مائده مطهریزاده ماجرا از اینجا آغاز شد که علیمحمد شاعری، نماینده مردم نکا، بهشهر و گلوگاه که یکی از افراد موثر در به تصویب رساندن طرح تنفس در مجلس شورای اسلامی بوده است، در تاریخ ۲۵ شهریورماه امسال در نامهای به وزیر محترم جهاد کشاورزی، از آن مقام اجرایی میخواهد که با خروج درختان شکسته، […]
مائده مطهریزاده
ماجرا از اینجا آغاز شد که علیمحمد شاعری، نماینده مردم نکا، بهشهر و گلوگاه که یکی از افراد موثر در به تصویب رساندن طرح تنفس در مجلس شورای اسلامی بوده است، در تاریخ ۲۵ شهریورماه امسال در نامهای به وزیر محترم جهاد کشاورزی، از آن مقام اجرایی میخواهد که با خروج درختان شکسته، افتاده و ریشهکنشده در جنگلهای شمال، موافقت کرده و مسیر اجرای این درخواست را هموار کند.
محتوای نامه شاعری به وزیر جهاد کشاورزی
در این نامه که تصویر آن در اختیار برخی کانالها و سایتها گذاشته شده، اینگونه آمده است که:« احتراما همانگونه که مستحضرید، طرح استراحت جنگل و توقف بهرهبرداری از جنگلهای شمال، از سال ۱۳۹۶ عملیاتی گردید و طی این مدت شمار زیادی از درختان جنگلی در اثر حوادث طبیعی ریشهکنشدهاند و با فرا رسیدن فصل پاییز و افزایش احتمال حریق و جاری شدن سیلهای فصلی نیز تهدیدات فزونی مییابد. ضمن اینکه پوسیدگی درختان آسیبدیده در حجم بالا موجب شیوع آفات در درختان بلوط و شمشاد میشود و بر اثر آن به میزان قابل ملاحظهای اکسید کربن تولید و منتشر شده که تاثیرات منفی بر محیط زیست برجای میگذارد.
از سوی دیگر جمعآوری این درختان که از توصیههای مؤکد کارشناسان در طرح استراحت (تنفس) جنگل بشمار میرود، میتواند کمبود منابع مالی در اجرای طرحهای حفاظتی و احیایی را جبران نماید و با عنایت به اینکه واردات چوب در شرایط فعلی بازار به سختی صورت میگیرد، جمعآوری این درختان، تامینکننده بخشی از نیاز کارخانجات سلولزی و کارگاههای صنایع چوب خواهد بود.
همچنین در حال حاضر جنگلهای دست کاشت نیاز به مراقبت دارند و جادههای جنگلی نیز به دلیل نبود اعتبار در حال نابودی هستند که با برداشت این درختان، پیمانکاران متناسب با درآمد حاصله مکلف به انجام عملیات مراقبتی و راهداری خواهند بود. لذا ضروری است با هدف حفظ اشتغال و رهایی از مشکلات ناشی از انباشت درختان خشکیده و پوسیده در عرصههای جنگلی و نیز آسیبهای اجتماعی مترتب بر آن، دستور فرمایید سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری به استناد تبصره ذیل بند یک و تبصره یک بند ۲ جز(ف) ماده ۳۸ قانون برنامه ششم توسعه، راهکار مناسب برای این موضوع مهم اتخاذ نماید.»
ترس از دست به کار شدن مافیای چوب
این نامه تا اندازهای دارای صراحت و وضوح است، که دست تفسیرهای به رأی و تعبیرهای گوناگون را از خود کوتاه کرده است، اما گویا در این میان برخی از فعالان رسانهای عرصه محیطزیست و دوستداران منابع طبیعی که از مغز معیوب تجاوزگران و دستان ناپاک متعدیان به این عرصه مطلعاند، این نامه را به مثابه چراغ سبز به مافیای چوب تلقی کرده و علیمحمد شاعری را به جرم ناکرده مؤاخذه کردهاند.
راهی برای غارت دوباره جنگلهای هیرکانی؟!
