تحلیل‌های دولت‌شاد کن!
تحلیل‌های دولت‌شاد کن!

یکی از نقدهای کلیدی که به جریان سیاسی اصولگرا وارد است و ما بارها به مصادیق آن در «جمله» اشاره کردیم این است که نسبت به نخبگان حوزه‌های مختلف، بدبین است اما به‌نوعی «سترون» شده و زایایی و توان «نخبه‌سازی» را نیز در خانواده سیاسی خود از دست داده است و به همین دلیل، شاهد […]

یکی از نقدهای کلیدی که به جریان سیاسی اصولگرا وارد است و ما بارها به مصادیق آن در «جمله» اشاره کردیم این است که نسبت به نخبگان حوزه‌های مختلف، بدبین است اما به‌نوعی «سترون» شده و زایایی و توان «نخبه‌سازی» را نیز در خانواده سیاسی خود از دست داده است و به همین دلیل، شاهد هستیم همان چهره‌هایی که حدود ۴ دهه کرسی‌های مختلف اجرایی، قضایی و تقنینی را بین خود دست‌به‌دست کرده‌اند، هرازگاهی با نیّت حل مشکل یا دادن مشورت به دولت اصولگرا، به «تئوری‌بافی» نیز مشغول می‌شوند و بر همان شیوه که طی دهه‌های پیشین رفتند، تأکید می‌کنند و طرفه این‌که دولت نواصولگرای رییسی که هیچ طرح و پلانی برای هیچ حوزه‌ای ندارد نیز به دهان برخی از این «تاریخ‌گذشته‌ها» نظر دارد و مصمم است نه برابر اصول کارشناسی و عُقلایی که برابر آخرین سخنان این جماعت عمل کند.حدود دو ماه از اعتراضاتی که بسیاری از کارشناسان، زمینه اصلی آن را «یک اقتصاد ناکارآمد» و تبعات آن ازجمله بیکاری جوانان و فقدان امید به آینده می‌دانند و بارها به دولت گفتند باید سراغ ریشه مشکلات رفت و با برخورد و سرکوب، نمی‌توان نتیجه مطلوب گرفت، سپری شده است و حتی برخی کارشناسان مانند «دکتر بیژن عبدالکریمی» احتمال استمرار و رادیکالیزه شدن آن را می‌دهند، اما گوشی در دولت بدهکار این حرف‌ها نیست و یکی از دلایل آن را باید در اظهارنظر برخی تئوریسین‌های این جبهه سیاسی ازجمله «غلامعلی حداد عادل» جستجو کرد. غلامعلی حدادعادل عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از اصولگرایان خیلی بزرگ، در نشست استانی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، ضمن تکرار «تحلیل‌های دولت‌شادکن» و بدون آن‌که هیچ اشاره‌ای به کوتاهی‌های اقتصادی دولت جمهوری اسلامی ایران داشته باشد، مدعی شد: «باید کاری کنیم که طرف مقابل حساب کار خودش را بکند، اگر هیأت‌ها پای کار بیایند، ماجرا طور دیگر می‌شود، وقتی دشمنان ببینند سر هر چهارراهی ۲۰ تا عنصر مردمی و بسیجی ایستاده‌، باعث دلسردی بیشتر آن‌ها خواهد شد.»
درخصوص این سخنان «حداد عادل» چند نکته را لازم به طرح می‌دانیم:
نخست این‌که در راند نخست؛ حاکمیت یک‌دست اصولگرا در سال ۸۴ و با انتخاب «محمود احمدی نژاد» رقم خورد و مجلس هفتم نیز به ریاست «حداد عادل» بود، وی ضمن نقدهای تند به مجلس ششم و دولت اصلاحات، مدعی شده بود اصولگرایان ایران را به «ژاپن اسلامی» تبدیل خواهند کرد و دیدیم که در سال‌های پایانی دولت «دهم»، فاصله زیادی با «کره شمالی اسلامی» نداشتیم و ما از آن روز دیگر تحلیل‌های جناب ایشان را جدی نمی‌گیریم.
