پرسپولیس در مسلخ
پرسپولیس در مسلخ

      امیر کریمی/ ظاهرا هر سال و هر فصل این رسم زشت برای زدن پرسپولیس با یک ورژن جدید پیاده می شود، یک سال از نقل و انتقالات محروم می شود، کک هیچ کس نمی گزد، سال بعد سرمربی محبوب را فراری می دهند و امسال هم بعد از آن همه داستان و […]

 

 

 

امیر کریمی/

ظاهرا هر سال و هر فصل این رسم زشت برای زدن پرسپولیس با یک ورژن جدید پیاده می شود، یک سال از نقل و انتقالات محروم می شود، کک هیچ کس نمی گزد، سال بعد سرمربی محبوب را فراری می دهند و امسال هم بعد از آن همه داستان و مشکلات کرونا و حرف و حدیث بوجود آمده برای اینکه صرفا پوکر قهرمانی شکل نگیرد هر بهانه ای را دستاویز کردند. اما فصل جدید مشکلات پرسپولیس از نوع داخلی و خارجی این باشگاه قبل از بازیهای آسیایی کلید خورد جاییکه دو بازیکن اصلی این تیم ( ترابی، علیپور) به غیر از بیرانوند، به دلایل متفاوت از این تیم جدا شدند و در آن زمان به نظر می رسید دست کادر فنی این تیم خالی تر از همیشه شده هست‌ و این تیم از لحاظ چینش و فنی به مشکل برخواهد خورد.
هرچند بازیکنان جدیدی البته به لیست بازیکنان این تیم اضافه شد که اتفاقا با درایت همان کادر فنی خوب هم جواب دادند، اما فقط باید جای سرمربی باشید تا عمق فاجعه و درد آن را برای از دست دادن دو بازیکنی که در ۷۰ درصد بردهای تیم نقش مستقیم داشته اند را درک کنیم تا جاییکه سرمربی این تیم آن روزها تهدید به جدایی بعد از مسابقات آسیایی کرد و شائبه های دیگری هم قبل از این مسابقات در این خصوص شکل گرفت.

فینالیست آسیا
بازی های آسیایی برای تیمی که در قبل از کرونا کلا از سه بازی دو امتیاز اندوخته بود وبه نوعی در گروه مرگ این مسابقات حاضر بود در حالی شروع شد که این تیم بدون هیچ آمادگی مناسب و فقط با یک بازی تدارکاتی و از دست دادن چند بازیکن تاثیر گذار فوق الذکر و با ترکیبی نوع و جدید پا به میدان این مسابقات گذاشت. جاییکه در رقابت با ابرقدرتهای غرب آسیا اجازه کمترین اشتباه را نداشتند. در هرصورت پرسپولیس با تمامی مشکلات و داستان های مربوط یک پای فینال شد که ظاهرا ای کاش نمی شد.
قبل از آخرین بازی غرب آسیا که حکم فینال این منطقه را داشت، داستان محرومیت مهاجم زهردار این تیم با دلیل واهی از طرف کنفدراسیون آسیا عرصه را برای این تیم و هوادارانش تنگ کرد تا جاییکه این بازی بصورت حماسی پیش رفت و در نهایت روسیاهی ماند برای ذغال و حاشیه نشینان خلیج فارس.

خائنین وطن فروش
شاید به مخیله هیچکدام از پرسپولیس ها خطور نمی کرد که بعد از صعود به فینال هر شب یک سناریو برای این تیم ساخته شود. آن از داستان دوستان داخلی که طبق معمول تبر به ریشه این تیم زدند و با فرستادن مدارک جعلی برای النصر آنها را تشویق به بردن پرسپولیس در ای اف سی و لابی های آن به جای داخل زمین کردن. انقدر زخم از دلارها و زد و بندهای تیم های عربی خورده ایم که شاید خودمان باورمان شده بود که از لحاظ اداری و زمان قرارداد بستن دچار مشکل بوده ایم اما اگر متهم به هواداری صرف از یک تیم نمی شویم احتمالا ای اف سی و دار و دسته اش که پرسپولیسی نبودن به زعم بعضی از دوستان، رای را به نفع نماینده کشور مان اعلام کردند. و مصداق خائنین و وطن فروش هم شاید برازنده دوستان داخلی باشد که دائما بر کورس و طبل توخالی بعضی از شعارها برای کم ارزش کردن موفقیت های این تیم می کوبند.

صدای کریم باقری هم درآمد
کریم باقری را یکی از ستون های اصلی موفقیت های مداوم پرسپولیس در این چند سال می توان دانست. سابقه نداشته در بدترین شرایط که ناجوانمردانه ترین اتهام ها را بر این تیم وارد کردند او خم به ابرو بیاورد یا وارد این دعواهای زرگری سخیف بر عکس خیلی از پیشکسوتانی شود که راه و رمز محبوبیت را دربیان اینگونه مباحث می دانند. شخصیتی که داشتن چون اویی آرزوی خیلی از باشگاهها هست.
اما آش گرفتاری های پرسپولیس انقدر شور شده که حالا از کریم باقری هم صدا بلند شده. از دست دادن شجاع خلیل زاده که او یکی از ارکان دفاعی بی چون چرای موفقیت در بازی های آسیایی بود و بعد از آن، از دست دادن نادری و رفتن او به تیم رقیب مستقیم در زمانی که کمتر از دوماه به فینال آسیا مانده شرایط تیم را به نوعی به مسلخ خود ساخته وزارت و مدیریت متبوعش برده. اینکه چه سودی عاید آقایان از قبال چنین رفتارهایی می شود باید مورد نقد قرار گیرد اما همین قدر باید گفت که به قول کریم باقری هیچ کس نیست که به مدیران این تیم تشر بزند، پس خود بخوانیم حدیث مفصل از شرایط این باشگاه در این روزهای حساس.

چرخ همیشه لنگان مدیریت
مدتهاست که این تیم فقط با سرپرست اداره می شود در حالی که باشگاههای دیگر با هیئت مدیره های متمول و دست به جیب در حال ادامه راه هستند اما پرسپولیس بدون داشتن حتی سرپرست در لحظه نوشتن این گزارش در حال گذران روزگار هست. برای تیمی که با دست گذاشتن روی زانوی خود باز هم آبرو و اعتبار برای فوتبال ایران آورده نداشتن مدیرعامل و هیئت مدیره فاجعه ای دردناک هست که ظاهرا ارمغان جناب وزیر برای این تیم هست اما نکته اصلی برای این تیم اینجاست که امکان نتیجه گیری برای این تیم هنوز هم در داخل زمین با درصد بالایی در فینال و حتی در فصل روبرو وجود دارد چرا که اصول و ساختار و معماری به جا مانه از برانکو در تیم یحیی هم دیده می شود، چرا که مانند زمان برانکو عمده خریدهای گل محمدی هم به کار این تیم آمده و چرا که گل محمدی و تیمش خوب میدانند که شاید از داخل و خارج دشمنان تا دندان مسلحی برای این تیم وجود دارد اما بدنه اصلی باشگاه که هواداران آن هستند قلبا از آنها حمایت می کنند.