درگذشت جرج برنارد شاو، نمایشنامه نویس سرشناس ایرلندی 
درگذشت جرج برنارد شاو، نمایشنامه نویس سرشناس ایرلندی 

        جورج برنارد شاو نمایش‌نامه‌نویس، منتقد ادبی و فعال سیاسی در مجموع ۶۳ نمایش‌نامه نوشت که تعدادی از آن‌ها پیش از آن‌ که در انگلیس و آمریکا به نمایش درآیند در آلمان به موفقیت‌های بیشماری نایل آمدند. شاو از مدافعان سرسخت حقوق زنان و سوسیالیسم بود. او همچنین در ۱۹۲۵ میلادی جایزه […]

 

 

 

 

جورج برنارد شاو نمایش‌نامه‌نویس، منتقد ادبی و فعال سیاسی در مجموع ۶۳ نمایش‌نامه نوشت که تعدادی از آن‌ها پیش از آن‌ که در انگلیس و آمریکا به نمایش درآیند در آلمان به موفقیت‌های بیشماری نایل آمدند. شاو از مدافعان سرسخت حقوق زنان و سوسیالیسم بود. او همچنین در ۱۹۲۵ میلادی جایزه ادبی نوبل گرفت و در ۱۹۳۸ مفتخر به دریافت، جایزه آکادمی اسکار شد. جورج برنارد شاو، نویسنده سرشناس ایرلندی در ۲۶ ژوئیه ۱۸۵۶ میلادی در دوبلین متولد شد. برنارد شاو از یک پدر تاجر غلات و مادری خواننده متولد شد و تحصیلات رسمی‌ خود را در مدرسه‌ علوم انگلیسی و تجاری دوبلین به پایان رساند. وی در طول دوران فعالیت ادبی‌ خود، بیش از ۶۰ نمایش‌نامه نوشت و تنها فردی بود که هم جایزه‌ نوبل ادبیات (۱۹۲۵) و هم جایزه‌ اسکار (۱۹۸۳) را برای نمایش‌نامه‌ پیگ‌مالیون دریافت کرد. از او به‌عنوان توانمندترین نمایش‌نامه‌نویس انگلیسی پس از ویلیام شکسپیر و نافذترین رساله‌نویس پس از جاناتان سوییفت هجونویس ایرلندی یاد می‌کنند. او در اواخر دهه ۱۹۲۰ میلادی به دلیل اعتقاد فابیانیسم به اصلاح تدریجی از نقش اجرایی خود کناره‌گیری کرد و به تحسین دیکتاتورهای چپ و راست از جمله موسولینی و استالین پرداخت. در سال‌های پایانی عمرش بیانیه‌های عمومی کمتری منتشر ساخت اما تا مدت کمی پیش از مرگ به خلق آثار فراوانش ادامه داد و در ۹۴ سالگی در حالی که از دریافت تمام نشان‌های ملی از جمله نشان مریت در ۱۹۴۶ میلادی خودداری کرده بود، دار فانی را وداع گفت.

جرج برنارد شاو در مقام رمان نویس نتوانست توفیقات چندان زیادی کسب کند، چنانکه برخی تحلیل گران فعالیت های نوشتاری برنارد شاو در این حوزه را یک شکست محض می دانند؛ برداشت تخیلی از زندگی خود و عنوان جهت‌دار آن ناپختگی (نوشته شده در ۱۸۷۹ میلادی و منتشر شده در ۱۹۳۰) هر ناشری را در لندن، از خود دور می‌کرد. چهار رمان بعدی او هم به سرنوشت اولی دچار شدند؛ همچنین، مقاله‌هایی که برای مطبوعات در یک دهه نوشت و ارسال می‌کرد هم، همین وضع را داشتند. آثار اولیه او، سالیانه مبلغی کمتر از ۱۰ شیلینگ، عایدش می‌کردند. قسمتی از یک کتاب که با عنوان یک رمان ناتمام در ۱۹۵۸ میلادی منتشر شد (نوشته شده در ۱۸۸۷ و ۱۸۸۸ میلادی)، آخرین اشتباه او در خیال‌پردازی بود. او برخلاف شکست‌هایش به عنوان یک رمان‌نویس در دهه  ۱۸۸۰ میلادی توانست خودش را در همین دوران پیدا کند. او تبدیل به یک جامعه‌گرا، سخنوری افسونگر، مجادله‌گر و نمایشنامه‌نویسی موفق شد. جرج برنارد شاو پشتیبانی از انجمن فابیان تازه‌ تأسیس (۱۸۸۴) را بر عهده گرفت؛ این انجمن در واقع یک گروه اجتماعی مربوط به طبقه متوسط بود و هدف آن تغییر جامعه انگلیس، نه از طریق انقلاب، بلکه از طریق نفوذ در میان اندیشمندان و سیاست‌مداران کشور بود. او، خود را از هرنظر، درگیر فعالیت‌هایش کرد؛ فعالیت‌هایی که بیشتر آن‌ها، مربوط به سردبیری یکی از آثار فرهنگی جامعه بریتانیا، با عنوان رساله‌های فابیان در جامعه‌گرایی که مربوط به ۱۸۸۹ میلادی می‌شود، بود.

شاو، درک خوبی از موسیقی، به‌خصوص سبک اُپرا داشت و با آمیختن این دانش با دیگر معلومات خود، باعث شده بود تا نقدهایش، جذابیتی همیشگی داشته باشند. اما به طور قطعی، کار اصلی او، زمانی شروع شد که به وسیله فرانک هریس به عنوان یک منتقد تئاتر در هفته‌نامه سَتِردِی ری‌وییو استخدام شد (۹۸ – ۱۸۹۵). او در این جایگاه از تمام ذکاوت و قدرت‌های بحث و جدل خود استفاده کرد تا تصنعات و تظاهرات را از صحنه نمایش عصر ویکتوریا، پاک کند و افکار حیات‌بخش را به آن تزریق کند. علاوه بر این، خودش هم، شروع به نوشتن نمایش کرد.

زمانی که جرج برنارد شاو شروع به نوشتن برای صحنه‌های تئاتر انگلیس کرد، مشهورترین چهره‌های نمایشنامه‌نویس آن دوره، سِر آرتور وینگ پینرو و هنری آرتور جونز، بودند.