حسن صانعی پور روزنامه‏ نگار طرح چند موضوع به ما را در رسیدن به جواب کمک خواهد کرد. توانایی های استراما در گرو خدمات باشگاه، تمرینات پیش فصل و حضور بازیکنان، خریدهای جدید و دوراهی درخشش و افول، شرایط اقتصادی و حمایتی متولی ورزش. توانایی های استراما در گرو خدمات باشگاه استراما از فوتبالی می […]

حسن صانعی پور
روزنامه‏ نگار

طرح چند موضوع به ما را در رسیدن به جواب کمک خواهد کرد. توانایی های استراما در گرو خدمات باشگاه، تمرینات پیش فصل و حضور بازیکنان، خریدهای جدید و دوراهی درخشش و افول، شرایط اقتصادی و حمایتی متولی ورزش.

توانایی های استراما در گرو خدمات باشگاه
استراما از فوتبالی می آید که در تاریخ خود داستانهای فراوانی داشته و نیز دارد. باشگاه های بزرگ این کشور اروپایی نیز قصه خاص خود را دارا هستند. از تیفوسی های و اولتراها که در واقع رمزو راز فوتبال ایتالیا را درخود دارند. تا انجمن های رسمی طرفداران که ارتباط تنگاتنگی با باشگاه های این سرزمین برقرار کرده اند . و همواره فوتبال ایتالیا با جنبش های متضاد به جهانیان معرفی شده است. بریگاد و کماندو ها و کشته شدن محافظان نخست وزیر و مافیای بانوی پیر، همگی فوتبال ایتالیا را منحصر به فرد کرده است.
آندره همان قدر که جوان هست به همان اندازه باتجربه هم هست. و همان قدر که در ظاهر آرام نشان می دهد همان اندازه متلاطم می باشد. مدیران باشگاه هایی که وی در آن شاغل بوده است قابل مقایسه با هیچ یک از مدیران قبلی و فعلی استقلال و ایران نیستند. و این همان پاشنه آشیلی است که ممکن است برای استقلال تشنه قهرمانی مفید نباشد. گرچه شاید شباهت هایی در بین اقوام ایتالیایی و آریایی بیابیم.
(روم باستان با قدمت دیرینه، طی ۱۵۰ سال اخیر متحد و به ایتالیای کنونی تبدیل شده است.این کهن بودن و تمدن قوی و پرآوازه موجب نزدیک تر شدن ایران و ایتالیا است. ودرواقع حقیقت درونی دو دیار ایران و ایتالیا مشابهت های بسیار زیادی را نشان می دهد. مشابهت هایی چون رنگ پرچم، دو تمدن کهن را به هم نزدیکتر کرده است)
اما این نزدیکی و درعین حال جدایی دو فرهنگ فوتبالی، به لحاظ اقتصادی و مدیریتی ابهاماتی را در آینده استراما و از همه مهمتر شروع او ایجاد می کند. آیا فتحی و همکارانش خواهند توانست جاده قهرمانی را برای او هموار سازند و آیا اقتصاد پر نوسان و مریض ورزشی ایران اجازه جولان دادن به او را می دهد. باید به آن، اتفاقات ریز ودرشتی را اضافه کرد که منحصرا در فوتبال ایران دیده می شود. همان ارتباطات غیر منطقی و انحرافات مربوط به هواداران و لجام گسختگی و سردرگمی مسائلی چون حق پخش تلویزیونی و نگاه غیر مسئولانه بعضی از خبرنگاران و کمبود در آنچه، برای یک فوتبال تمیز لازم است. تمام این جریانات بدون تردید چالش هایی خواهد بود که اگر مدیران باشگاه از آن غافل شوند‌. استراماچونی نیز راهی جز بازگشت به ایتالیا را در پیش نخواهد داشت.

