شاهرخ عبدالرزاق / گزارش را با صحبتهای مدیرعامل جدید باشگاه استقلال آغاز میکنیم. احمد سعادتمند دوهفته قبل در برنامه فوتبال برتر درخصوص وضعیت شیخ دیاباته اظهار داشت: «دیاباته را حتما حفظ میکنیم. با رمضانی صحبت کردم که بعد از پرداخت بخشی از قرارداد بازیکنان، از هفته آینده بهسمت تمدید قرارداد بازیکنان برویم و با […]
شاهرخ عبدالرزاق /
گزارش را با صحبتهای مدیرعامل جدید باشگاه استقلال آغاز میکنیم. احمد سعادتمند دوهفته قبل در برنامه فوتبال برتر درخصوص وضعیت شیخ دیاباته اظهار داشت: «دیاباته را حتما حفظ میکنیم. با رمضانی صحبت کردم که بعد از پرداخت بخشی از قرارداد بازیکنان، از هفته آینده بهسمت تمدید قرارداد بازیکنان برویم و با آنها مذاکره کنیم.» مدیر آبیها در این برنامه دو وعده داد که با سپریشدن حدود دو هفته هنوز خبری از تحقق آنها نیست و باید علاوه بر آنها عدم پرداختی به بازیکنان را هم مورد توجه قرار داد تا گره مشکلات استقلالیها بهواسطه مسائل مالی هر روز کورتر از گذشته شود.
همه اینها در حالی است که گویا فریبخوردن مدیران وقت استقلال طی این سالها آنهم توسط یک چهره مشترک باعث شده کمتر کسی به وعدههای مدیر فعلی نیز دلخوش کند، چراکه ممکن است در آیندهای نزدیک اتفاقاتی بیفتد که شبیه سرنوشتی باشد که ستارههای این تیم را دوسال پیش از استقلال فراری داد! بهتر است ابتدا از عملیات فریبی که استقلالیها را در سه نوبت سرکار گذاشت بگوییم و سپس به اصل ماجرا بپردازیم؛ ماجرایی خطرناک که شاید درپس آن جدایی دو ستاره خارجی دیگر استقلال نهان باشد.
عملیات فریب در ۳ اپیزود
فریب اول، حفظ جباروف: در دوران بحرانی و پایانی مدیریت افتخاری، استقلال قرار بود برای ماندن جباروف ۱۳۴ هزاردلار توافقشده از مطالبات او را پرداخت کند. یک هوادار خارجنشین وارد شده و میگوید میخواهد این پول را پرداخت کند. نهایتا توفیقی افشا میکند که تنها ۱۳ دلار پرداخت شده بود و آقای هوادار برای اولینبار رسما فریبکاری خود را با جعل رسید نشان میدهد. اسناد جعلی نیز در این خصوص منتشر شده است. فریب دوم، بازگرداندن جباروف: دوران مدیریت فتحی و دوستانش، آقایان با وجود اینکه قبلا فریبکاری این آقا را مشاهده کرده بودند بازهم به او اعتماد کردند. قرار بود سرور با ۳۵۰ هزار دلار به استقلال برگردد بهشرطی که طلب قبلیاش را که ۱۳۳۵۰۰ دلار بود تسویه کنند تا بیاید و قرارداد جدید ببندد. بهگفته نزدیکان جباروف، فتحی ۴۰ هزار دلار را در دونوبت حواله کرد و بقیه مبلغ بدهی را که قرار بود همان هوادار خارجنشین بدهد هرگز پرداخت نشد. سند حواله را جعل کردند و بعد هم گفتند ما طلب جباروف را دادیم و او سر همه را کلاه گذاشت و برای بستن قرارداد نیامد!
جالب اینکه در این دوره گروهی از نزدیکان باشگاه عمیقا به این هوادار فریبکار اعتماد کرده بودند تا با حرفهای خوشایند مدیران، از آنها و کاردانیشان تعریف کنند تا فریب دوم درنهایت تعجب صورت بگیرد.
فریب سوم، پرداخت مطالبات میلیچ و دیاباته: بعد از دو ماجرای قبلی شاید کمتر کسی تصور میکرد مدیریت سعادتمند بهوعده هوادار خارجنشین دلخوش شود ولی او بهراحتی هتتریک و یک سهگانه جاودانه فریب را بهنام خودش ثبت کرد. اینبار هم یک رسید جعلی حتی با غلط املایی منتشر شد که منتسب به حامی مالی تقلبی آبیها بود. کار تا جایی پیش رفت که حتی مسئولان فعلی باشگاه مثل منزوی هم موضعگیری و تاکید کردهاند سعادتمند باتوجه به سابقه این هوادار فریبکار نباید سراغش میرفت و این مساله نیاز به بررسی بیشتر و دقیقتری داشت و بهتر بود از مدیران قبلی در این خصوص استعلام میگرفت.
