درنگی بر سروده های خیال انگیز شعرای معاصر ایران و جهان به صورت موسیقی گفتار واحه ای در لحظه
درنگی بر سروده های خیال انگیز شعرای معاصر ایران و جهان به صورت موسیقی گفتار دوست
دوست داشتن
امشب از آسمان دیده ی تو روی شعرم ستاره می بارد در سکوت سپید کاغذها پنجه هایم جرقه می کارد
آب
آب را گل نکنیم: در فرودست انگار، كفتری میخورد آب. یا كه در بیشهی دور، سیرهای پر میشوید. یا در آبادی، كوزهای پُر میگردد.
نخستین نگاه
پر از مهر بودی ، پر از نور بودم ... همه شوق بودی همه شور بودم
تو نیستی که ببینی
چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست چگونه جای تو در جان زندگی سبز است هنوز پنجره باز است
من و تو، درخت و بارون
من و تو، درخت و بارون من زمینم تو درخت من درخت ام تو باهار ناز انگشتای بارون تو باغ ام می کنه میون جنگلا تاق ام می کنه تو بزرگی مث شب...
مهربانی را بیاموزیم
جای من در زندگی خالی است می شود برگشت اشتیاق چشم هایم را تماشا کن می شود در سردی سرشاخه های باغ جشن رویش را بیفروزیم دوستی را می شود پرسید چشم ها را می شود آموخت مهربانی کودکی تنهاست مهربانی را بیاموزیم
یک روز میآیی که من
یک روز میآیی که من دیگر دچارت نیستم از صبر لبریزم ولی چشم انتظارت نیستم
زیبا
زیبا هوای حوصله ابری است چشمی از عشق ببخشایم تا رودِ آفتاب بشوید دلتنگیِ مرا
دل روشنی دارم ای عشق
دل روشنی دارم ای عشق صدایم کن از هر کجا می توانی صدا کن مرا از صدف های سرشار باران صدا کن مرا از گلوگاه سبز شکفتن