز منتشر شده بود تأکید شده آرش همچنان یکی از دستیاران تیم بزرگسالان باقی خواهد ماند. این هم از عجایب فوتبال ایران است که سرمربیگری در تیم امید، ظاهراً شأن و اعتبار کمتری نسبت به دستیار سوم و چهارمی در تیم بزرگسالان دارد.