خیز مارین لوپن برای ریاست جمهوری فرانسه
خیز مارین لوپن برای ریاست جمهوری فرانسه

  یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، انتشار نتایج نظرسنجی‌ها و ارائه تحلیل‌ها درباره این انتخابات آغاز شده و کم‌کم به تعداد نامزدهایی که برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی می‌کنند، افزوده می‌شود. بر اساس، تازه‌ترین نظرسنجی، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور کنونی فرانسه و مارین لوپن، رهبر حزب راست افراطی این کشور، دو «نامزد […]

 

یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، انتشار نتایج نظرسنجی‌ها و ارائه تحلیل‌ها درباره این انتخابات آغاز شده و کم‌کم به تعداد نامزدهایی که برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی می‌کنند، افزوده می‌شود.
بر اساس، تازه‌ترین نظرسنجی، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور کنونی فرانسه و مارین لوپن، رهبر حزب راست افراطی این کشور، دو «نامزد نهایی» انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۲ فرانسه هستند که به دور دوم این انتخابات راه می‌یابند.
در این نظرسنجی که از سوی مؤسسه هریس انتراکتیو انجام شده، در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، مکرون سرانجام می‌تواند با به دست آوردن ۵۴ درصد آرا در مقابل لوپن که ۴۶ درصد آرا را از آن خود می‌کند، پیروز نهایی شود و برای دومین بار پیاپی به ریاست جمهوری فرانسه برسد.
این نظرسنجی، به سفارش یک نشریه فرانسوی (Challenges) و در تاریخ ۱۶ تا ۱۹ آوریل و به صورت آنلاین با حضور ۱۲۱۰ شرکت‌کننده فرانسوی بالای ۱۸ سال انجام شده است. بر اساس قانون اساسی فرانسه، مدت هر دوره ریاست جمهوری در این کشور پنج سال است و هر کس می‌تواند برای دو دوره پیاپی رئیس‌جمهور شود.
پیش‌بینی راه‌یابی آسان و بدون دردسر لوپن به مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۲ در حالی است که او توانسته بود در سال ۲۰۱۷ برای اولین بار در یک انتخابات ریاست جمهوری به مرحله دوم راه یابد. اما در آن سال، لوپن در مرحله دوم فقط ۳۳.۹ درصد آرا را به دست آورد و ارزیابی‌های فعلی نشان‌دهنده رشد تقویت جبهه راست افراطی در عرصه سیاست فرانسه است. در دوره پیشین انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، اساساً ضعف دو جناج سنتی این کشور، حزب سوسیالیست و حزب راست میانه، موجب ظهور پدیده مکرون به عنوان یک نامزد مستقل (میانه مایل به راست) و همچنین تقویت موضع لوپن شده بود.
در انتخابات سال ۲۰۱۷، کارنامه نه چندان مثبت فرانسوا اولاند رئیس جمهور سوسیالیست پیشین (که موجب امتناع او از نامزدی دوباره در انتخابات شده بود) و پراکندگی در جناح چپ و سوسیالیست فرانسه، موجب ضعف و در نهایت ناکامی جناج چپ در انتخابات شد. همچنین، افشاگری‌ها درباره فساد مالی فرانسوا فیون، نامزد حزب راست میانه، یک بمب انتخاباتی برای این حزب بود که موجب شکست تاریخی این حزب در دور اول این انتخابات شد.
در شرایط آن سال، تاحدودی قابل درک بود که در فقدان ابتکار عمل از سوی دو حزب قدرتمند و قدیمی، یک حزب نسبتاً کم‌اقبال (راست افراطی) و یک نامزد جوان و بی‌پشتوانه حزبی (مکرون) بتوانند ابتکار عمل را در انتخابات به دست گیرند. اما اکنون، پنج سال پس از آن انتخابات، نه تنها همچنان نام این دو نامزد، مکرون و لوپن، مطرح است، بلکه فاصله این دو در آرای عمومی کمتر شده و حتی برخی گمانه‌زنی‌ها از پیروزی احتمالی لوپن در دور دوم انتخابات سخن می‌گویند.
