عبدالله و خانواده‌اش تصمیم گرفتند ساعتی را در پارک نزدیک محله بگذراننداما عبدالله ساز مخالف را کوک کرد، همین اظهار نظرها لحظاتی بعد به مشاجره انجامید، ناگهان عبدالله کارد بزرگی را برداشت. عبدالله گفت: وقتی کارد را بالا بردم تا بر پیکر پدرزنم فرود آورم، صاحبخانه آن را گرفت که دستش زخمی شد ولی وقتی […]

عبدالله و خانواده‌اش تصمیم گرفتند ساعتی را در پارک نزدیک محله بگذراننداما عبدالله ساز مخالف را کوک کرد، همین اظهار نظرها لحظاتی بعد به مشاجره انجامید، ناگهان عبدالله کارد بزرگی را برداشت.
عبدالله گفت: وقتی کارد را بالا بردم تا بر پیکر پدرزنم فرود آورم، صاحبخانه آن را گرفت که دستش زخمی شد ولی وقتی آن را کشیدم احساس کردم تیغه آن به جای دیگری گیر کرده است.

آن زمان نفهمیدم که تیغه کارد بر قلب دخترم نشسته است. پدر زنم را عامل این بدبختی دانستم و از پشت سر ضربات کارد را به وی زدم.