تمرینات پیش فصل و حضور بازیکنان
حضور تمام بازیکنان در تمرینات پیش فصل، شناخت کافی را به مربی داده و تیم با سرعت بیشتری برای شروع فصل بسته می شود. اما عدم حضور بعضی از مهره های تاثیر گذار و یا بتدریج اضافه شدن آنان و بلاتکلیف بودن ادامه همکاری بازیکنانی چون علی کریمی، روزبه چشمی و حتی آیاندا پاتوسی و مبهم بودن جذب بازیکنان خارجی مورد نظر سرمربی، نه تنها سرمربی را مطمئن نکرده که ذهنیت هوادار را هم مشغول نموده است. کمتر از یک ماه دیگر لیگ نوزدهم فوتبال ایران آغاز می شود. اردوی ترکیه و دور شدن از حواشی و پرداخت مطالبات بازیکنان، خواهد توانست بعضی از این مشکلات را حل نماید.
چند بازیکن خوب و جوان به رسم هر ساله از لیگ ایران جذب شده اند. ذات فوتبالی آنان بی شک پر مایه است که اگر نمی بود مورد توجه قرار نمی گرفتند. اما باید گفت ذات فوتبال استقلال هم برای این بازیکنان مورد شناسایی قرار گرفته است؟. فرهنگ خاص تیمهای پرطرفدار، اتوبان و بزرگراه راحتی برای تاخت و تاز نیست. وجاده خاکی گذر این تیم ها بازیکن را به بیراهه می برد.«ای که از کوچه معشوقه ما میگذری، برحذر باش که سر می شکند دیوارش» استقلال همچون رقیب دیرینه خود حوصله ناکامی را ندارد. دربی همه چیز هوادار بوده و لمس جام بدست کاپیتان کوچکترین آرزوی وی است. یزدانی، ریگی و دشتی نباید راهی که تیموری و محمدی مهررفتن را بروند. در واقع صفر تا صد پیشرفت در استقلال ودرخشش در پیش چشم هوادار نباید از فاصله زمانی نیم فصل آن ور تررفته وکاسه صبر هوادار را لبریز کند. کاری که سخت است اما نشدنی نیست. اما همان نگرانی های موجود درعدم موفقیت مربی و مدیریت خاص بازیکن، هم از جانب مربی و هم باشگاه، شاید نتواند بازیکنان مذکور را برای فصلی نابرابر تجهیز کرده تا دیگر شاهد فجایع گذشته نشویم. (خذیراوی و حتی قاعدی نمونه همین عدم مدیریت هستند)

