سید امیر میرصالحی مدیران الاهلی بعد از وعده استخدام سرمربیان نامدار با المحمدی مربی تیم‌جوانان به‌جای مربی کروات ادامه می دهند تا یکبار دیگر اثبات شود قدرت سایرین در اهلی چقدر بیشتر از سرمربی است. برای ما که همواره عادت کرده بودیم، او را با کت و شلواری مرتب و یک دست اتو کشیده که […]

سید امیر میرصالحی
مدیران الاهلی بعد از وعده استخدام سرمربیان نامدار با المحمدی مربی تیم‌جوانان به‌جای مربی کروات ادامه می دهند تا یکبار دیگر اثبات شود قدرت سایرین در اهلی چقدر بیشتر از سرمربی است.
برای ما که همواره عادت کرده بودیم، او را با کت و شلواری مرتب و یک دست اتو کشیده که بر روی نیمکت تکیه می زد، با تبسم های ملیح که پیش از شروع بازی ها توسط لنزهای دوربین شکار می شد بنگریم، دیدن بارش انواع و اقسام اشیاء از جایگاه تماشاچیان ملک عبدالله به سوی او که عصری نه چندان دور، سکوها را به قبضه خود درآورده بود، دردناک بود. اینکه پروفسور در آن لحظات بغرنج و موحش با چهره رنگ و رو رفته در تقلا بود خود را مسلط و فائق نشان دهد.
اینکه برای گریز از باران بطری ها، با قدم های متزلزل به نیمکت پناه برده بود.او که بناگاه با هزاران آمال و آرزو و با بلیط یک طرفه تهران-جده، چمدان بسته بود به سوی سرزمین سوزان باختر آسیا. دردناک و تامل برانگیز از این رو که حد فاصله سقوط او از نوک قله موفقیت و کامروایی به ژرفنای زمین، در کمتر از ۹۰ روز به طول انجامید.
در واقع تماشاچیان خشمگین، مردی را نشانه رفته بودند که هفته گذشته عنوان بهترین مربی فصل را در لیگ داخلی مان کسب کرده بود، خبری که در رسانه های سعودی پیچیده بود، احتملا برای برانکو تناقض طعنه آمیزی بود توام با تحسر. اینکه در زیر فشار خرد کننده رسانه های سعودی، در کنفرانس مطبوعاتی نهیب می زد، برای ساخت تیم در قامت مدعی به زمان نیاز دارد.
از سویی هواداران آشفته بر روی سکوها، مدعی بودن غرورشان به تاراج رفته، یکی از روزنامه های چاپ جده بعد از شکست خرد کننده و چهار گله این تیم در لیگ قهرمانان آسیا برابر الهلال تیتر زده بود: «ورود پروفسور تقلبی؟!».
موشکافانه تر اگر به موضوع بنگریم، اینکه دلار های بیکران و اغوا کننده مالکان و شاهزادگان سرزمین نفت خیز عربی، برانگیزاننده این بود تا برانکو حقیقت را در پس منطق‌، نامشهود جلوه دهد، مقصر شماره یک خود اوست، او که با فضا، رویکرد و ساختار تیم های عربی هرگز بیگانه نبود، شیب تند مهلکه سقوط پروفسور دقیقا از همین نقطه آغاز می شود.
گرچه تجدید قهرمانی مصائب و مشقت های خاص خود را اقتضا می کند، اما به یقین سروسامان بخشیدن تیمی که شخصیت قهرمانی در پیکره آن به طور مشخص نهادینه نشده به مراتب دشوار تر خواهد بود. همان لغزشی که برانکو پس از قهرمانی با شاندونگ لیونگ چین مرتکب شد، او پس از موفقیت، از تمدید قرارداد جدید سر باز زد و به پیشنهاد عبدالعزیز الدوسری پاسخ مثبت داد و راهی شهر دمام عربستان شد تا هدایت تیم الاتفاق را برعهده بگیرد؛ تیمی که ۲۴ سال از آخرین قهرمانی آن در لیگ گذشته بود، برآیند قابل پیش بینی سرنوشت برانکو پس از قطعی شدن سهمیه لیگ قهرمانان، اخراج به دست کاخ نشینان اعراب بود.
سرنوشتی که به نظر زود از خاطر مرد کروات رفته بود، از طرفی او بد اقبال بود که اولین دیدار رسمی در کسوت سرمربی الاهلی با یکی از مهمترین تورنمنت فصل مقارن شد. لیگ قهرمانان آسیا؛ رویارویی با حریف مدعی و سنتی الهلال. رسانه های عربستانی که با بزرگ جلوه دادن خرید های برانکو پیش از دیدار نبرد بزرگ ریاض-جده، فشار را به سوی تیم برانکو ایوانکویچ سوق دادند.
