حسن صانعی پور روزنامه نگار شرایط فوتبال امروز ایران بی شباهت به فوتبال شوروی سابق نیست. عدم اقبال به خصوصی سازی و دولتی بودن صرف، که همواره با مدیرانی اداره می شود که دوران تکامل مدیریتی خود را در چنین باشگاه هایی تجربه می کنند. و در صورت ناکامی، خیلی ساده و بی درد سر، […]
حسن صانعی پور
روزنامه نگار
شرایط فوتبال امروز ایران بی شباهت به فوتبال شوروی سابق نیست. عدم اقبال به خصوصی سازی و دولتی بودن صرف، که همواره با مدیرانی اداره می شود که دوران تکامل مدیریتی خود را در چنین باشگاه هایی تجربه می کنند. و در صورت ناکامی، خیلی ساده و بی درد سر، جای خود را به دیگری می دهند. سرآغازهمان مقوله است که فوتبال ایران، ازآن رنج می برد. معمولا در چنین مواقعی، آب از آب تکان نمی خورد و به قولی نه کوزه ای شکسته و نه آبی ریخته است.
مدیریت فوتبال
مدیریت کسب تجربه نیست
حداقل نیمی از ایرانیان، توجهی خاص به فوتبال دارند و به جرات می توان گفت یک سوم از آنان با فوتبال زندگی می کنند. اگر بگوییم تمام سالن های ورزشی، در قرق فوتبالیست های خرد و کلان ایران است. سخنی به گزافه نگفتیم. سالیانه هزاران جام و صد ها لیگ و ده ها تورنمنت در این رشته برگزار شده، و تب فوتبالی ایرانیان همیشه بالا بوده است.
علیرغم این موضوع، همواره مدیریت فوتبال ایران در حال آزمون و خطا بوده، و عیوب شناسایی شده نیز برطرف نمیگردد و یا حداقل با لطیف کردن اوضاع از کنار آن به آرامی می گذرند. هیچگاه دیده نشد که فلان مدیر بعد از عزل و یا استعفا، مورد سوال قرار گیرد و ملزم شود بیلان کار خود، همراه با سود زیان دوران مدیریتش را ارایه بدهد. تاسف بار تر اینکه با پستی بالاتر در سازمانی دیگر مشغول بکار می شود.
این در حالی است که صنعت عظیم فوتبال، باید در گزینش مدیران خود، صافی تخصص و تعهد وکارایی را لحاظ کرده و از مدیریت سفارشی و احساسی، به طرف مدیریت برنامه محور و تعقلی حرکت کند.
آیا فوتبال یک صنعت است؟
در این موضوع، در یک تعریف استاندارد و جهانی آن، شکی نداریم. زیرا در تعریف صنعت آمده است ؛مجموعه ای از فعالیت های اقتصادی که به صورت مشترک صورت می گیرد و منجر به ایجاد درآمد می شود. حال می تواند این صنعت، مانند فوتبال ایران، نوپا باشد، و یا یک صنعت توسعه یافته مانند صنعت فوتبال در برخی از کشورهای اروپایی و آمریکایی باشد. با عنایت به اینکه ورزشگاه های امروزی در کل دنیا در رشته فوتبال بینندگان زیادی را به خود مشغول داشته است و گرایش نسبت به این ورزش روز به روز و با گذشت زمان بیشتر می شود. و با وجود میلیون ها بیننده تلویزیویی و داد و ستد های مربوط به انتقال بازیکنان و نیز حق فروش لباس، صنعت بودن فوتبال انکار ناپذیر است.
سیمای سنتی فوتبال ایران
فوتبال کشور ما، هرچند که از نظر کیفیت بازی، نسبت به لیگ های آسیایی، کیفیت نسبتا خوبی دارد؛ اما از نظر عملکرد مالی از وضعیت کاملا نامناسبی برخوردارمی باشد. تعریفی جامع از حق پخش تلویزیونی و سود حاصل از آن وجود ندارد. واکثر قراردادهای بازیکنان با ماده و تبصره های عجیب و غریب بسته شده، تا به طبع آن، درنقل و انتقالات، سودی آنچنان عاید باشگاه نشود. حق رشد بازیکنان نوجوان در نهایت به کیسه باشگاه نمی رود. جذب بازیکنان خارجی هم که به بدهی های معروف و زیان آور خود منتهی می گردد. اصلا باید گفت با گذشت سالیان دراز و آشنایی با اقتصاد نوین و داشتن متخصصان در این مورد، چیزی به عنوان صنعت در فوتبال ایران وجود ندارد. زیرا درآمدی در انتهای هر فصل در هیچ باشگاهی حاصل نشده و تزار منفی فوتبال ایران در جای خود منحصر به فرد بوده و باید در کتاب رکورد های جهان ثبت گردد.
دور باطل نرسیدن
چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد، من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک. مراد فوتبال ایران چیست؟ مقصود نهایی از پرداختن به آن چه خواهد بود. قراین نشان می دهد. جنبه تفریحی آن بر صنعتی بودنش می چربد. و قصد آن نیست از این بازار عظیم، برای چرخش اقتصاد ملی بهره ای ببریم. جوانان را در آن به کار آفرینی مشغول سازیم. و در تقابل با دنیای فوق مدرن فوتبال، سهم خواه استعداد هایی باشیم که اغلب به بیراهه می روند. دور باطل نرسیدن در فوتبال ایران در حال تکرار است. و متصور هم نیست که چه زمان و با کدام تدبیر، از چرخه باطل خود، به راه راست هدایت شود.
تمام ناتمام فوتبال ایران
تمامیت فوتبال ایران در مظلومیت بسرمی برد. به جرات می توان گفت؛ می شود از هر استان کشور، یک تیم ملی قوی تشکیل داد. کافی است به محلات دور افتاده شهرها رفته و گذری به چمن های عریان روستاها بزنیم. معدن فوتبال ایران بدون اینکه استکشاف و استخراج شود از بین می رود. کارخانه های ایران و صنایع کشور، برای سرمایه گذاری در فوتبال، تابع یک قانون یکسان نیستند. نفت تهران کجا رفت. ایرسوتر نوشهردیگر وجود ندارد. نساجی مازندران برای پرداختن به فوتبال، تعریف خاصی ندارد. تراکتور تبریزعلیرغم توانایی های بسیار، توانسته است هواداران پر شور خود را راضی کند؟. تیم های خراسانی بعد از نابودی ابومسلم، هر سال با رنگ و سیمایی متفاوت، در فوتبال ایران حضور دارند. قصه سرخابیهای پایتخت هم که اظهر من الشمس است.