اکنون در جناح راست میانه، یعنی حزب جمهوری‌خواهان، چهره‌هایی به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری آینده مطرح هستند. همچنین از ژان لوک ملانشون، رهبر حزب چپ رادیکال «فرانسه نافرمان» و ان هیدالگو، شهر سوسیالیست پاریس نیز به عنوان دیگر نامزدهای چپگرا در این انتخابات نام برده می‌شود.
هیچ کدام از آنان و حتی دیگر نامزدهای احزاب سبز یا احزاب کوچک راستگرا، فعلاً توان رقابت و مقابله با نفوذ مکرون و لوپن را ندارند. اما چرا در فرانسه که سال‌ها عرصه انتخاباتی این کشور در انحصار دو حزب سوسیالیست و حزب راست میانه بود، اوضاع این چنین تغییر عمده کرده است؟
در پاسخ به این که چرا همچنان نام مکرون و لوپن به عنوان دو نامزد اصلی در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه مطرح است، به طور خلاصه شاید بتوان گفت که اقبال دوباره به مکرون به دلیل نبود چهره‌ای کاریزما در دو جناح سوسیالیست و راست میانه است، و اقبال به لوپن نیز به دلیل وجود مستمر نارضایتی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در فرانسه است.
اما درباره این که چرا فاصله لوپن با مکرون کمتر شده و حتی احتمال پیروزی نهایی لوپن مطرح است، تفسیرها و تحلیل‌های گوناگونی ارائه شده است.
اصلی‌ترین تحلیلی که در تبیین دلیل اقبال بیشتر به لوپن در این پنچ سال گذشته و همچنین «احتمال قابل توجه» پیروزی نهایی او در انتخابات مطرح است، توقف یا حتی روند معکوس در ایجاد یا پرورش یک تصویر «شیطانی» از حزب «جبهه ملی» سابق (حزب «تجمع ملی» کنونی) و همچنین در مقابل، «انزجار» از امانوئل مکرون است.
بر اساس تحقیقی که بنیاد ژان ژورس، یک اندیشکده فرانسوی انجام داده، برای این که رهبر حزب راست افراطی فرانسه بتواند در انتخابات ریاست جمهوری آینده این کشور به پیروزی برسد، او باید یکی از این شرایط را محقق کند: اول، این که اعتماد گسترده رأی‌دهندگان معتدل جناج راست را به دست آورد.
دوم، این که به اندازه کافی تصویر اهریمنی که علیه او ایجاد شده را از خود دور کند تا رای‌دهندگان نامزدهای حذف شده از مرحله اول انتخابات را در دور دوم انتخابات به سوی تحریم انتخابات سوق دهد؛ زیرا بسیاری از کسانی که در دور دوم انتخابات گذشته به مکرون رأی داده بودند، رأی‌دهندگان نامزدهای حذف شده در مرحله اول انتخابات بودند که فقط نمی‌خواستند لوپن رئیس جمهور شود. سوم، این که این بار امانوئل مکرون جای مارین لوپن را در جایگاه «اهریمن» انتخابات بگیرد و مردم از بیم آن که مکرون رأی نیاورد، به لوپن رأی دهند.