اسکاننیوز، طی گزارشی، در تاریخ دوشنبه، ۱۶ مهر ۱۳۹۷، به سخنان هادی کیادلیری، دکترای جنگل و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، رئیس سابق دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی واحد علوم و تحقیقات و رئیس سابق انجمن جنگلبانی ایران، استناد کرده و مینویسد:« این کار فقط برای دستبرد و دستکاری جنگلهاست؛ به گونهای که به بهانه جمعآوری شکسته افتادهها وارد جنگل شده و بعد به تمام درختان سرپا نیز دسترسی آسان خواهند داشت. مقدار شکسته افتاده یکصدم درصد هم نمیشود.» این گزارش در مقدمه خود با اشاره به اینکه « بالاخره مافیای چوب، کار خودش را کرد و تنها یک سال و نیم از اجرای قانون موسوم به تنفس و توقف برداشت چوب از جنگلهای شمال ایران، با گرفتن یک نامه از وزیر، چوب، لای چرخ تنفس گذاشت»، از زبان کیادلیری، عنوان میکند:« کل بهرهبرداری ما از جنگلهای شمال کشور، ۱۰ درصد از نیاز چوب کارخانهها را تامین میکرد؛ حال قرار است این شکسته افتادهها چند درصد را تامین بکند که اینقدر مهم است برای نفوذ و این آقایان اینهمه برای گرفتن مجوز برداشت از آن، تقلا و لابی کردهاند؟»
این دکترای جنگل درباره عواقب موافقت وزیر با برداشت از درختان شکسته-افتاده نیز میافزاید:« وزیر گفته هرگونه برداشت از چوب جنگلی ممنوع است. دخالت وزیر در این راه از اساس نادرست است و عواقب ناگواری برای جنگلهای هیرکانی دارد. یکی از عواقب این دستور وزیر جهادکشاورزی، گت زدن درختان(زخمی کردن پوست درخت) است؛ با این هدف که بیفتد و بعد به نام درختان شکسته افتاده از آنها بهرهبرداری کنند. این کار اشتباه محض و فاجعهبار است.»
شاعری، در حالی ناقض طرح تنفس جنگلها خوانده میشود که این طرح، از همان ابتدا نیز دست بهرهبرداران چوب، (مجریان طرح جنگلداری) را برای جمعآوری و خروج درختان شکسته افتاده و ریشهکنشده باز گذاشته بود و بنابراین، این نامه نمیتواند در تضاد با طرح استراحت جنگلهای شمال کشور باشد. در ثانی، بنا به اظهارات این نماینده مجلس در گفتوگو با ما، در هیچ کجای دنیا، صیانت و استراحت جنگلها به معنای تعطیل کردن جنگل قلمداد نمیشود و نباید اینگونه برداشت شود که اگر میگوییم طرح تنفس، پس چرا اجازه جمعآوری و خروج درختان پیر و شکسته و افتاده و ریشهکن شده را صادر میکنیم و این به نوعی نقض غَرَض است.
نماینده مردم نکا، بهشهر و گلوگاه، همچنین با قدردانی از نگرانیهایی که پیرامون این مسئله وجود دارد، با اشاره به اینکه نمیتوانیم به دلیل بیم از دست دادن درختان سالم و سرپا، بخشهایی از قانون طرح تنفس را که بر روی خروج درختان شکسته افتاده تاکید دارد، مسکوت بگذاریم، اظهار داشت:« کسی که گواهینامه رانندگی دارد، بر اساس قانون مجاز به نشستن پشت رول و رانندگی است و نمیتوانیم به دلیل ترس از تصادف و وقوع سانحه، او را از رانندگی منع کنیم، بلکه میتوانیم از او خواهش کنیم که در تمامی لحظات رانندگی، جانب احتیاط را رعایت کند و بنابراین، در این مورد خاص نیز اگرچه نگرانیها و دغدغههای بحقی وجود دارد که ما نیز به آنها واقفیم، اما میتوانیم به جای زیرسوال بردن کلیت طرح، به نظارت هرچه بیشتر ناظران قانونی (ماموران یگان منابع طبیعی) تاکید داشته باشیم و از آنها بخواهیم تا با تمامی قوا جلوی هرگونه تعدی و تجاوز به جنگل را بگیرند و با متعدیان نیز برابر قانون برخورد شود.» یادمان باشد، فارغ از نگاههای عاشقانهای که به جنگل، محیطزیست و منابع طبیعی میشود، توجه و تکیه بر اصول علمی و اقتضائات محیطی، رمز نجات محیطزیست کشور است.
توقف بهرهبرداری در مقیاس صنعتی از جنگلهای شمال و تصویب (ف) ماده ۳۸ فصل نهم قانون برنامة ششم توسعة کشور و توجه به توان اکولوژیکی جنگل به رغم پارهای اشکالات و ابهامات علمی، مشروط به انجام برخی الزامات اقتصادی، اجتماعی به ویژه تأمین اعتبار کافی و مستمر میتواند به حفظ جنگلهای شمال کمک کند.
ضمن اینکه، افراط در عدم دخالت در جنگل از جمله جلوگیری از برداشت درختان شکسته، افتادهی کف جنگل که تحت اقدامی علمی با عنوان (salvage remonal) توسط همة کارشناسان جنگل توصیه شده است، تهدیدی بالقوه و مغایر با همة قطعنامههای جهانی مبارزه با تغییرات آب و هوایی است.