محمدباقر محسنی در زندگی یک سیاستمدار، رقابتهایی وجود دارد که برای پیروز شدنش، پیشقدم میشود، تلاش میکند و از همه ظرفیتهای شخصی و حزبی کمک میگیرد اما آینده نزدیک، ثابت خواهد کرد که شکست خوردن در آن مصاف، برایش از پیروزی شیرینتر بود و به باور ما «مورد عجیب بنیامین نتانیاهو» از همین رقابتها است. […]
محمدباقر محسنی
در زندگی یک سیاستمدار، رقابتهایی وجود دارد که برای پیروز شدنش، پیشقدم میشود، تلاش میکند و از همه ظرفیتهای شخصی و حزبی کمک میگیرد اما آینده نزدیک، ثابت خواهد کرد که شکست خوردن در آن مصاف، برایش از پیروزی شیرینتر بود و به باور ما «مورد عجیب بنیامین نتانیاهو» از همین رقابتها است.
به حسب قضاوت ظاهر، «حزب لیکود» در انتخابات پارلمانی اسراییل، پیروز شد و اکنون که ما این سطور را در تهران رقم میزنیم، «بنیامین نتانیاهو» به عنوان کسی که طولانیترین دوره حضور در «نخستوزیری» را دارد و هوادارانش، مشغول تدارک جشن پیروزی بزرگ در «تلآویو» هستند اما ماجرا قدری عجیب و پیچیده است و در ادامه سطور به آن میپردازیم.
نظام سیاسی اسراییل، «پارلمانی» است و احزاب، بازیگران اصلی در صحنه سیاسی این کشور «کوچک اما متنوع» هستند و هر حزبی که بالاترین کرسیها را در انتخابات پارلمان کسب کند، حق دارد نخستوزیر را انتخاب کند و دولت را تشکیل دهد که معمولاً رییس همان حزب است و معنای این امر این است که حزب دستِ راستی «لیکود» که در انتخابات دو روز گذشته، پیروز شد، «بنیامین نتانیاهو» را بهعنوان نخستوزیر انتخاب خواهد کرد و با در نظر داشتن این نکته که رییسجمهور در حال حاضر «اسحاق هرتزوک» در این کشور یک مقام تشریفاتی و نظارتی است، روشن است که احزاب و همچنین شخص نخستوزیر در این نظام سیاسی، قدرت اجرایی و حتی قانونگذاری بالایی به دلیل همسویی کِنِست یا مجلس قانونگذاری دارند.
با بررسی اوضاع سیاسی و اقتصادی این کشور، روشن خواهد شد که چرا «بنیامین نتانیاهو» وارد یک «پیروزی پر دردِسر» شده است. حقیقتی که در زیر پوست جامعه اسراییل به شدن در حال رشد است این است که این کشور طی دو دهه اخیر، تلاش کرد یهودیان بسیاری از کشورهای جهان سوم ازجمله برخی کشورهای آفریقایی وارد کشور کند، بهموازات این اتفاق، جامعه اسراییل نیز دچار شکاف نسلی شده و جمعیت جوان، دانشجو و نسل جدید، به دنبال انواع آزادیها از نوع غربی هستند و توجهی به آرمانهای ایدئولوژیک دیانت یهود ندارند، این عده که به «یهودیان سکولار» معروف هستند و حزب خود را دارند، از یک سو با حزب لیکود زاویه دارند و از دیگر سو با احزاب تند نزدیک به «هاردی مذهبها» که بهشدت افراطی هستند، شغلی ندارند و همه عمر خود به تعلیم تورات مشغولند، از سربازی معاف هستند و در زاد و ولد جلودار هستند و فرزندان زیادی دارند، در تنشی مستمر هستند.
یهودیان هاردی که به شدت «شریعتمحور» هستند اگر یکی از یهودیان زن سکولار را که به آزادی پوشش باور دارند، در منطقه خود مشاهده کنند، ممکن است وی را با سنگ و ضرب و شتم، آزار دهند و همه این اختلاف نگاههای دینی و فرهنگی، بر جهتگیریهای انتخاباتی و همچنین ارزیابی از کار سیاستمداران موثر است.به این موارد باید نارضایتی احزاب عرب اسراییلی از تبعیضهای دولت و کمتوجهی نسبت به آنان و همچنین عصبانیت یهودیانی که از کشورهای آفریقایی به اسراییل آورده شدند را افزود، طی یک دهه اخیر این نارضایتیها از مراکز احزاب به کف خیابانها کشیده شد و موجبات ناآرامیهای زیادی را فراهم کرد و همه این واقعیتها که در زیر پوست جامعه اسراییل امروز در جریان است اما توسط سیاستمداران، در مارپیچ سکوت رها شده و کسی به آن نمیپردازد، حکایت از این دارد که جامعه اسراییل، به شدت دچار شکاف و شقاق است و دولت مرکزی نیز طرحی برای آن ندارد و به همین دلیل، آشکارا خود را به نادیدن زده است.
اگر به اتفاقات سیاسی چند سال اخیر در این کشور دقت کنیم و عمر کوتاه دولتها و انجام انتخاباتهای زودهنگام را بشکافیم متوجه خواهیم شد عمده دلیل آن به همین «شعبهشعبه» شدن جامعه اسراییل مربوط است، حقیقتی که هنوز استمرار دارد و حتی در مقایسه با چند سال اخیر، بیشتر شده است.
به همه مسائل گفتهشده باید برخی مسائل اقتصادی، تهدیدهای امنیتی و نوع مواجهه با واقعیتی به نام فلسطین را نیز افزود که طی دو دهه اخیر، اختلاف نظر در نوع برخورد با آن در جامعه اسراییل بالا گرفت و به نظر میرسد رهبران احزاب به دلیل تفاوت بنیادینی که در نگرش دارند، عاجز از رسیدن به وفاق و وحدت رویه در بسیاری از این موارد هستند.
براساس مجموعه موارد گفته شده باید تأکید کنیم پیروزی «بنیامین نتانیاهو» نیاز به جشن ندارد و به زودی شاهد خواهیم بود درد سرهای این پیروزی در چم و خم شکلگیری و آغاز به کار دولت، اوج بگیرد و احتمالاً یکی از تبعات و عوارض آن، سقوط دولت جدید و انتخابات زودهنگام
دیگر باشد.