هر روز و هر لحظه از استقلال یک خبر جدید به گوش میرسد. البته بیشتر این اخبار حاشیهای و جنجالی هستند که در این شرایط این حجم از حاشیه و چالش اصلا به نفع استقلال نیست. آسیب رساندن به منافع باشگاه به اسم روشن کردن اذهان هواداران و شفافیت در موضوعات مدیریتی نمیتواند کار چندان […]
هر روز و هر لحظه از استقلال یک خبر جدید به گوش میرسد. البته بیشتر این اخبار حاشیهای و جنجالی هستند که در این شرایط این حجم از حاشیه و چالش اصلا به نفع استقلال نیست.
آسیب رساندن به منافع باشگاه به اسم روشن کردن اذهان هواداران و شفافیت در موضوعات مدیریتی نمیتواند کار چندان درستی باشد که برخی از عوامل اجرایی در استقلال پیش گرفتهاند.
به قول معروف بر شاخه نشستن و ریشه بریدن کار عاقلانهای نیست و بهتر است این عزیزان در مواضع خود تجدیدنظر کنند.
مطمئناً ضرر این شفافیت بیشتر از منفعت سکوت و آرامشی است که باید در این موارد به کار گرفته شود تا هر مسئله و معضلی در جای خود و از راه درست آن حل و فصل شود .
مسائلی که میشود در فضایی آرام و دور از تنش مورد رسیدگی قرار گیرد اینک به یک معضل اساسی تبدیل شده، شکایت پشت شکایت و مصاحبه پشت مصاحبه، پیامد تصمیمات غلطی است که مدیران استقلال در به وجود آمدنش نقش مهمی دارند. اکنون عرصه بر استقلال تنگ شده و نای نفس کشیدن را از آنها گرفته است.
استعفا و کنارهگیری از مسئولیتها در باشگاه استقلال و به دنبال آن مصاحبه و بیان حرفهایی که منجر به افزایش دامنهی مشکلات میشودهم به عادت بد دیگری در استقلال تبدیل شده است.
و این سوال چرا وقتی مسئولیت داشتی از این مشکلات حرف نزدی؟
سوال و معماهای زیادی به وجود آمده است تا مشخص شود که به چه کسی باید باور کنیم و به چه کسی نه ؟ در ادامه در مورد چند موضوع که در به وجود آمدن و یا حداقل بخشی از مشکلات موجود نقش دارند اشاره میکنیم.
هیئت مدیره ، منفعل یا بیخبر
هئیت مدیره کنونی باشگاه نشان داده که از کار مدیریت در یک باشگاه ورزشی هیچ شناختی ندارد و فقط پرستیژ این پست آنها را مجاب به روی آوردن به جمع اعضای هیئت مدیره استقلال نموده است و آنهایی هم که کار بلد هستند چندان اختیاری ندارند و یا به عمد در پی موضوعات دیگر هستند. تناقض و دوگانگی در رفتار و
گفتار از شاخصههای اصلی اعضای این هیئت مدیره است که در همهی مسائل اظهار بیاطلاعی میکنند. این بیاطلاعی یا منفعل بودن هئیت مدیره مطمئناً آسیبهای زیادی به استقلال وارد خواهد کرد که در آینده تبعات سنگینش دامن استقلال را خواهد گرفت.
کمیتهی فنی، کشکتر از کشک
امیرحسین فتحی از همان روزهای اولی که به مدیریت باشگاه استقلال منصوب شد اعلام کرد که به وجود یک کمیتهی فنی مقتدر و توانا در باشگاه اعتقاد دارد و در سریعترین زمان به تشکیل این کمیته اقدام خواهد کرد.
البته ایشان به حرف خود عمل کرد و کمیتهی فنی را با حضور چند نفر از پیشکسوتان استقلال و به مدیریت پرویز مظلومی تشکیل داد.
این کمیته از سوی شفر هرگز جدی گرفته نشد، هرچند شفر در یکی دو جلسهی کمیتهی فنی با اکراه و از سر اجبار شرکت کرد، اما پس از مدتی به دلیل دوری از حاشیه و عدم ایجاد مشکلات مابین کمیتهی فنی و کادر فنی فعالیتهای کمیتهی فنی باشگاه استقلال به حالت تعلیق درآمد و از روند تصمیمگیریهای استقلال کنار رفت و عملاً تعطیل شد.
با انتخاب فرهادمجیدی به عنوان سرمربی موقت استقلال کمیتهی فنی دوباره عرضه اندام کرد و شروع به فعالیت نمود.
با فعالیت مجدد کمیتهی فنی این امیدواری به وجود آمد که شاید این کمیته در تصمیمگیریهای فنی اقدامات خوبی انجام دهد و از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری نماید.
مدیران استقلال هم اعلام کردند کمیتهی فنی در انتخاب مربی و بازیکنان مرجع اصلی میباشد و روی تمامی مسائل در حوزهی فنی نظارت و کنترل کامل خواهد داشت، اما نادیده گرفته شدن این موضوع در چند نوبت در روند مذاکرات با گزینههای سرمربیگری تیم باعث شد تنها مظلومی و فریبا تمایل به همکاری در قالب کمیتهی فنی باشگاه استقلال داشته باشند و دیگر اعضاء عطای کار را به لقایش ببخشند.
اکنون خبر رسیده که پرویز مظلومی مدیر کمیتهی فنی باشگاه استقلال هم به دلیل برخی از مسائل از عضویت کمیتهی فنی استعفا داده و گفته دیگر من در این کمیته مسئولیتی ندارم.
