سعید سرفرازیان روزنامه نگار علیخطیر از استقلال رفت. جدایی که به گمان بسیاری در زمان خوبی انجام نشد و اگر خطیر کمی بیشتر تحمل میکرد مطمئناً به سود آبیپوشان بود. علاوه بر استقلال که خطیر را از دست داد استراماچونی هم یکی از حامیان اصلی و سرسخت خود را از دست داد تا کمی نگران […]
سعید سرفرازیان
روزنامه نگار
علیخطیر از استقلال رفت. جدایی که به گمان بسیاری در زمان خوبی انجام نشد و اگر خطیر کمی بیشتر تحمل میکرد مطمئناً به سود آبیپوشان بود. علاوه بر استقلال که خطیر را از دست داد استراماچونی هم یکی از حامیان اصلی و سرسخت خود را از دست داد تا کمی نگران آینده شود. پای فشاریهای علیخطیر برای آوردن استراماچونی موضوعی نیست که بتوان آن را فراموش کرد. خطیر برای جلب رضایت اعضای هیئت مدیرهی استقلال و اجازهی حضور استراماچونی در استقلال مجبور شد با برخی از اعضای هیئت مدیره دعوا کند. مقابله با خواستههای برخی از اعضای هیئت مدیره و حتی عوامل ذینفوذ خارج از باشگاه که موافق حضور مربی خارجی نبودند کار راحتی نبود، اما خطیر با سماجت و پیگیریهای لازم از عهدهی آن برآمد و موفق شد استراماچونی را از ایتالیا به ایران بیاورد. قضاوت در مورد انتخاب خطیر را نتایج و کارنامهی استراماچونی در آینده مشخص خواهد کرد اما همینکه خطیر برای انتخاب سرمربی تیم به یک مسیر جدید رفت بسیار مهم و قابل توجه است . او در دام تکرار و ادامهی همان رسم سالهای گذشته که به گزینههای دم دستی و آزمایش شده بسنده نکرد تا حداقل در این شرایط که استقلال سالها به موفقیت چشمگیری نرسیده یک فضای جدید و متفاوت را تجربه کند. همچنان که مستحضرید در آن زمان یکی دو نفر از اعضای هیئت مدیرهی استقلال به شدت دنبال گزینههای داخلی و حتی خارجی مد نظر خود برای مربیگری استقلال بودند آنها دوست داشتند که سرمربی استقلال از کانال و مسیری که آنها میگویند انتخاب شود و از این که خطیر همه کاره باشد دلخور بودند.
سنبهی قوی علیخطیر و استدلالهای محکمه پسندش باعث شد که اعضای هئیت مدیره به اجماع برسند که حضور استراماچونی در استقلال به تصویب برسد.
اقدامات خطیر
خطیر هم به عنوان یک انسان خواه ناخواه ایراداتی دارد و مانند تمام مدیران دیگر در مدیریت و تصمیمگیریهای مربوطه اشتباهاتی مرتکب شده است، اما نمیتوان از این نکته گذشت که او یک مدیر کاربلد و به روز است. چرا؟ چون با فعالیتهایی که از او دیدهایم مشخص است از بسیاری جهات شایستگی حضور در استقلال و حتی سطح کلان مدیریت ورزشی کشور را دارد چه در مدیریت ستادی و چه در مدیریت میدانی او اقدامات خوبی از خود به جای گذاشته است.
حتی با مدرک مربیگری فوتبالی که در اروپا به دست آورده است از نکات فنی هم کم و بیش مطلع است و اگر در بحثهای فنی نظری میدهد نظری صائب و از روی آگاهی میباشد هرچند او در مدت حضورش در استقلال هرگز در حیطهی فنی و کار مربیان دخالتی نداشته است. پس وقتی به خصوصیات علی خطیر میپردازیم به این نکته میرسیم که خطیر یک مدیر چند بعدی میباشد او بسان یک بازیکن چند پسته که خواستههای مربی خود را به نحو احسن در پستهای مختلف انجام میدهد عمل میکند.
خطیر عصای دست فتحی بود و میتوانست با یک حرکت و عکسالعمل خیلی از مسائل را تحتالشعاع قرار دهد و بسیاری از هواداران استقلال هم او را دوست دارند.
خطیر زبان سرخی دارد و بنا به رسم دیرین که زبان سرخ سر سبز را به باد میدهد او هم قربانی زبان سرخ خود شد حتی اگر بپذیریم که هیچ فشاری از بالا بر فتحی برای کنار گذاشتن خطیر هم نبوده اما واکنشهای خطیر نسبت به بسیاری از اتفاقات باعث شده بود که مدیران بالا دستی از او خوششان نیاید.
خطیر خثنی بودن را دوست ندارد نشستن پشت میز و امضا کردن صرف را نمیتواند تحمل کند او میخواهد در بطن ماجراها باشد و به همه چیز اشراف کامل داشته باشد.
اعتقاد دارد وقتی مسئولیتی را میپذیرید باید با تمام وجود برای آن تلاش کنید تا فردا روز که از تو اسمی برده میشود به نیکی باشد. یکی از دوستان رسانه میگفت که خطیر چند وقت پیش به او گفته او را با بدنامی از استقلال کنار خواهند گذاشت. حرفی تلخ از زبان یک مدیر تلاشگر که میداند اوضاع بر وفق مرادش نیست و یا لااقل نمیگذارند که بر وفق مرادش باشد.
اذیت کردن خطیر از طرق مختلف، تهمت زدن به او، گسترش دامنهی مخالفت و جدال با خطیر به فضای مجازی و تحت فشار قرار دادن فتحی برای برکناری معاون ورزشی باشگاه از فعالیتهایی بود که مخالفان خطیر در این مدت انجام داده بودند. حالا دیگر خطیری در استقلال نیست و او هم به سرنوشت دهها مدیر و معاون دیگر که در استقلال قربانی شدند دچار شد. انگار به استقلال نیامده است که مدیران و مسئولان آن افرادی سختکوش و تلاشگر باشند. حالا شاید برای آنهایی که به کنار گذاشتن خطیر به خود میبالند عرصه خالی شده باشد تا از استقلال تکهای بزرگتر نصیبشان شود و منافع بیشتری به دست آورند. شنیدن این خبر که یک دلال باعث شده تا خطیر از استقلال برود به اندازهی کافی دردآور است و میتوان درک کرد که چرا فوتبال ایران به این حال و روز افتاده است.