محمد هدایتی رییس جدید شبکه سوم، اگرچه تا اندازه ای عادل را اذیت کرد، اگرچه یک بار دیگر قواعد سازمانی را برایش خواند اما خود هم دریافت که مقابله با فردوسی پور چندان هم آسان نیست. برنامه نود مهم ترین و محبوب ترین برنامه صداوسیما در دو دهه اخیر بوده و حالا انرژی و توانش […]

محمد هدایتی
رییس جدید شبکه سوم، اگرچه تا اندازه ای عادل را اذیت کرد، اگرچه یک بار دیگر قواعد سازمانی را برایش خواند اما خود هم دریافت که مقابله با فردوسی پور چندان هم آسان نیست.
برنامه نود مهم ترین و محبوب ترین برنامه صداوسیما در دو دهه اخیر بوده و حالا انرژی و توانش را بیشتر از جامعه می گیرد.رابطه نود و صداوسیما رابطه مهر و کین و عجیبی است.
از یک سو عادل خود را فرزند صداوسیما می داند، وقتی می گوید«سازمان» تنها به نهادی بالادستی اشاره ندارد، نوعی احساس تعلق هم هست، نوعی ارادت. از طرف دیگر اما این دو در سراسر این سال ها چالش داده اند؛ چالش هایی که گاه پای نهادهای دیگر هم در آن به میان آمده است. از یک زمانی، از وقتی نود در افواه عمومی به چیزی بسیار فراتر از یک برنامه فوتبالی بدل شد، به جایی که می شد سیاست ها را به چالش کشید و از مسئولان انتقاد کرد، مسئلولان سازمان تلاش کرده اند فردوسی پور را کنترل کنند. جذابیت های نود برای آن ها هم کم نیست، برنامه ای پول ساز است و پرمخاطب، اما باید کنترلش کرد. دائم قواعد و خطوط قرمز را یادآوری کرده اند و عادل هم نشان داده حرکت در امتداد مرزها، کمی به بازی گرفتن آن ها، و عدول های یواشکی را خیلی خوب بلد است.
حالا بخشی از محبوبیت این برنامه دقیقا در این بازی نهفته است، اینکه مرزها را رد کنی و دوباره برگردی سرجایت. اینکه هر از چندی مسئولی به برنامه فشار آورد، خبر از تعطیلی اش دهند، تا موجی اجتماعی راه بیفتد و احیانا اقبال رو به افول رفته را احیا کند.
یک نکته آشکار است. نود آن جایگاه سال های قبل را ندارد. فضای اجتماعی رسانه ای دهه ۸۰ کجا و تورم رسانه ای امروز کجا. در چنین نود برای اینکه کماکان نشان دهد متفاوت است و متمایز دشواری بسیار دارد. اما در این سال ها یکی از چیزهایی که نود را حداقل به لحاظ اجتماعی دوباره مطرح کرده چالش هایش به صداوسیما بوده است.
حالا بخشی از جذابیت نود همین تقابل فرضی یا واقعی اش با سازمان صداو سیما است. عادل را در مخمصه می گذارند اما او همیشه بر می گردد.