آنقدر می‌نوشت كه نمی‌شد نخوانی
آنقدر می‌نوشت كه نمی‌شد نخوانی

    ۱۲ سال پيش در چنين روزی نادر ابراهيمی در تهران درگذشت. او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه در زمینه‌های فیلم‌سازی، ترانه‌سرایی، ترجمه، و روزنامه‌نگاری نیز فعالیت کرده‌است. ابراهیمی، همراهِ بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان، از اندک‌شمار سخنوران ایرانی به‌شمار می‌رود که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و […]

 

 

۱۲ سال پيش در چنين روزی نادر ابراهيمی در تهران درگذشت. او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه در زمینه‌های فیلم‌سازی، ترانه‌سرایی، ترجمه، و روزنامه‌نگاری نیز فعالیت کرده‌است. ابراهیمی، همراهِ بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان، از اندک‌شمار سخنوران ایرانی به‌شمار می‌رود که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و شناخته شده بوده‌اند. بیش از نود کتاب از ابراهیمی منتشر شده‌است.
نادر ابراهيمی در سال ۱۳۱۵ در تهران زاده شد: «پدرم نقاش بود و چند صباحی هم در مكتب استاد كمال الملک نقاشی كرده بود».۱۳ ساله بود كه به «حزب ملت ايران» پيوست و به خاطر فعاليت‌های ناسيوناليستی بارها دستگیر و بازجویی شد و به زندان رفت.
۱۵ ساله بود كه نوشتن آغاز كرد و ۲۷ ساله بود كه نخستين جُنگ داستان‌هايش «خانه‌ای برای شب» را در نشر روزبهان به چاپ رساند كه داستان «دشنام» آن با استقبال بسيار روبرو شد. آنقدر به كارهای گوناگون دست زد كه عنوان دو زندگينامه‌اش را «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل» گذاشت: «خط خوب اولین وسیله كسب من بود. برای آشنایان خطاطی می‌كردم و پول می‌گرفتم. یكی دو سال بعد، اولین حكم رسمی یک شغل مناسب را از یک موسسه دولتی دریافت كردم: كمک‌كارگر فنی تعمیرگاه سیار سازمان برنامه در تركمن صحرا.»
۲۰ ساله بود كه به دانشكده حقوق دانشگاه تهران رفت: «دانشكده حقوق را رها كردم. شايد هم دانشكده حقوق مرا رها كرد. امید وكیل شدن و از دزدها، جانی‌ها و كلاهبردارها دفاع كردن هم بر باد رفت.»
۲۶ ساله بود كه در رشته زبان و ادبيات انگليسی فارغ‌التحصيل شد، مدتی ترجمه می‌کرد تا سرانجام به صورت حرفه‌ای به نويسندگی رو آورد. از او بيش از صد رمان، جُنگ داستان كوتاه، كتاب كودک و نوجوان، نمایشنامه و فیلمنامه و آثار پژوهشی در زمینه‌های گوناگون به جا مانده است.
افزون بر اين چندین فیلم مستند و سینمایی ساخته و دو مجموعه تلویزیونی نوشته و كارگردانی كرده و ترانه‌هایی برای آنها سروده است. او همچنين نخستین نهاد غیر انتفاعی غیر دولتی ایرانشناسی را بنيان نهاد و هزينه بسيار برای سفر، تهیه فیلم و عكس و اسلاید از سراسر ایران و بایگانی آنها صرف كرد. ۵۶ ساله بود كه ماندگارترين اثرش «آتش بدون دود» را به چاپ رساند و فيلمی بر پايه آن ساخت كه بازتاب نبردهای تركمانان آزادی‌خواه عليه ارباب خودكامه است.
در تمام سال‌های پرکار و بی‌کار یا وقت‌هایی که در زندان به‌سر می‌برد، نوشتن را ـ که از ۱۵ سالگی آغاز کرده بود ـ کنار نگذاشت. در سال ۱۳۴۲ نخستین کتاب خود را با عنوان «خانه‌ای برای شب» را در نشر روزبهان به چاپ رسانید که داستان «دشنام» در آن با استقبالی چشمگیر مواجه شد. تا سال ۱۳۸۰ علاوه بر صدها مقاله تحقیقی و نقد، بیش از صد کتاب از او چاپ و منتشر شده‌است که دربرگیرنده داستان بلند (رمان) و کوتاه، کتاب کودک و نوجوان، نمایش‌نامه، فیلم‌نامه و پژوهش در زمینه‌های گوناگون است. ضمن آن‌که چند اثرش به زبان‌های مختلف دنیا برگردانده شده‌است.
او تلاش‌های كارشناسانه‌اش را در زمینه ادبیات كودكان در نهاد «همگام با كودكان و نوجوانان» كه با همسرش بنيان نهاد، متمركز كرد. كار این نهاد، نوشتن، چاپ و پخش كتاب، نقاشی، عكاسی و رفتارپژوهی و زبان‌پژوهی كودكان و بررسی شیوه‌های آموزش آنان بود. ابراهیمی در زمینه ادبیات کودکان، جایزه نخست براتیسلاوا، جایزه نخست تعلیم و تربیت یونسکو، جایزه کتاب برگزیده سال ایران و چندین جایزه دیگر را هم دریافت کرده‌است. او همچنین عنوان «نویسنده برگزیده ادبیات داستانی ۲۰ سال بعد از انقلاب» را به‌خاطر داستان بلند و هفت جلدی «آتش بدون دود» به‌دست آورده‌است. نادر ابراهيمی در ۷۲ سالگی در زادگاهش درگذشت.