چند سالی است که ذهنِ مدیران ارشد کشور، متوجه موضوعی به نام «کاهش جمعیت» و «پیرنسلی» شده است و از آنجاییکه این موضوع، برای هر کشوری میتواند یک تهدید، به شمار آید، تلاش کردند با نوشتن قوانین و تشکیل جلسات و ایجاد کارگروههای متعدد در سطوح ملی و استانی، بهتصور خود این مشکل را مدیریت […]
چند سالی است که ذهنِ مدیران ارشد کشور، متوجه موضوعی به نام «کاهش جمعیت» و «پیرنسلی» شده است و از آنجاییکه این موضوع، برای هر کشوری میتواند یک تهدید، به شمار آید، تلاش کردند با نوشتن قوانین و تشکیل جلسات و ایجاد کارگروههای متعدد در سطوح ملی و استانی، بهتصور خود این مشکل را مدیریت کنند در حالیکه در هیچ کدام از این جلسات و کارگروهها، بررسی نمیشود که دلیل این روندِ انقباضیِ
بیسابقه چیست.
جهت مزید اطلاع مدیران دولت سیزدهم و همه کسانی که نگران کاهش جمعیت و «فرزندآوری» هستند، لازم است تأکید کنیم که ما نیز مانند هر کارشناس آگاهی، میدانیم کاهش جمعیت و پیر شدن نسل آینده، میتواند یک تهدید ملی باشد اما این مشکل با تشکیل جلسه و ابلاغ دستورالعمل، حل نخواهد شد.
دلیل ریشهای کاهش جمعیت، کاهش تمایل به تشکیل خانواده و بالارفتن سن ازدواج است و گسترش سبک زندگی جدید که خود ریشه اقتصادی دارد، به عبارت روشن، اگر جوانان در سنی که از دانشگاه فارغالتحصیل شدند، بتوانند در جایگاه شغلی مناسب با رشته تحصیلی خود قرار بگیرند، بین درآمد آنان و هزینههای زندگی، بالانس و تعادلی برقرار باشد و از آینده نیز هراسی نداشته باشند، امنیت اقتصادی و امنیت شغلی در سطح مطلوب، در جامعه برقرار باشد، هرگز سن ازدواج به سی یا سیوپنج سال نخواهد رسید. همچنین اگر زوجهای جوان که تشکیل خانواده دادند و به زیر یک سقف رفتند، مشکل ناهماهنگی دخل و خرج نداشته باشند، در فرزندآوری تردید نمیکنند، آن را به تأخیر نمیاندازند و در نهایت نیز تنها به یک فرزند
بسنده نمیکنند.
برخی دولتمردان و نمایندگان مجلس مانند کبک، سر خود را زیر برف بردند و دوست ندارند متوجه این نکته باشند که دلیل ریشهای کاهش فرزندآوری و آب رفتن جمعیت، فقر و بسیاری از آسیبهای اجتماعی، سیاستهای غلط اقتصادی آنان است و اگر تقریباً در همه استانها از شهر تا روستا، شاهد کاهشِ تند رشد جمعیت در مقایسه با چهار دهه قبل هستیم، موضوع به نارضایتی مردم و ناپایداری اقتصاد کشور و دشواری معیشت مردم مربوط است.
دولت سیزدهم و مجلس یازدهم نیز در مسیر نجاتی که برای مقابله با کاهش جمعیت ایجاد کردند، سراغ انواع برنامهها رفتند بهجز اقتصاد و معیشت مردم و حتی دوست ندارند در جلسات کاملاً خودی نیز به این ریشهها اشاره کنند و ناگفته پیداست که از این طرحها هیچ نتیجهای نخواهند گرفت چون در نهایت مردمی که زیر فشار فزاینده اقتصادی، کمر خم کردند باید تصمیم بگیرند ازدواج کنند یا نه و صاحب فرزند شوند یا نه.