جباروف و تیام چطور از قفس استقلال پریدند؟
در پایان فصل هفدهم رقابتهای لیگ برتر اگرچه استقلال موفق به کسب عنوان قهرمانی مسابقات نشد اما با برتری مقابل ذوبآهن اصفهان در مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا موفق شد با اقتدار به جمع هشت تیم برتر آسیا رسیده و رقیب السد در این مرحله شود.
در بین دو فصل هفدهم و هجدهم استقلالیها درانتظار تقویت شاکله تیمی خود برای کسب عنوان قهرمانی قاره و درج ستاره سوم روی پیراهن استقلال بودند اما گذار مدیریتی از دوران افتخاری به دوران فتحی باعث شد خواب هواداران خیلی زود آشفته شود. ابتدا درخشش مجید حسینی و امید ابراهیمی در جامجهانی روسیه آنها را بهسمت در خروج از استقلال سوق داد و سپس نوبت به امید نورافکن، آچار فرانسه استقلال در آن روزها رسید. با این حال همه امید استقلالیها به حفظ سرور جباروف و مامه تیام بود تا حداقل آبیها با ماندن آنها با تیمی مقتدر مقابل السد قطر صفآرایی کنند، اما اندک دلخوشی هواداران با جدایی این دو بازیکن خارجی نیز نقش برآب شد تا این تیم درنهایت با یک ترکیب دگرگون در آزادی بازی را به السد واگذار و با لیگ قهرمانان آسیا خداحافظی کند. در آن زمان اخبار و تحلیلهای زیادی درخصوص علت جدایی جباروف و تیام از استقلال به رشته تحریر درآمد و صحبتهای متعدد و متفاوتی مطرح شد اما عمده آنها به سرکار گذاشتن مسئولان وقت استقلال توسط یک هوادار که میخواست هرطور شده از جیبش مطالبات دو بازیکن خارجی این تیم را تسویه کند، مربوط میشد که درنهایت و با ادعای توفیقی با ۱۳ دلار و ارائه سندهای رسید جعلی زمان را بهضرر استقلال کشته و درنهایت جباروف و تیام را با عصبانیت هرچه تمام از استقلال فراری داد و حالا ظاهرا نوبت به دو خارجی دیگر رسیده است!
سرنوشتی مشابه در انتظار ۲ ستاره دیگر
بعد از حدود دو سال، یکبار دیگر تاریخ در استقلال در حال رقمخوردن است؛ همان هوادار با قولهایش مبنیبر پرداخت مطالبات دو ستاره خارجی دیگر استقلال یعنی دیاباته و میلیچ ابتدا مدیران استقلال را فریب داد و آنها را تا مرز تعریف و تمجید و تشکر پیش برد و سپس با بدقولی و ارائه رسیدهای جعلی این دو بازیکن خارجی را از عصبانیت تا مرز انفجار پیش برد تا جایی که هر دوی آنها در مصاحبههای جداگانه نسبت به این موضوع انتقادهای تندی را مطرح کردند. شیخ که بسیار ناراحت است اخیرا در گفتوگویی کوتاه اعلام کرد نمیداند چرا رسید جعلی در اختیارش قرار دادند، چراکه این موضوع اعتبار باشگاه را زیرسوال میبرد و امیدوار است هرچه سریعتر مشکلات مالی باشگاه استقلال حل شود اما اینکه بخواهند با رسیدهای جعلی وضعیت را آرام جلوه داده و بهشعور بازیکن توهین کنند، غیرقابلقبول است.
در انتظار اخطاریه شیخ
با این وضعیت بهنظر میرسد شاید آنچه بر سر دو ستاره قبلی خارجی استقلال آمد با همان رفتارهای مشابه و قولووعدههای عملینشده درخصوص پرداخت مطالبات و درنهایت انتشار و ارائه رسیدهای جعلی در انتظار دو ستاره دیگر خارجی این تیم باشد بهخصوص اینکه از راهروهای باشگاه خبر میرسد احتمالا طی یکی، دو روز آینده اخطاریه شیخ دیاباته درخصوص آخرین مهلت برای پرداخت مطالباتش از طریق مدیربرنامههایش به باشگاه میرسد تا پس از آن دیگر بهانهای برای فسخ قرارداد یکطرفه وجود نداشته باشد و اگر این اتفاق رخ دهد قطعا هجمه سنگینی علیه مدیران فعلی باشگاه بهراه خواهد افتاد، چراکه این ماجرا بهاندازه جدایی شوکهکننده تیام برای هواداران استقلال گران تمام خواهد شد.
