رئیس شورای راهبردی روابط خارجی با تبیین راهبرد درازمدت عربستان برای ترویج وهابیت و چگونگی شکل‌گیری گروه داعش و امثال این گروه تروریستی تکفیری، درباره افزایش فعالیت‌های داعش در افغانستان و خطرات آن برای ایران، چین، روسیه و پاکستان هشدار داد. دکتر سیدکمال خرازی در هفتمین مجمع جهانی صلح پکن گفت: با توجه به اینکه […]

رئیس شورای راهبردی روابط خارجی با تبیین راهبرد درازمدت عربستان برای ترویج وهابیت و چگونگی شکل‌گیری گروه داعش و امثال این گروه تروریستی تکفیری، درباره افزایش فعالیت‌های داعش در افغانستان و خطرات آن برای ایران، چین، روسیه و پاکستان هشدار داد.

دکتر سیدکمال خرازی در هفتمین مجمع جهانی صلح پکن گفت: با توجه به اینکه در راهبرد امنیت ملی آمریکا کشورهای چین، روسیه و ایران تهدید علیه این کشور تلقی شده‌اند، افزایش اقدامات تروریستی داعش را باید مساله‌ای جدی قلمداد کرد.

وی برای شناسایی و مقابله با گروه‌های تروریستی بنیادگرا، سه راهکار را ضروری دانست، اول پژوهش اندیشکده‌های جهانی درباره مبانی فکری گروه‌های سلفی ـ تکفیری دوم، تبادل اطلاعات و اقدامات هماهنگ میان ایران، پاکستان، چین، روسیه و کشورهای آسیای میانه برای مبارزه با داعش در افغانستان و سوم اقدام رسانه‌های گروهی به آگاه‌سازی افکار عمومی و به‌ویژه جوانان درباره نقش مخرب مکتب فکری سلفی ـ تکفیری.

متن کامل این سخنرانی بدین شرح است:

خوشحالم در این جلسه درباره موضوع مهم مقابله بین‌المللی علیه تروریسم و دوران پس از داعش صحبت می‌کنم.

خانم‌ها و آقایان؛

همان طوری که می‌دانید در چند دهه اخیر شاهد ظهور گروه‌های تروریستی بنیادگرای بزرگ و مخوفی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بوده‌ایم که ظاهری مذهبی دارند، ولی در عمل اقدامات آن‌ها ضد دینی است. برخی از این گروه‌ها موفق شدند سرزمین به دست آورند و حکومت و دولت تشکیل دهند.

القاعده، طالبان، داعش، النصره، بوکوحرام و غیره از جمله این گروه‌های تروریستی مخوف هستند. از میان همه این گروه‌ها دو گروه طالبان و داعش موفق شدند حکومت تشکیل دهند، ولی به جهت رویکرد شدیداً خشونت بار آن‌ها به‌رغم استقبال اولیه مردم، خیلی زود پایگاه‌های خود را از دست دادند و در مقابل مردم قرار گرفتند.

داعش قوی‌ترین و خشن‌ترین گروهی بود که توانست در سطح منطقه گسترش یابد و حتی در سطح بین‌المللی از ۸۰ کشور نیرو جذب نماید، اما سؤال اساسی این است که آیا این گروه‌های تروریستی بنیادگرا که زمانی قدرت زیادی نیز داشتند خودبه‌خود قدرت گرفتند و کشورها و مناطق جغرافیایی را به آتش کشیدند یا مجری پروژه‌ای بودند که برای اهداف خاص طراحی شدند و از حمایت قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی برخوردار بودند.

خانم‌ها آقایان؛

برای پاسخ به این سؤال باید سابقه و مبانی فکری این گروه‌ها را شناسایی و بررسی کرد چه کسانی بی‌دریغ کمک‌های مالی و تسلیحات در اختیار آن‌ها قرار دادند.

واقعیت آن است که ریشه فکری این گروه‌های افراطی که سلفی نامیده می‌شوند، وهابیت است که در عربستان پایه‌گذاری و ترویج شده است. به هر صورت، طی سال‌های گذشته مبلغان وهابی زیادی به مدارس مذهبی در سراسر جهان اعزام شده‌اند تا مسلمانان را با مبانی این مکتب آشنا سازند.

برای توضیح بیشتر کافی است به مصاحبه محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان با روزنامه گاردین اشاره کنم که گفته است: «بعد از انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹، مردم در کشورهای مختلف که یکی از آن‌ها عربستان بود خواستند از انقلاب ایران کپی‌برداری کنند. ما نمی‌دانستیم چگونه با آن برخورد کنیم و مشکل به سراسر جهان گسترش یافت. اینک زمانی است که باید از آن نجات یابیم». آری، عربستان سعودی در یک راهبرد درازمدت به جذب طلاب از سراسر جهان اسلام و حتی خارج از کشورهای اسلامی اقدام کرد و آن‌ها را در دانشگاه مدینه آموزش وهابی – سلفی داد.

به هر حال این افراد پس از پایان تحصیل خود به کشورهای خود بازگشته، در مساجدی که توسط عربستان آماده شده بود، به ترویج وهابیت پرداختند و جوانان بسیاری را در این مراکز آموزش دادند. در پاکستان به‌طور خاص هزاران مدرسه دینی تأسیس گردید که فارغ‌التحصیلان آن جذب گروه‌های تندرو مانند طالبان، سپاه طیبه، لشکر جهنگوی و غیره شدند.