بر اساس تحقیق بنیاد ژان ژورس، با وجود مواضع تند علیه دولت مکرون، همگرایی میان هواداران حزب راست افراطی و هواداران حزب چپ رادیکال (به رهبری ملانشون) در دور دوم انتخابات، به دلیل اختلافات عمیق در سیاست‌های فرهنگی و اقتصادی چندان قابل تصور نیست. اما این همگرایی برای هواداران راست افراطی و هواداران راست میانه تاحدود زیادی قابل تصور است و فاصله میان هواداران این دو جناح راستگرا در سال‌های اخیر به میزان زیادی کاسته شده است. اما چه چیزی موجب اتحاد میان راستگرایان افراطی و راستگرایان معتدل شده است؟
به نظر می‌رسد مسئله اسلامگرایی در فرانسه یکی از دلایل این همگرایی است. شکست سیاست‌های دولت‌های گذشته در مهار اسلامگرایان و همچنین تداوم حملات تروریستی از سوی اسلامگرایان افراطی، موجب خشم رای‌دهندگانی است که خواهان برخورد شدیدتر با مسلمانان افراطی در فرانسه هستند. مسائل مربوط به «امنیت» کشور و همچنین «قاطعیت» نیروهای امنیتی و قضایی با مجرمان، از جمله احیای مجازات اعدام، به وجه مشترک جدید هواداران دو طیف جناج راست تبدیل شده است.
با این حال، اختلافاتی در حوزه اقتصاد میان رأی‌دهندگان راست افراطی و راست میانه وجود دارد؛ هواداران حزب جمهوری‌خواهان نسبت به هواداران مارین لوپن، هر چه قدر هم که به وجود کمک‌های بیش از حد اقتصادی در فرانسه باور داشته باشند، اما «لیبرال‌تر» هستند.
پیشتر در انتخابات گذشته، امانوئل مکرون توانسته بود بخش مهمی از رأی رأی‌دهندگان میانه‌رو حزب جمهوری‌خواهان را از آن خود کند، اما هنوز آن بخش از رای‌دهندگان این حزب راست میانه، سرگردان هستند و مانور مارین لوپن در زمینه مسائل فرهنگی، هویتی و مهاجرت، می‌تواند این رأی‌های سرگردان را به سمت خود جلب کند.
بنابراین این تغییر موضع در رای‌های سرگردان در جناح راست، به تلاش‌ها و اعلام مواضع مارین لوپن در ماه‌های آینده و به ویژه در دوران انتخابات بستگی دارد. اما آنچه خارج از اراده و تلاش مارین لوپن اتفاق افتاده، «دافعه‌ای» است که در سال‌های اخیر در خارج از اردوگاه هواداران سیاسی امانوئل مکرون علیه او به وجود آمده و تقویت شده است.
این دافعه، که شاید نماد آن در سال‌های اخیر، جنبش «جلیقه‌زردها»ست، با مسائلی مثل بحران کرونا، بیکاری‌ها و گرانی‌ها، بیشتر شده است. دافعه مکرون می‌تواند برای او گران تمام شود، زیرا بخش عمده‌ای از کسانی که هوادارش نیستند اما می‌توانند از ترس لوپن به او در مرحله دوم انتخابات رأی دهند، ممکن است به یک رأی ممتنع روی بیاورند و در صورت دوئل میان لوپن و مکرون، به هیچ کدام رأی ندهند.
ماه‌های آینده، ماه‌های سرنوشت‌سازی برای آینده سیاسی مکرون است. او که در دور پیشین انتخابات، به عنوان یک «ناجی» وارد کارزارهای انتخاباتی شده بود، اکنون باید به شیوه‌ای قانع‌کننده از دوران نسبتاً بحرانی ریاست جمهوری خود دفاع کند.
انتخاب جو بایدن در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا به طور غیرمستقیم جایگاه مکرون در انتخابات آینده فرانسه را تاحدودی تقویت می‌کند، به ویژه زمانی که او از اتحادیه اروپا در برابر سیاست‌های ضداروپایی لوپن دفاع خواهد کرد. اما از سوی دیگر، بحران‌هایی چون مواجهه با سیاست‌های ترکیه و نیز کندی در واکسیناسیون کرونا، بار دیگر ضعف در رهبری اتحادیه اروپا را برجسته کرد. دو رئیس جمهور پیشین فرانسه، سارکوزی و اولاند، هیچ کدام نتوانستند برای دومین بار به مقام ریاست جمهوری برسند، حال باید دید چنین سرنوشتی برای مکرون نیز تکرار خواهد شد؟