روز گذشته «احمد وحیدی» وزیر کشور دولت سیزدهم برای توضیح در این خصوص و تبیین اقدامات دولت به مجلس رفت و ازجمله گفت: طراحی و تدوین برنامه راهبردی جمعیت و فرزندآوری با عنوان مسیر نجات انجام شده است که چند کار را در دستور دارد، ابتدا تعیین وضعیت بحرانی استانها است چرا که برخی از استانها به لحاظ جمعیتی وضعیت وخیمتری دارند مثلا در استانهای شمالی همچون گیلان و مازندران و سمنان به لحاظ جمعیتی در وضعیت بحرانی هستیم به همین دلیل در این استانها یک شناسنامه جمعیتی درست خواهد شد و پیامدها و چالشهای آنها احصا میشود.
وی ادامه داد: ما در همه کشور قرارگاههای ستاد جوانی جمعیت را راهانداختهایم ضمن اینکه کارگروههای تخصصی نیز برای این کار تشکیل شده است اما مسأله جوانی جمعیت یک مسأله صرفا حکومتی نیست و مردم در آن نقش دارند.
وی افزود: مسئله بعدی طراحی و تدوین شاخصهای ارزیابی اجراییسازی قانون است چرا اگر این شاخصها را برابر خود قانون استخراج و کنترل نکنیم ممکن است این کار خوب انجام نشود براین اساس سامانه اختصاصی جمعیت راهاندازی شده است که مرتبا اقلام و اطلاعات آماری جمعآوری و مورد رصد قرار میگیرد. مسأله دیگر انجام کارهای آموزشی و پژوهشی است که در این راستا انجام دادهایم چرا که اگر اقدامات آموزشی انجام نشود ممکن است خیلیها اهمیت این مسأله را درک نکنند.
وی در پایان گفت: خواهش میکنم که در برنامه هفتم توسط دولت و مجلس به مسأله جوانی جمعیت عنایت ویژهای شود تا ما بتوانیم از مزایای این قانون استفاده کنیم و تقاضا میکنم پیشبینیهای لازم برای استفاده مشوقهای قانونی در این کار صورت بگیرد.
اگر ابتدا تا انتهای سخنان وزیر کشور دولت سیزدهم را چندبار هم بخوانیم و اگر نظرات برخی نمایندگان در این نشست را نیز مرور کنیم، هرگز کوچکترین اشارهای نمیبینیم که به علت اصلی کاهش جمعیت یعنی شکستهای پیدرپی اقتصادی کشور طی سه دهه اخیر و معیشت تنگی که برای مردم ساختند، شده باشد و همین امر به خوبی ثابت میکند دولتمردان در پی «فرزندآوری سیاسی» هستند به عبارت روشن، تنها قصد دارند خبر بسازند و به همدیگر گزارش بدهند که هیچ کوتاهی متوجه آنان نیست وگرنه خود بهتر از هر کسی میدانند در چنین اقتصاد ورشکسته و رو به سقوطی نه ازدواج جوانان رونق میگیرد و نه آنان که تشکیل خانواده دادند، از ترس قیمت فزاینده «مایبیبی» و «شیرخشک» تمایلی به داشتن خانواده شلوغ دارند و غالباً به یک تا دو فرزند،
اکتفا میکنند.
جوانان و شهروندان عادی نیز در ارزیابی عقلانی و زندگی در واقعیتهای تلخ زمینی به این نتیجه رسیدند که تأخیر در تشکیل خانواده بهتر از تعجیل در آن و درگیر شدن در گردابهای مالی و اقتصادی و تنش و طلاق است و کارگروههای وزیر کشور نیز وزنی ندارد که تصمیم آنان را تغییر دهد و پیشبینی میکنیم تا روزی که بیبرنامگی دولت و نابسامانی اقتصادی ادامه دارد، افزایش طلاق، بالارفتن سن ازدواج، تندادن به تجرد قطعی و کاهش جمعیت نیز ادامه خواهد داشت.