از سوی دیگر، وضعیت آشوبناک عراق بعد از سقوط صدام و به دنبال آن آغاز بهار عربی و جنگ داخلی سوریه موجب گردید که این اندیشه با کمک‌های فراوان مالی، لجستیکی، اطلاعاتی و آموزشی کشورهای منطقه خلیج فارس و حمایت سیاسی قدرت‌های بزرگ رشد یابد. البته، اینک حامیان گروه‌های تروریستی مزبور پس از شکست آن‌ها مدعی مقابله با آن‌ها هستند.

 

در همین راستا دونالد ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی خود در افشاگری علیه خانم کلینتون رقیب خود گفت داعش را خانم هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا در سوریه ایجاد کرد و مورد حمایت قرار داد و یا آقای جو بایدن، معاون رئیس جمهور وقت آمریکا نیز به نقش کشورهای عرب خلیج فارس در حمایت از داعش تأکید نمود. همچنین نخست وزیر سابق قطر، شیخ حمد بن جاسم در مصاحبه با تلویزیون المیادین به همکاری کشورش با آمریکا، ترکیه و عربستان سعودی برای کمک به گروه‌های تروریستی در سوریه اعتراف کرد.

خانم‌ها و آقایان؛

با فداکاری نیروهای عراقی، سوری، ایرانی، لبنانی و سایر داوطلبان گروه تروریستی داعش از هم فرو پاشید، اما این مکتب فکری و تولیدات آن متوقف نشده است. بر اساس اطلاعات موثق، اینک گروه‌های تروریستی پس از شکست در سوریه و عراق به نقاط دیگر، به‌ویژه افغانستان و شمال آفریقا هدایت می‌شوند.

به‌هرحال، اگر به فعالیت‌های تروریستی این گروه در افغانستان که در حال افزایش است، دقت کنیم، متوجه می‌شویم که یکی از اهداف مهم داعش و حامیان آن خاک افغانستان است که در همسایگی ایران، چین، روسیه و پاکستان قرار گرفته است؛ بنابراین، با توجه به اینکه در راهبرد امنیت ملی آمریکا کشورهای چین، روسیه و ایران تهدید علیه آمریکا تلقی شده است، افزایش اقدامات تروریستی داعش را باید یک مساله جدی تلقی کرد.

خانم‌ها آقایان؛

 

تجربه منطقه‌ای ما در مبارزه با مبانی فکری گروه‌های سلفی-وهابی-تکفیری مربوط به سال‌ها و چند دهه اخیر نیست، بلکه سابقه‌ای طولانی دارد. این تفکر به‌جز اندیشه خود بقیه اندیشه‌ها را باطل و مستحق نابودی می‌داند. پایه‌گذار این تفکر محمد بن عبدالوهاب از روحانیون عربستان بود که در قرن هیجدهم میلادی می‌زیست و مکتب وهابیت را پایه‌گذاری کرد و این مکتب فکری در سال ۱۷۴۴ توسط حاکمان سعودی به‌عنوان مذهب رسمی عربستان سعودی پذیرفته شد.

اولین رویارویی منطقه با این گروه زمانی بود که پیروان این مکتب در ۲۱۶ سال قبل از شبه جزیره عربستان به عراق حمله کردند و در شهر کربلا، شهری که برای مسلمانان و شیعیان بسیار مقدس است به کشتار مردم دست زده، آثار تاریخی و بقاع متبرکه امامان شیعه را که مورد احترام همه مسلمانان است، کاملاً ویران کردند و تمام شهر را به آب بستند تا آثاری از این مکان‌های مقدس برجای نماند.

در آن زمان فتحعلی شاه قاجار که در ایران حکومت می‌کرد و امپراتوری عثمانی که قدرت را در استانبول در اختیار داشت و به‌نوعی عراق تحت سلطه آن‌ها بود سپاهیان زیادی را به‌سوی عراق و شهر کربلا رهسپار نمودند و در نتیجه مهاجمان وهابی عراق را ترک و به شبه جزیره عربستان فرار کردند. از آن به بعد نیز منطقه در مقاطع مختلف تاریخی تجارب مشابهی را با این مکتب فکری داشته است که اوج آن را در اقدامات سال‌های اخیر القاعده، النصره، طالبان، بوکوحرام، جیش الاسلام و غیره شاهد هستیم.

در خاتمه، برای شناسایی و مقابله با گروه‌های تروریستی بنیادگرا اقدامات زیر ضروری است:

 

لازم است اندیشکده‌های سیاسی و استراتژیک بر روی مبانی این مکتب کار کنند و بین اندیشکده‌های کشورهای مختلف تبادل اطلاعات صورت پذیرد. همایش‌ها، سمینارها و نشست‌هایی برگزار گردد تا مبانی فکری گروه‌های سلفی-تکفیری به‌خوبی مشخص گردد.

از آنجا که حضور داعش در افغانستان به‌شدت رو به افزایش است ضروری است به‌صورت مرتب نشست‌هایی برای تبادل اطلاعات و مقابله با این پدیده شوم بین ایران، پاکستان، چین، روسیه و کشورهای آسیای میانه برگزار شود و برای اقدامات هماهنگ و مشترک در مبارزه با آن برنامه‌ریزی گردد.

نظر به اینکه این مکتب فکری در جوامع مختلف و بر حسب شرایط می‌تواند محرک تشکیل گروه‌های تروریستی تحت نام‌های متفاوت باشد ضرورت دارد رسانه‌های گروهی نسبت به آگاه‌سازی مردم به‌خصوص جوانان اقدام کنند و به آن‌ها درباره نقش مخرب این مکتب فکری آموزش دهند.