واقعاً این همه حاشیه و بازی با اسمها در استقلال به چه معناست؟
آقای فتحی چرا ؟ چرا در مجموعهی تحت مدیریت جنابعالی این همه تنش و اختلاف وجود دارد؟ و بیشتر افراد که برای انجام مسئولیتی به کار فرا خوانده میشوند با دلخوری از استقلال جدا میشوند؟
فرهاد مجیدی یک سوال یک معما
فرهاد مجیدی با سر و صدای زیادی به کادر فنی استقلال اضافه شد تا یاریرسان شفر در کادر فنی باشد و محبوبیتش باعث جلب نظر و حمایت بیشتر هواداران استقلال شود که انصافاً در ایجاد جو روانی مثبت و حضور هواداران در ورزشگاهها حضور مجیدی تحول خاصی ایجاد کرد ولی متاسفانه به علت مسائل و مشکلات ریشهای که در ورزش و فوتبال ایران وجود دارد هرگز نمیتوانیم از سرمایههای ارزشمندی که در اختیار داریم درست استفاده کنیم و با انحراف از هدف اصلی همه چیز را بهم میریزیم .
حکایت فرهاد مجیدی هم در استقلال دقیقاً به سمتی رفت که قبلاً در آن مسیر سرمایه سوزیهای زیادی صورت گرفته بود.
زمانی که فرهاد به استقلال آمد ابتدا گفته شد که شفر با حضور فرهاد موافق است و از حضور مجیدی که سابقهی شاگردی شفر در امارات را هم دارد استقبال هم نموده است که بعداً مشخص شد شفر علاقهای به حضور مجیدی نداشته و برای پذیرش این موضوع در معذوریت قرار گرفته و حتی عنوان شد شفر پس از اخراج از استقلال بیان کرده کاش اجازه نمیداد که مجیدی بیاید.
شفر اخراج شد و فرهاد به شرط اینکه تنها در چند بازی باقیمانده فصل به عنوان سرمربی انتخاب شود پذیرفت که جانشین وینفردشفر شود.
بعد از اینکه فصل تمام شد و نتایج خوبی به دست آمد فرهاد تغییر عقیده داد و برای سرمربی شدن در فصل بعد هم ابراز علاقه کرد که به نظر میرسد این ابراز علاقه به سرمربیگری از سوی فرهاد باعث شد تا اختلاف بین مدیران استقلال و مجیدی آغاز شود.
مدیران استقلال با رد درخواست فرهاد گفتند ما میخواهیم یک مربی خوب خارجی بیاوریم و فرهاد مجیدی هم دستیار سرمربی خارجی تیم است، اما وظیفهی بستن تیم فصل آینده استقلال تمام و کمال با فرهاد مجیدی است و کسی در این وظیفه حق دخالت ندارد.
بعد از مدتی مجیدی گفت برخی از اطرافیان فتحی بدون اطلاع او با بازیکنانی که در تفکرات او جایی ندارند مذاکره میکنند و همین امر مجیدی را از ادامهی کار در استقلال دلسرد کرد و با پیشنهاد استیلی به تیم امید رفت.
تمامی این اتفاقات در حالی رخ میدهد که فتحی اعتقاد دارد که او مو به مو میداند که چه شده و در مذاکره با تاج اجازه داده که فرهاد به تیم امید برود و این در حالی است که فرهاد میگوید رفتارهای دوگانه و عدم صداقت مدیران استقلال باعث شد که از استقلال جدا شود چون با وجود او که به زیر و بم فوتبال ایران آگاهی کامل دارد شخصی با بازیکنان مذاکره میکرد تنها چند ماه است در استقلال حضور دارد. این همه تناقض و دوگانگی از کجا میآید؟ آیا این پست و مقامها آنقدر ارزش دارد که آرامش از یک تیم که دلخوشی میلیونها هوادار است گرفته شود؟
خطیر و شفر کلاف سردرگم یا سهمخواهی بیشتر
در حالی که استقلال نیاز دارد در فضایی آرام موضوع قرارداد سنگین شفر ختم به خیر شود و یک توافق مناسب صورت گیرد تا بار مالی سنگین دیگری بر دوش نحیف استقلال در شرایط فعلی نیفتد. علیخطیر به واسطهی قولی که به هواداران خشمگین استقلال بابت اخراج بی موقع شفر داده بود با انتشار اسکرینشات گفتگوی شخصی با سرمربی سابق تیم استقلال از دلالی و واسطهگری و سهم خواهی این آلمانی در قرارداد الحاجیگرو پرده برداشت.
شفر هم به موضوع واکنش نشان داده و با وکیلش در تهران تماس گرفته تا در مورد اقدام غیر اخلاقی خطیر در دادگاه طرح شکایت کند.
علاوه بر این شکایت ساشاشفر هم در مصاحبهای گفته حرفهای خطیر کذب محض است و او باید در زوریخ پاسخگوی اتهاماتش باشد.
هر دم از این باغ بری میرسد!
با این همه حاشیه آیا زمانی برای رسیدگی به وضعیت نا بسامان استقلال برای فتحی و همکارانش میماند؟ ما اگر شفافیت و روشن کردن اذهان هواداران استقلال را نخواهیم باید چه کسی را ببینیم.
اگر این رسم روشنگری است وای به روزی که پنهانکاری صورت بگیرد.