قصه پیام صادقیان و پیام صادقیان‌ها در فوتبال ما اگرچه دردناک و جانسوز ولی به شدت تکراری و کلیشه‌ای شده است. استعدادهای نابی که امید و آرزوهای زیادی هم در خود و هم در دل فوتبالدوستان شکل دادند و نسبت به آن به شدت بی‌تعهد و غیر مسئولانه رفتار کردند و به نقطه‌ای رسیدند که […]

قصه پیام صادقیان و پیام صادقیان‌ها در فوتبال ما اگرچه دردناک و جانسوز ولی به شدت تکراری و کلیشه‌ای شده است. استعدادهای نابی که امید و آرزوهای زیادی هم در خود و هم در دل فوتبالدوستان شکل دادند و نسبت به آن به شدت بی‌تعهد و غیر مسئولانه رفتار کردند و به نقطه‌ای رسیدند که راه برگشت برایشان باقی نمانده است.

صحبت از یک الماس ناب است که هرگز تیغ تیز خراش‌های هیچ تراشنده‌ای را به جان نخرید تا امروز تبدیل به گوهری بدون قیمت در فوتبال ایران شود و در جایی که باشگاه‌ها برای پروژه قهرمانی در ایران و آسیا باید برای به خدمت گرفتنش وقت می‌گرفتند و در صف می‌ایستادند، به حدی سر نخواستنش دعواست که قید ادامه استفاده از تخصص و مهارتش را بزند و طی مسیری را در اندیشه بپروراند که هیچ آینده‌ای را نتوان در آن برایش متصور بود.

روزی که علی دوستی‌مهر در تیم جوانان از دیدن بازی او برق به چشم می‌انداخت، از گوهرهای نابی صحبت کرد که آینده فوتبال ایران را خواهند ساخت. از محسن مسلمان به عنوان علی کریمی جدید، از کاوه رضایی به عنوان جانشین علی دایی و از پیام صادقیان به عنوان یک مهدوی‌کیایی دیگر. و روزی که زوران جرجوویچ برای تغییر نسل پا به ذوب آهن گذاشت و استعدادهای نابی به این تیم راه داد و میانگین سنی سبزهای اصفهان را به زیر ۲۴ سال رساند و در توجیه کنار گذاشتن اسامی پر زرق و برق آن دوره، پز جوانانی را می‌داد که روزی از آنها عوامل قهرمانی ایران در آسیا و صعود از مرحله گروهی جام جهانی بیرون خواهد آمد.

تیمی که در آن فرشید طالبی چند سال بعد کاندیدای بازیکن سال آسیا شد، کاوه رضایی قیمتش این روزها در لیگ‌های اروپایی سر به فلک کشیده است و برای باشگاه‌های ایرانی دست نیافتنی محسوب می‌شود، قاسم حدادی‌فر که هنوز هم گره‌گشای کار سبزقباهاست. محمدرضا خلعتبری که منتظر پایان مصدومیتش است تا عصای دست منصوریان در خط حمله باشد و محسن مسلمانی که جایگاه او هم فاصله زیادی با توانایی‌هایش دارد و اسارت حواشی ضربه زیادی به فوتبالش زد ولی او هم امروز حداقل رکوردهایی در آمار پاس گل به نام خود ثبت کرده و ۲ قهرمانی در لیگ برتر در کارنامه دارد و همچنان در یکی از تیم‌ها پروژه قهرمانی را طی می‌کند. حسین ماهینی که این روزها کاپیتان دوم پرسپولیس است و در نهایت پیام صادقیانی که قرار بود روزی در کت و شلوار مشکی خوش دوخت توپ طلای آسیا را به بغل بگیرد و فلاش‌های دوربین عکاسان چشمانش را آزار دهد. جورجوویچ هم مثل علی دوستی مهر آن روزها حاضر بود بین آن همه استعداد ناب بیشترین سرمایه‌اش را روی پیام صادقیان قمار کند ولی هر دو در این قمار باختند.

