مهسا حسینی/ روزنامه نگار پادوانی را همه می شناسیم.فکر می کنم کمتر هواداری باشد که پادوانی را به یاد نداشته باشد.برای خود من اولین چیزی که پس از شنیدن نام پادوانی به ذهنم می رسد،نجابت و آرام بودن است.قطعا هیچ یک از ما به یاد نداریم که پادوانی به نیمکت نشینی اعتراض کرده باشد یا […]
مهسا حسینی/ روزنامه نگار
پادوانی را همه می شناسیم.فکر می کنم کمتر هواداری باشد که پادوانی را به یاد نداشته باشد.برای خود من اولین چیزی که پس از شنیدن نام پادوانی به ذهنم می رسد،نجابت و آرام بودن است.قطعا هیچ یک از ما به یاد نداریم که پادوانی به نیمکت نشینی اعتراض کرده باشد یا جو تیم را بهم ریخته باشد.خیلی از بازیکنان خودی این کار را انجام داده اند اما جنس پادوانی با همه فرق داشت.
یک برخورد در بازی نحس
سوت شروع بازی استقلال و فولاد که زده شد،همه فکر میکردند که این بازی هم مثل بازی های دیگر است اما داستان جور دیگری رقم خورد.صحنه برخورد پادوانی و آرمین سهرابیان به قدری دردناک بود که تا مدت ها از ذهن دور نمی شد.تقریبا همه بازیکنان استقلال تا شامگاه پیروزی برابر فولاد در خوزستان بی خواب بودند و نگران. اتفاق تلخ آسیب دیدگی لئوناردو پادوانی سبب شده بود تا آنها مثل هواداران ، سخت نگران باشند. ضربه مهیب در حین بازی به مهره های گردن پادو می تواند خطرساز و حتی جبران ناپذیر باشد برای این بازیکن محبوب.
اولین تصاویر ثبت شده در استادیوم غدیر از لحظه وقوع حادثه نشان از فقدان یک ابزار بسیار حیاتی برای انتقال بیمار با احتمال آسیب دیدگی از ناحیه گردن وآسیب های نخاعی دارد. نبود فیکس کننده گردن در این صحنه به همراه تیم اورژانس و تیم پزشکی ورزشگاه و باشگاه ، کاملا مشهود است. یکی از ابزارهایی که در این مواقع باید حتما در دسترس تیم امدادی باشد.
دکتر نوروزی توضیح داد
دکتر نوروزی؛ پزشک و ارتوپد باتجربه باشگاه استقلال در خصوص آخرین وضعیت جسمانی لئوناردو پادوانی؛ مدافع برزیلی این تیم در صفحه اجتماعی خود نوشته است:
«اللهم اشف کل مریض آموخته ام که تا وقتی می توانم از عمق وجودم و با تمام خلوصم خدا را صدا بزنم ناامید نگردم…بارالهی چگونه از رحمت تو نامید شوم وقتی این همه نعمت و لطف ات را دور تا دورم می بینم ….خدایا امروز دعایم این است بجز خودت به کس دیگری واگذارش مکن.
خبر همانند گذشته عین تیر گزنده زخم زد و رفت ..مرد ساکت و ستون محکم دفاع استقلال که مدتها عاشقانه تلاش میکردبه ترکیب اصلی بپیوندد و بار دیگر مورد محبت هواداران پرشور قرار بگیرد در اولین حضور مضروب و مصدوم شد.
متاسفانه برای این مرد برزیلی با قلب ایرانی فوتبال ان روی سکه را نشان داد و اسیر تندباد حادثات گردید.در همان معاینات اولیه مشخص شد آسیب دیدگی فراتر از همیشه خواهد بود استخوان جمجمه شکسته و خونریزی شدید آغاز و پاها بیحرکت شد.
با کمال تاسف مانند گذشته بازار شایعات داغ وگمراه کننده بود و خبر از قطع نخاع بود اما در سایه لطف خدا و دعای مردم شریف در آزمایشات تکمیلی مشخص شد نخاع سالم و ولی فشار زیادی را متحمل شده است.