نکته دوم این‌که دادن مشورت نسنجیده و کارشناسی‌نشده به حاکم یا دولت اسلامی و هر مسلمانی، ازمنظر فقهی «گناه» و موجب ضمان است.نکته سوم این‌که «حداد عادل» که توصیه می‌کند در حوزه امنیت شهری، هیأتی عمل کنیم و پای گروه‌های مردمی را به سر چهارراه‌ها باز کنیم تا جلوی تجمع معترضان را بگیرد آیا تضمین می‌دهد که درگیری بین دو گروه ایجاد نشود و اگر چنین شد، مسئولیت آن با چه کسی است و اساساً وقتی این‌همه عوامل انتظامی و امنیتی آموزش‌دیده، نتوانستند طی دو ماه جلوی استمرار اعتراضات را بگیرند، چه توقعی می‌توان از یک جماعتِ -به بیان دکتر غلامعلی حداد عادل- هیأتی داشت که نه تخصصی در این کار دارند و نه آموزش دیده‌اند.نکته بعدی این است که امروز بسیاری از همان عوامل نظامی و انتظامی و اعضای هیأت‌های مذهبی از این شیوه حکمرانی به‌ویژه رها کردن اقتصاد کشور توسط دولت سیزدهم، شکوه و شکایت دارند اما بزرگواری می‌کنند و صورت خود را با سیلی سرخ نگاه می‌دارند و مشکلات زندگی خود را بر زبان نمی‌آورند و در چنین شرایطی، حداد عادل با کدام عقل، توصیه می‌کند مانند اول انقلاب، از این نیروها استفاده کنیم؟ آیا تفاوت شرایط اقتصادی، اجتماعی و حتی اعتقادی مردم امروز با سال‌ها و ماه‌های نخست پس از پیروزی انقلاب ۵۷ را نمی‌داند ؟
نکته بعدی این‌که در نشستی که با حضور ریاست دانشگاه تهران و تعدادی از استادان حوزه های مختلف در ۱۲ مهرماه سال جاری برگزار شده بود، همین جناب «غلامعلی حداد عادل» از کسانی که طی دهه‌های اخیر، کشور را «دوقطبی» کردند، انتقاد تندی کرد، درحالی‌که امروز نتیجه پیشنهاد وی -درصورت تحقق- به دوقطبی‌کردن خیابان و رادیکالیزه شدن فضا کمک می‌کند و آیا آن روز -که هرگز مباد- جناب حداد عادل، پاسخگوی پیشنهاد خود خواهد بود یا مانند وعده «ژاپن اسلامی»، زبان در کام می‌گیرد و چیزی نمی‌گوید؟ نکته آخر این‌که ما بارها نسبت به سوءاستفاده دشمنان و تبدیل اعتراضات به اغتشاشات هشدار دادیم و از همه شهروندان خواستیم در این بخش، هوشیار باشند و به دشمنان فرصت ندهند اما به دولت سیزدهم نیز بارها هشدار دادیم این رویکرد که هیچ اشکالی متوجه «مردان اقتصادی کابینه» نیست و مسیر «دولت مردمی»، مسیری درست و بدون خطا است نیز بسیار خطرناک است و این رویکرد موجب بی‌اعتنایی دولت به مطالبات مردمی می‌شود و افکار عمومی احساس کند به شعور وی توهین شده و فضای اعتراضات «رادیکالیزه» شود در حالی‌که به‌عنوان نمونه عزل یک فرمانده انتظامی و یک رییس کلانتری پس از اتفاقات جمعه هشتم مهرماه زاهدان، فضا را التیام داد و جلوی تکرار اتفاقاتی نظیر آن روز را در استان سیستان و بلوچستان گرفت و دولت و شخص رییسی نیز بهتر است با این نگرش، به موضوعات اخیر نظر کند و توجهی به پیشنهادهای امثال حداد عادل نکند که درک درستی از واقعیت‌های زمینی جامعه خود ندارند.