انتخاب فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی جدید تیم ملی امید ایران یک غافلگیری محض بود که در بلبشوی اوضاع تیم ملی امید ایران شنیدیم. فارغ از جسارت تحسین برانگیز فرهاد برای تقبل این پست حساس و مهم در این برههی زمانی، باید به وقت کشیهای حمید استیلی هم اشاره کنیم که با تصمیمات غلط و […]
انتخاب فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی جدید تیم ملی امید ایران یک غافلگیری محض بود که در بلبشوی اوضاع تیم ملی امید ایران شنیدیم. فارغ از جسارت تحسین برانگیز فرهاد برای تقبل این پست حساس و مهم در این برههی زمانی، باید به وقت کشیهای حمید استیلی هم اشاره کنیم که با تصمیمات غلط و عجیب خود کاری کرد که زمان زیادی برای آمادهسازی تیم امید در راه رسیدن به المپیک از دست برود.
اخراج کرانچار، چرا و به چه دلیل ؟
حمید استیلی در حالی زلاتکوکرانچار را از تیم امید کنار گذاشت که زمان انتخاب ایشان هرگز به مخالفتهای کارشناسان فوتبال برای انتخاب کرانچار یک گزینهای نامناسب برای سرمربیگری در تیم امید ایران بود توجهی نکرد و با اصرار و لجبازی خود این مربی را به تیم امید آورد.
پس از نتایج بد تیم امید در بازیهای آسیایی که اشتباهات کرانچار و استیلی شرایط مضحکی برای فوتبال ایران رقم زد، صعود به مرحلهی بعد مسابقات انتخابی المپیک باعث شد تا حدودی جو ایجاد شده که مخالفت با کرانچار بود تلطیف شود.
که در میان تعجب همگان خبر برکناری زلاتکوکرانچار از سرمربیگری تیم ملی امید در دو سه ماه پیش باعث غافلگیری شد.
زمانی نامناسب برای اخراج سرمربی در حالیکه تا مسابقات انتخابی المپیک ۲۰۲۰ توکیو فرصت چندانی باقی نمانده است. به هر حال تصمیمات غلط و بعضاً عجیب استیلی ادامه داشت تا در یک چرخش ۱۸۰ درجهای نسبت به نظر اولیهی خود اعلام کرد که سرمربی تیم ملی امید باید یک مربی داخلی باشد و با مربی خارجی موفقیتی به دست نمیآید این حرف در حالی گفته شد که حمید استیلی و مهدیتاج در ابتدا به شدت از گزینههای خارجی حمایت میکردند.
امتناع مربیان داخلی از پذیرش سرمربیگری تیم امید
استیلی که خیلی امیدوار بود با استفاده از رابطهی خوبی که با گلمحمدی پرسپولیسی دارد او را مجاب به پذیرش و قبول سرمربیگری تیم امید کند حتی تلویحاً از طریق تاج رئیس فدراسیون فوتبال اعلام کرد یحیی گلمحمدی برای هدایت تیم امید انتخاب شده و مذاکرات در مراحل پایانی خود قرار دارد که خبر تمدید قرارداد گلمحمدی با پدیده باعث شد دست استیلی در پوست گردو قرار گیرد و بلاتکلیفی تیم امید همچنان ادامه داشته باشد.
استیلی که خیلی دوست داشت یک پرسپولیسی را به عنوان سرمربی تیم امید انتخاب کند در تماس با مهدی مهدویکیا، مهدی تارتار هم ناکام شد و مجبور شد روی به مربیانی خارج از مجموعه پرسپولیس بیاورد او ابتدا سراغ عبدالله ویسی رفت که ویسی با شرط و شروط اعلامی خود عملاً نشان داد تمایلی به پذیرش سرمربیگری تیم امید را ندارد و دست رد به سینهی استیلی و فدراسیون فوتبال زد.
هم زمانی حضور استیلی و مجیدی در ورزشگاه آزادی برای تماشای دیدار ایران و سوریه باعث شد تا زمزمههایی مبنی بر مذاکرات استیلی با فرهاد مجیدی برای پذیرش سرمربیگری تیم امید به گوش برسد. در حالیکه که هواداران استقلال منتظر دستیاری مجیدی در استقلال بودند فرهاد به خواستهی استیلی پاسخ مثبت داد تا ماجراجویی بزرگی را از همین ابتدای راه مربیگری خود را آغاز نماید. مجیدی نشان داده جسارت کارهای بزرگ را دارد.
انتخاب مجیدی و تحقق آرزوی استیلی
استیلی که میدانست تیم ملی امید نیاز به یک مربی محبوب و کاریزماتیک داخلی دارد تا بتواند هم حمایت هواداران را داشته باشد و هم با مربیان باشگاههای کشور تعامل سازنده در پیش بگیرد پس از آن که خیلی از مربیان داخلی و به اصطلاح سرشناس حتی در پاسخ دادن به تلفن و تماسهای استیلی امتناع کردند و ریسک قبول این مسئولیت سخت را نپذیرفتند و نخواستند در معذوریت قبول درخواست استیلی قرار بگیرند فرهاد مجیدی را برای این ماموریت بزرگ انتخاب کرد. استیلی با انتخاب فرهاد به خواستههای خود که همان حضور یک مربی محبوب و کاریزما در رأس تیم امید باشد رسیده است.
تیم ملی امید با مربیان زیادی در رسیدن به المپیک ناموفق بوده است و حتی حضور مربیان خارجی هم نتوانست به این حسرت چهل و چند ساله پایان دهد.
اکنون حضور فرهاد مجیدی با شور جوانی و جسارت مثال زدنی امیدواری ها را زیاد کرده که این طلسم سخت به دست فرهاد شکسته شود و عاقبتی شیرین نصیب تیم امید شود.
در این میان گفتن این جمله ضروری به نظر میرسد، ارزش جسارت و پذیرش این ریسک بزرگ از سوی فرهاد حتی با شکست او در رساندن تیم امید به المپیک ذایل شدنی نیست.
مقصر اصلی در این اتفاقات حمید استیلی است که با سردرگمی و تعلل فرصتهای زیادی را از تیم امید گرفت . بهتر بود مسئولان فدراسیون فوتبال قبل از سپردن عقل خود به دست استیلی در مورد سابقه و کارنامهی استیلی بررسی مختصری انجام میدادند که کارهای بزرگ را به آدمهای کوچک و شکست خورده نسپارند.