بعد از مشورت فراوان بالاخره تصمیم گرفته شد عمل اولیه در همان اهواز انجام شود که با عنایت الهی و تلاش کادر بیمارستان آپادانا اهواز و همراهی کادر مجرب پزشکی استقلال عمل شش ساعت بطول انجامید و هم اکنون خونریزی قطع شده و پادووانی به هوش امده و فشار بر روی نخاع کمتر شده است و در انتظاریم شرایط به مرحله ثبات برسد و با همکاری باشگاه با آمبولانس هوایی او را به تهران منتقل کنیم وادامه درمان در تهران انجام گردد… .
هنوز برای گمانه زنی و اظهارنظر زود است و انتظاریم داریم رسانه های گروهی محترم که مسولانه موضوع سلامتی پادووانی را پیگیری می کنند از پخش شایعات جلوگیری و هم چون گذشته اخبار دقیق را از این معاونت دریافت نمایند.فقط از همه مردم التماس دعا داریم تا در مرحله نخست سلامتی پادوانی که میهمان کشور ماست را به وی برگردانیده شود..بار الهی امیدم به توست نامیدم مساز»
تیر به قلب هواداران!
ضربه مهلک به ستون فقرات پادوانی شاید یکی از غم انگیز ترین اتفاقات فوتبالی بود که می توانست رقم بخورد.شاید خیلی ها هنوز صحنه انتشار خبر پادوانی را به یاد داشته باشند و برد شیرینی که طعم زهر می داد.برای آبی ها پادوانی همیشه نماد آرامش بود و دیدن او روی ویلچر،قطعا غم انگیز و ناراحت کننده بود.من هنوز صحنه حضور پادوانی با ویلچر در استادیوم آزادی را خوب به یاد دارم.همه خوب می دانیم که برای یک فوتبالیست حرفه ای هیچ چیز سخت تر از این نیست که دیگر نتواند در زمین چمن راه برود و این سرنوشت تلخ،نصیب پادوانی شده بود.
به راحتی فراموش شد!
پادوانی که با پاهای خودش به ایران آمده بود،حالا با ویلچر به سرزمین خودش برمی گشت و همه گمان می کردند که دست های مسئولین باشگاه استقلال،او را تنها نگذارد اما زهی خیال باطل!اولین تبلیغ وسایل ورزشی توسط پادوانی که در صفحه مجازی اش پخش شد،نشان داد که هیچ کمکی از سوی باشگاه به او نشده است اما او باز هم لبخند می زد.یکی از پیج های قدیمی استقلال مطلبی را منتشر کرد مبنی بر اینکه،پادوانی برای گذران زندگی به تبلیغات روی آورده است و لطفا صفحه مجازی او را دنبال کنید تا بتواند تبلیغات بیشتری بگیرد.این تنها کمکی بود که برخی هواداران استقلال می توانستند به پادوانی کنند.اما هر انسانی آستانه صبر دارد و برای پادوانی این آستانه صبر به سر آمد و در استوری هایش به زبان فارسی از مشکلاتش نوشت.از بی پولی و دغدغه مالی.به زبان مستقیم گفت که برای گذران زندگی به پول نیاز دارم اما باشگاه پول من را نمی دهد.مستقیم دستانش را به سوی هوادار گرفت که به او کمک کنند.نوشت که برای انجام این کار به حمایت شما هواداران نیاز دارم.
قلبمان شکست!
پس از خواندن استوری های پادوانی،شاید اشک در چشم خیلی از ما جمع شد و قلبمان شکست.پادوانی با پیراهن استقلال به این روز رسیده بود و حالا تنها مانده بود.ناخودآگاه یاد اسماعیل بهداروند افتادم که برای استقلال چشم هایش را از دست داد و حالا هیچکس حتی سراغی از او نمی گیرد!یاد اسماعیل های دیگر افتادم که زندگیشان بر سر استقلال رفت و آخرش هیچ.
همیشه لبخند می زد!
چهره پادوانی با همان لبخند همیشگی ، لحظه ای از چشمانم کنار نمی رود و فکر می کنم وقت آن رسیده که اعلام کنیم اگر آقایان عرضه رسیدگی به مشکلات را ندارند،شماره کارت اعلام کنند تا هواداران خیر کاری انجام دهند.هیچ چیز را هم که دخیل این ماجرا نکنیم،می رسیم به ضعف شدید مدیریتی در کمک رسانی به بازیکنان.باید هرطور شده به پادوانی کمک شود.نباید فراموش کرد که او با لباس استقلال پاهایش را از دست داد.