برای تیمهای فوتبال شرایط سخت و طاقت فرسا یک امر طبیعی است. همین چهار سال پیش بود که تیم رقیب که امروز به واسطهی حمایتهای آنچنانی از سوی مدیران و مسئولان ورزش کشور به یکه تاز فوتبال ایران بدل شده است در حدود یک دهه منتظر لمس جام در لیگ برتر مانده بود که بالاخره […]
برای تیمهای فوتبال شرایط سخت و طاقت فرسا یک امر طبیعی است. همین چهار سال پیش بود که تیم رقیب که امروز به واسطهی حمایتهای آنچنانی از سوی مدیران و مسئولان ورزش کشور به یکه تاز فوتبال ایران بدل شده است در حدود یک دهه منتظر لمس جام در لیگ برتر مانده بود که بالاخره عروسی به کوچهی آنها رسید و پس از آنکه دو فصل قبل تر به خاطر عدم سقوط به لیگ دسته یک سجدهی شکر به جای آورده بودند به قهرمانی در لیگ برتر دست بافتند. به هرحال دوران فرود برای یک تیم فوتبال چیز عجیب و غریبی نیست که برخی برای اینکه به استقلال حمله کنند دایه مهربانتر از مادر شدهاند و برای بر هم زدن آرامش استقلال آیهی یأس و ناامیدی سر میدهند. واقعیتی که امروز استقلال با آن دست به گریبان است آن است که این تیم از نظم و انضباطی که سالیان با آن رقبا را از صحنهی فوتبال ایران محو میکرد دور شده است. رفتن بازیکنان کلیدی در ابتدای فصل نقل و انتقالات و عدم جایگزین شدن با نفرات شاخص باعث شده تا مربیان استقلال با دستهای بسته به دیدار حریفان خود بروند. اگر بخواهیم اسامی بازیکنان اسم و رسم داری که تنها در دو فصل اخیر از جمع آبیپوشان جدا شدهاند ردیف کنیم به نامهایی بر میخوریم که آرزوی داشتنشان در رویای مربیان مختلف در لیگهای معتبر منطقه قرار دارد.
از قفس توری استقلال تا خط حمله آبیها و خطوط مختلف میانی یک تیم کامل که توانایی هماوردی با هر تیمی در قارهی کهن را به همراه داشتند از استقلال جدا شده است ، اما خیلی از دوستان رسانهای این واقعیت را در پستوی ذهن خویش قرار داده و به مسائلی میپردازند که در درجه دوم اهمیت قرار دارد. علاوه بر این موضوع آمدن مدیران کارنابلد و البته پرسپولیسی به استقلال هم مزید بر علت شده تا چهار چرخ استقلال لنگ بزند. سپردن عنان اختیار و مسئولیت استقلال به مدیرانی که حتی جرأت بیان اجحاف و تبعیض های مختلف که از سوی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ در حق استقلال صورت میگیرد را ندارند هم از دیگر علت های افت استقلال میباشد. شرایط موجود باعث شده تا تعادل و هماهنگی لازم برای پیشبرد اهداف در استقلال فراهم نباشد. حوزهی مدیریت باشگاه با خلأ افراد کارکشته و ماهر روبرو شده است و در حوزهی فنی هم حاجتی به بیان مشکلات نیست چون معضلات عیان تر از همیشه در معرض دید عموم قرار دارد. در این وانفسا هم درگیر شدن استقلالیها با هم دیگر به قوز بالای قوز دیگر تبدیل شده است. متهم کردن هم دیگر به مافیا و باند بازی دقیقاً همان چیزی است که مخالفان استقلال به دنبال آن هستند. سرگرم شدن خودیها به دعوا و اختلاف تا تیم از ریتم و آهنگ مطلوب دور شود.
در دنیای فوتبال تیمهای بزرگی مانند میلان، لیورپول، رم و دورتموند سالهای سال است که در لیگ داخلی به موفقیتی نرسیدهاند اما هر کدام از این تیمها همیشه و در همه حال حرف برای گفتن داشته و خواهند داشت. اگر در مقام مقایسهی این تیمها با وضعیت کنونی استقلال مطلبی بیان شود مسلماً میتوان به این نکته اشاره کرد که وضعیت امروز استقلال هم یک وضعیت گذارا خواهد بود و چه بسا خیلی زود استقلال به همان تیمی بدل شود که هواداران انتظار دارند. مشکلات زیاد و فروان است اما اگر در مورد به کارگیری افراد در استقلال کمی تامل صورت گیرد یقیناً برای حل و فصل کردن مشکلات راههای خوبی وجود دارد.