شرایط اقتصادی و حمایتی متولی ورزش
هنوز هم مبهم است. آیا فوتبال ایران پول دارد یا ندارد؟.مدیر یک باشگاه دقیقا کارش چیست؟.اقتصاد ورزشی در فوتبال ایران معنی دارد؟.روابط اقتصادی باشگاه ها هم تابع قوانین و شرایطی هست یا خیر؟. کشور ایران برای فوتبال و موفقیت آن برنامه ای دارد یا ندارد؟. انتخاب مدیر ورزشی تابع چه شرایطی است؟
پاسخ به این سوالات و نتیجه گیری از آن و تطبیق آن با دیگر موارد به ما خواهد گفت استقلال فصل چگونه آغاز خواهد کرد.
خبرورزشی نوشت: این‌ها همه باعث امیدواری هواداران این تیم شده که استقلال رو به مسیری امن و مطمئن برای رسیدن به قهرمانی پس از ۶ فصل دوری از آخرین جام قرار دارد، اما آیا کسی به ۲۶ تیر هم فکر کرده است؟ روزی که فیفا برای پرداخت طلب طلبکاران استقلال در نظر گرفته و تهدید کرده در غیر این صورت استقلال با کسر امتیاز و بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی مواجه می‌شود. گرچه ممکن است تا آن زمان از طریق فیفا طلب طلبکاران هم پرداخت شده و استقلال همچنان در آرامش به راهش ادامه دهد. همچنین شفقنا ورزشی می نویسد، استقلال خیلی به ‌موقع با سرمربی جدیدش قرارداد بست، خیلی دقیق او را به تهران آورد و در روز‌های خوبی هم تمرینات بدنسازی را استارت زد. این تیم در دفاع، خط میانی و وینگر بازیکن هم گرفته و توانسته با حسینی و وریا غفوری هم تمدید کند. شرایطی که به نظر می‌رسد نسبت به روز‌های پرتلاطم سال گذشته در همین ایام اصلاً قابل قیاس نیست. تمرینات در زمین چمن مطلوبی برگزار می‌شود و دیگر خبری از چمن خشک و زمین سفت شماره ۲ آزادی نیست. غیر از تمدیدی‌ها همه در محل تمرین حضور پیدا کرده و تمرین با اکثر نفرات (برخلاف سال‌های قبل که جمع بازیکنان فقط در روز‌های آخر فصل بدنسازی تکمیل می‌شد) شروع شده است. این دست از اخبار در کنار خبرهای نا امید کننده ای که همواره پیرامون استقلال چرخیده است. امیدواری های هوادار را برای فصل آینده زنده نگه داشته، اما نگرانی اصلی باشگاه استقلال و شاید بتوان گفت تمام فوتبال ایران، که به این راحتی قابل حل نیست مسئله درآمد و هزینه است. شنیدن یک جمله تکراری “پول نیست” حول و حوش باشگاه استقلال فراوان به گوش می رسد. و تکراری تر از آن هم این است که این نداری ها بر حسب گرایش هایی از باشگاهی به باشگاهی منتقل می شود. بررسی بیلان مالی مربوط به در آمدهای کسب شده از طرف حامی مالی مشترک دو تیم استقلال و پرسپولیس و مقایسه آن با گذشته به تنهایی شاید بتواند کفاف هزینه های دو تیم در هر فصل باشد. گرچه همیشه این درآمد یا منصفانه تقسیم نشده است و یا هدر رفته است (بازیکنان و مربیان بی کیفیتی که جذب شدند و بدهکاریهای فراوانی را روی دست باشگاه گذاشته اند)
برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و نظارت، هدایت، برقراری ارتباط و تصمیم‌گیری، شش وظیفه مهم یک مدیر تواناست که با داشتن آن خواهد توانست مجموعه تحت امر خود را به موفقیت برساند. تنها راه برون رفت از مشکلات اقتصادی به زعم همه کارشناسان خصوصی سازی باشگاه هاست تا باشگاه مذکور در کنار حق پخش تلویزیونی و فروش پیراهن و ترانسفر بازیکن بتواند تراز مالی خود را سرسامان بخشیده و با نهادینه کردن هوادار از حضور آنان بیشترین بهره را ببرد. حال متولی ورزش ایران با مهمترین مسئله باشگاه ها با بی اعتنایی رفتار می کنند خود تفسیری دیگردارد.
آری آندره استراما چونی سرمربی جدید استقلال گام در راهی گذاشته است که برای موفقیت امکانات زیادی ندارد. بدهکاری های رایج باشگاه و حقوق اعضای تیم، وسعت مناطقی که استقلال باید در مقاطع کوتاه به مصاف حریفان برود. تنوع زیاد آب هوایی ایران( یخ تبریز و حررات اهواز). همگی باعث ایجاد شرایطی خاص برای شروع لیگ توسط استقلال با سرمربیگری استراما خواهد بود. آندره باید به نیروهای جوان خود متکی باشد و با بالا بردن استاندارد بازیکنان، وارد عرصه ای از فوتبال بشود که در بیرون از مستطیل سبزهمواره نابرابر است و چالش هایی بزرگ ایجاد کرده است.
در واقع بهترین خط دفاعی لیگ گذشته، با حفظ ارکان تاثیر گذارخود و حل مشکلات مربوط به رهبری تیم در میانه میدان و همچنین جذب بازیکنی که چهارچوب شناس باشد. خواهد توانست فصل نوزدهم را بهتر از چند فصل اخیر آغاز کرده و با موفقیت به پایان برساند. پیش فرض این موضوع رسیدن به حداقل هاست. وباید اضافه کرد بدنسازی خوب بازیکنان و درک پیراهنی که خواهند پوشید با اتخاذ تاکتیک هایی که با فوتبال ایران سازگار باشد. شروع فصل مناسبی را برای استقلال مهیا خواهد کرد.«آیا هوادار به استقلال استراما امیدوار است؟.»