غلامحسین خان بنان در ۱۵ اردیبهشت ۱۲۹۰ به دنیا آمد و در ۸ اسفند ۱۳۴۷ از دنیا رفت. او نخستین خواننده ایرانی بود که با خط بین المللی موسیقی «نت» آشنایی داشت. بنان از ۶ سالگی به نوازندگی ارگ و پیانو و تعلیم آواز پرداخت و در زمره شاگردان مرتضی خان نی داوود درآمد. حضور […]
غلامحسین خان بنان در ۱۵ اردیبهشت ۱۲۹۰ به دنیا آمد و در ۸ اسفند ۱۳۴۷ از دنیا رفت.
او نخستین خواننده ایرانی بود که با خط بین المللی موسیقی «نت» آشنایی داشت. بنان از ۶ سالگی به نوازندگی ارگ و پیانو و تعلیم آواز پرداخت و در زمره شاگردان مرتضی خان نی داوود درآمد.
حضور بنان در رادیو از شهریور ۱۳۲۱ و همکاری با هنرمندان بزرگی چون روح الله خالقی، باعث شد تا صدایش به تعبیری صدای مخملی اش به گوش مردم برسد و در روح و روان و خاطره جمعی آنان برای همیشه جاری باشد. او در طول فعالیت هنری خود ۳۵۰ آهنگ اجرا کرد که برخی از آن ها، چون «الهه ناز»، «بهار دلنشین»، «کاروان»، «بوی جوی مولیان» هم چنان از شهرت و محبوبیت برخوردار هستند.
٭ ٭ ٭
در سال های دهه ۳۰ حتی تا میانه های دهه ۴۰ خورشیدی، رادیو تنها رسانه غیر کاغذی بود که با مردم ایران، رابطه ای دوست داشتنی و عاطفی داشت و در عین حال به عنوان ابزار خبر رسانی آنان را در جریان رویدادهای گوناگون داخلی و خارجی قرار می داد.
در این میان، موسیقی و به طور خاص ایرانی- ابتدا کلاسیک و به اصطلاح سنتی و بعدها نغمه و ترانه های نوین- نیز در رادیو جایگاه خاص خود را داشت؛ انواع برنامه گل ها، پخش صدای خواننده های قدیم و جدید در ساعت های مشخص و در لابه لای برنامه و هم چنین در برنامه پر مخاطب جمعه ها صبح که به محل و امکان مهمی برای مشهور شدن خواننده ها بدل شده بود.
غلامحسین خان بنان هم از این قاعده جدا نبود. او که سال ها در محافل خصوصی و به مناسبت های خاصی، صدایش-به تعبیری صدای مخملی اش- را عده خاص و معدودی شنیده بودند، در نخستین سال های راه اندازی رادیو تهران از طریق این رسانه شنیداری به یکی از بزرگ ترین و معروف ترین خواننده های موسیقی کشور بدل شد.
ترانه های بنان یکی پس از دیگری زبانزد خاص و عام شد تا جایی که هنوز «الهه ناز» با گذشت سال ها و با وجود اجراهای متعدد دیگران، وقتی با صدای او شنیده می شود، هم چنان خاطره انگیز می نماید. یا مثلا «بهار دلنشین» یا «بوی جوی مولیان» و «کاروان».
یادم می آید، زمستان سال ۳۶ بود، طبق معمول زمستان های تهران، پر برف و باران با سرمایی استخوان سوز که خبر تصادف غلامحسین خان بنان، ابتدا به صورت خبر شفاهی و سپس توسط رادیو و مجلات و روزنامه های پر تیراژ بر سر زبان ها افتاد؛ حساسیت و ستایش گری مردم آن چنان بود که نمونه اش کمتر دیده شده بود.
ما در خانه مان یک رادیو گنده و سنگین وزن داشتیم که به شنیدن موسیقی و داستان های شب و برنامه گل ها عادتمان داده بود و از جمله صدای بنان.
٭ ٭ ٭
هنر از جمله شعر و موسیقی و به تبع آن هنرمند، زمانی ماندگار است که با هم ذات پنداری مخاطب و به روز بودن آن با گذر از دل قرون و اعصار همراه شود.
غلامحسین خان بنان هم در زمره چنین هنرمندانی است، بسیاری از ترانه هایش به گونه ای با حس و حال و زندگی و روزگار بسیاری از مردم سرزمین ایران در هم آمیخته و هرکسی به فراخور حال خود، پاره ای از وجود خود را در آن ها متبلور می بیند.
او ترانه معروفی دارد به نام «آمد اما در نگاهش آن نوازش ها نبود» از سروده های «ابوالحسن ورزی» که خود حکایت واقعی عشق را روایت می کند. و این حکایت عاشقی است که پس از سال های طولانی نیمه گمشده خود را در آن سوی دنیا پیدا می کند و هنگامی که با دلشوره های عاشق های جوان به دیدار او می رود، گویی به ضیافت سکوت رفته باشد، چنانکه ترانه معروف غلامحسین خان بنان، وصف حال او می شود:
آمد اما در نگاهش آن نوازش ها نبود
چشم خواب آلوده اش را مستی رویا نبود
٭ ٭ ٭
قیصر امین پور، زنده یاد، شاعر خوب می گوید:
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر می شود!