فعل و انفعالاتی که با توجه به نتایج ضعیف فصل گذشته الاهلی و قرار گرفتن در رده چهارم طبیعی به نظر می آمد. این ریخت و پاش و خریدها جایی معنا پیدا می کند که به این نکته توجه شود که استخوان بندی تیم ملی عربستان را دو تیم بزرگ شهر ریاض تشکیل داده اند، تعداد بازیکنان اردونشین الاهلی در تیم ملی را تنها محمد العویس گلر و عبدالفتاح عسیری وینگر ریزنقش این تیم تشکیل می دادند در حالی که سهم تیم الهلال ۷ نماینده و تیم النصر ۶ بازیکن ملی پوش است که رکن اصلی موفقیت یک باشگاه را برای قهرمانی تعیین می کنند.
از سوی دیگر برانکو با همان رویکرد حضور در ایران پا در عربستان نهاد، تغییرات آهسته و گام به گام درون تیمی، همچنین توجه ویژه به نظم و انضباط از خصیصه های مشهود برانکو در تیم پرسپولیس بود. او برای از بین بردن حواشی و بی انضباطی بازیکنان بزرگ و متعددی را در پرسپولیس نیمکت نشین و حتی به سکوها تبعید کرد، مدیران بالا رده مدیریتی همچون هواداران هم سو و یکصدا پشتیبان برانکو بودند، اما در الاهلی مدیران عجول سعودی هیچ گونه حمایتی از خود بروز ندادند.
زمانی که دنیل الکسیچ یکی از دو بازیکن خارجی اضافه شده برانکو به تیم، در بازی برابر الهلال ترجیح داده شده به بازیکن گرانقیمت و برجسته تیم، عمر السوما شمشیر انتقادات آخته را بودند و قلم ها را تیز تا پروفسور لاجرم از موضع خود عقب نشینی کند. از طرفی مقامات الاهلی در اقدام غیر حرفه ای پشت مهاجم محبوب شماره ۹ درآمدند و قرارداد بازیکن صرب تبار و مد نظر برانکو را در کمتر از یک ماه پس از عقد قرارداد، به صورت یک طرفه فسخ کردند!
از طرفی زیر فشار خرد کننده انتقادات چه از سوی رسانه ها و چه از طرف مقامات الاهلی، شتاب زدگی در تیم به خوبی قابل رویت بود، اینکه در ۵ بازی که برانکو مجال نشستن بر روی نیمکت الاهلی را دست یافته بود ۴ مرتبه سیستم و آرایش ترکیبی تیم دستخوش تغییر شد، از ۴-۲-۳-۱ معروف و مورد علاقه اش گرفته تا ۴-۴-۱-۱ . به نظر دستش خالی شده بود از برگ های برنده. از سوی دیگر استمرار استفاده و به کار گیری از حسین عبدالغنی مدافع کهنه کار ۴۲ ساله که این بازیکن، از زمان هدایت خورخه فوساتی زیرتیغ انتقادات رسانه های سعودی بود یکی دیگر از اهمال‌های صورت گرفته از طرف برانکو بود تا مقامات سعودی به تنگ آمده و نهایتاً بی رحمانه درب خروجی را نشانش دهند.
او که به چشم خود دیده بود،نباید به عیش و نوش های مالکان و شاهزادگانی که صدای سکه هایشان از فرسنگ ها فاصله به گوش می رسد مسرور می‌بود، اینکه عهد و ضمان در گردنه های سقوط خیلی زود توام خواهد شد به عزل و انفصال. اما سرانجام پروفسور پرسپولیسِ سرو شکل گرفته در قامت یک مدعی تمام عیار، تیمی که در قلمروی خود قربانیان را سلاخی می کرد را رها کرد تا تنها و یکه بتازد به دل طوفان.
درست بود که مدیران تیم در پرداخت مطالبات برانکو تاخیر کردند اما هواداران در تشویق این مربی کروات سنگ تمام می گذاشتند و او به چهره محبوب در بین هوادارانی تبدیل شد که قبل از هر بازیکن و چهره به تشویق او می پرداختند. او که شاید پس از خموشی و سکوت عذاب دهنده این روزها دلتنگ مستطیل و ورزشگاه یکصد هزار نفری باشد تا بعد از پیروزی با همان روال همیشگی با تواضع تمام شاگردان خود را به آغوش بکشد و برود به سوی جایگاه هوادارانی که نامش را بی وقفه از عمق وجود فریاد می کشند، جمعیتی که مشت های گره کرده خود را به نشانه «احترام» بالا می گیرند نه به نشانه اهانت.