روزی که پاس مواجش خط دفاع نفوذ ناپذیر ملوان را شکست و خلعتبری را در جبر گلزنی قرار داد کل استادیوم مبهوت توانایی‌های ستاره‌ای شدند که داشت در فوتبال ایران و آسیا وقت تلف می‌کرد و جایش در تیم‌های بزرگ اروپایی خالی بود.

وقتی با ضربه کاشته بی‌نظیر خود در دیدار با نفت یک تنه گره بازی را برای پرسپولیس پر ستاره آن زمان باز کرد یکی از روزهایی را رقم زد که بی دلیل به آینده‌ای طولانی برای داشتن یک سوپر استار به تمام معنا خوش‌بین شدیم.

فوتبال پیام امروز و در پی تصمیم اشتباه جدید او تمام نشده است. او مدت‌ها قبل اشتباه تصمیم گرفتن را شروع کرده بود و از همان دوران دکمه سقوطش را زد و امروز به جایی رسیده که از مدت‌ها قبل می‌شد منتظر رسیدنش به آن شد.

فوتبال صادقیان همان موقعی تمام شد که از محرومیت دو جلسه‌ای به دلیل کوبیدن آرنج به صورت بازیکن حریف مجوز بازی گرفت و تنها ۸ دقیقه طول کشید تا درگیری فیزیکی دیگری بیافریند. انگار بازیکنی که روزی با تکنیک نابش حریفان را سرنگون می‌کرد به روزی افتاده بود که از ناتوانی دست به خشونت می‌برد.

زمانی فوتبال صادقیان به پایان رسید که علیرضا منصوریان در تیم امید از افراط بازیکنانش در مصرف قلیان و تاثیر مستقیم روی کیفیت بازی و دوندگی نفراتش گلایه می‌کرد. جایی که با ورود کمیته اخلاق رای به محرومیت او داده شد.

وقتی فوتبال صادقیان تمام شد که برخلاف ادعایش که می‌گفت قصد دارد در ترکیه به دور از رسانه و حاشیه فوتبالش را پیگیری کند و به اوج برگردد و پیراهن تیم ملی بر تن کند ولی نمی‌دانست در آن سوی مرز شمال غرب کشور هم زیر ذره‌بین است و نشست و برخواست با مدل‌های غیراخلاقی و اینفلوئنسرهای سخیف اینستاگرامی برایش دردسر درست می‌کند.

بیست و هفت سالگی سن کنار گذاشتن فوتبال نیست اگر به یاد بیاوریم پائولو مالدینی ۱۴ سال بعد از آن و در زمانی که هنوز ستاره میلان بود کفش‌هایش را آویخت. وقتی می‌بینیم بوفون ۴۱ ساله هنوز برای رویایی بردن چمپیونز لیگ تلاش می‌کند و وقتی بدانیم خاویر زانتی ۱۰ سال بعد و در ۳۷ سالگی در نهایت توانست به عنوان کاپیتان اینتر قهرمانی در اروپا را تجربه کند. بیست و هفت سالگی دقیقاً زمان کنار گذاشتن فوتبال است وقتی پیام صادقیان باشی. وقتی در زمان اندوختن شروع به خرج کردن خودت کنی و در جایی که باید اوج پختگی و برداشت داشته‌هایت باشد به نقطه‌ای برسی که به جای زدن تو دهانی به آنهایی که می‌گویند تمام شده‌ای، خودت هم دیگر امیدی به خودت نداشته باشی.

اگر روزی روزگاری علی دایی و جواد نکونام را بابت کنار زدن نام صادقیان از بین مسافران جام جهانی مورد عتاب و خطاب قرار داده‌ایم، امروزِ روز باید یقه چه کسی را بگیریم پیام؟ چه کسی مقصر به این روز افتادنت است؟

فوتبال بدون شما هم به راهش ادامه می‌دهد آقای صادقیان ولی حالا که به حرفه جدیدی روی آوردی حواست باشد که هرگز روی خودت قمار نکنی چرا که از پیش باخته محسوب می‌شوی، آن هم با ضریب یک و یک هزارم.