هوادار جنجالی: ۱۰ سال در لیگ برتر انگلیس کار کردم!
دلیل دعواها و تنشهای اخیر استقلال هواداری است که خارج از ایران سکونت دارد و در گذشته هم مدعی خرید باشگاه بود. درباره ماجراهای اخیر و بحث سندهای جعلی ارقام پرداختی به شیخ دیاباته و هرویه میلیچ با او صحبت کردیم که گفت: «دلیل سکوتم آرامش باشگاه استقلال است ضمن اینکه من موظف نیستم کمکی بکنم که بعد از آن این همه هجمه ایجاد شود، هرچند میدانم عامل این هجمهها کیست. از روزی که سعادتمند از طریق کانال استقلال از من تشکر کرد تیترها و تحلیلها علیه من آغاز شد و هزارویک انگ به من زدند. استقلال را عاشقانه دوست دارم و سه سال است که به این تیم داوطلبانه در زمان مدیریتهای قبلی هم کمک کردهام… .» وی ادامه داد: «این اتفاقات(واریز نشدن پول به حساب شیخ و میلیچ) بهخاطر تعطیلیها رقم خورد و دلیل دیگری هم ندارد چون از بانک ما در نروژ رسیدی برای پولی که واریز کردیم صادر نشده است. با میلیچ و دیاباته توسط یکی از بزرگان استقلال در ارتباط به اوضاع مسلط هستم ضمن اینکه هنوز فیشی صادر نشده است. سوال من این است که چرا خود سعادتمند از جعلی بودن رسیدها حرف نزده چون رسیدی صادر نشده است. بهنظرم این شیطنتها از سمت توفیقی، مشاور و معاون سابق استقلال که پرسپولیسی است آب میخورد.» ابراهیمی تاکید کرد: «ماجرای ۱۳ دلاری که توفیقی میگوید در زمان علی خطیر رخ داده و توفیقی اگر چیزی میگوید درست بگوید. یا مثلا یکی از دوستان از طرف جباروف میگوید که رسیدها جعلی است درحالیکه از همان ۴۰ هزار دلار پرداختی باشگاه، ۳۰ هزار دلار آن را من پرداخت کردم. شما فکر میکردید ۳۰ هزار دلار را فتحی داد درحالیکه پول بازیکن را نداشتند که بدهند و فقط ۱۰ هزار دلار دادند. من از سعادتمند نخواستم اسم من را برای تشکر بگوید، اما گفتم اگر این بازیکنان حفظ شدند به هوادار بگویید کار چه کسی بوده است. زمان خطیر هم بارها کمک کردم و اگر او مرد باشد صحبتهای من را تایید میکند و اگر مرد هم نباشد اسناد آن را منتشر میکنم. یادم میآید توفیقی یکبار گفته بود درباره نفت و گاز بپرسید چطور یکشبه سوپرمن شد؟ کسانی علیه من صحبت میکنند که خودشان صلاحیت نداشتند و همه اینها جنگ صندلی است.» این هوادار جنجالی در ادامه تصریح کرد: «نمیدانم صندلی استقلال برای این عزیزان چه چیزی دارد. برای من که فقط آبرویم در حال رفتن است درحالیکه با بنده تماس گرفتند و من را به سعادتمند وصل کردند تا به عشقم، استقلال کمک کنم درحالی که سابقه ۱۰ سال حضور در لیگ برتر انگلیس را دارم! تنها دلخوشی من این است که بازیکنان تا سهشنبه پولشان واریز شده و آنها اعلام دریافتی کنند تا برای همیشه از فوتبال ایران خداحافظی کنم.»
وی در پایان گفت: «من نه خوانندهام نه چیزی و فقط یک نفر همنام من در ایران فعالیت میکند و تشابه اسمی باعث شد این حرفها راه بیفتد ضمن اینکه خودم کمپانی موزیک مجاز در ایران دارم! ما آمدیم عاشقانه کمک کنیم و این صحبتها که مطرح میشود کذب مطلق است.»