زبان‌بسته‌ها، قربانی بی‌تدبیرها
زبان‌بسته‌ها، قربانی بی‌تدبیرها
با دستور دادستانی، سگ‌گردانی در تبریز، خرم‌آباد، گرگان، کرمان، قزوین، همدان و آذربایجان‌غربی ممنوع اعلام شد. این ممنوعیت‌ها تنها تا زمان تنظیم این متن است و چون سرعت اضافه شدن شهرهایی که به این لیست اضافه می‌شوند بالاست ممکن است زمانی که خوانندگان در حال خواندن این سطور باشند شهرهای ممنوعه بیشتر هم شده باشند. هدف از این ممنوعیت صیانت از جان شهروندان و پیگیری‌های متعدد آنها عنوان شده است. بر اساس این ممنوعیت، سگ‌گردانی در معابر و حتی حضور آنها در ماشین صاحبانشان نیز ممنوع اعلام شده است. قانون باید به مرحله اجرا برسد تا متوجه شویم این اصطلاح سگ‌گردانی، یک تعمیم کلی است یا به‌طور کلی نگهداری حیوان خانگی ممنوع شده و مثلا حضور گربه در ماشین هم باعث حساسیت است یا خیر. هرچند بعید به نظر می‌رسد اما باید تا حصول نتیجه نهایی صبر کنیم.

آنچه قانونگذاران را به فکر فرو برده تا تصمیمی در این زمینه اتخاذ کنند، بسیار صحیح و به‌جاست و تعداد موارد افراد آسیب‌دیده از گاز گرفتگی و حمله سگ‌ها در طول چند سال گذشته به قدری زیاد بوده که ذکر تمام آنها تمام مطلب پیش‌رو را معطوف بر این نکته خواهد کرد. بچه‌های کوچکی که قربانی این ناهنجاری شدند و جان خود را از دست دادند و خانواده‌هایی را برای همیشه داغدار کردند. همچنین حضور حیوانات به خصوص سگ‌ها در مکان‌های عمومی و ویدئوهایی مبنی بر این حضور که نشان می‌داد سگ‌ها از آبخوری‌های عمومی هم استفاده می‌کنند، نگرانی‌های زیادی را به دنبال داشت و بسیار طبیعی بود که مردم مسلمان ایران از این صحنه‌ها بترسند و خواهان این باشند که این پدیده سامان پیدا کند. (سامان پیدا کردن) کلیدواژه‌ای است که باید روی آن تاکید بگذاریم چراکه در ادامه ذکر چند نکته حائز اهمیت است.
اگر قانونگذاران و سردمداران کشورهای در حال توسعه درک می‌کردند که وظیفه حاکمیت و نظام، سامان دادن، جهت‌بخشی و راهنمایی کردن مردم کشوری است که حکومت آن را بر عهده دارند دنیا گلستان می‌شد. قرار نیست کسی که در رأس نشسته آنچه را که با سلیقه‌اش مغایر است ممنوع اعلام کند یا کسانی را که در ذیل آن اقدام قرار می‌گیرند به طور کلی انکار کند. قرار بر این است که اگر اقدامی جرم تلقی نمی‌شود و به افراد دیگری آسیب نمی‌رساند، در یک چارچوب منضبط قرار گرفته تا هرج‌ومرج به وجود نیاید. مثلاً همانطور که باید برای کسانی که در مناسک حج یا عزاداری امام حسین(ع) یا مراسم تشییع بنیانگذار انقلاب شرکت می‌کنند تمهیدات ویژه‌ای دید، از آنها مراقبت کرد و شرایطی را فراهم کرد تا حضورشان باعث آزار و اذیت دیگران نباشد و بازتاب رسانه‌ای آن به شکل مناسبی اتفاق بیفتد، همان تمهیدات را باید مثلا برای برگزاری یک کنسرت موسیقی در استادیوم آزادی هم در نظر گرفت. ممکن است من به عنوان قانونگذار یکی از این دو طیف را نپسندم اما وظیفه دارم که آنچه که اتفاق می‌افتد را تنها سامان ببخشم. من هیچ تاثیری در تغییر سلیقه مردم ندارم و علاوه بر موثر نبودن، حقی هم ندارم که بخواهم سلیقه خود را اعمال کنم. این باوری‌است که باید یک نفر که مسئولیتی را به عهده می‌گیرد در خود تقویت کند.
در خصوص نگهداری حیوانات خانگی هم این پدیده‌ای است که با آن مواجهیم. نمی‌‌توان آن را غیرقانونی خواند. غیر ممکن است زمانی که دامپزشکی‌ها فعالند، خرید و فروش حیوانات خانگی انجام می‌شود، به شکل طبیعی روند سلامت آنها در جامعه طی می‌شود و چیزی نیست که بخواهیم آن را نادیده بگیریم. موضوع آنقدر حائز اهمیت نبوده که از این افراد آمار گرفته شود ولی مگر تعداد کسانی که از حیوانات خانگی نگهداری می‌کنند کم هستند؟ نمی‌توان ای گزاره را انکار کرد که سگ و گربه پرطرفدارترین حیوانات خانگی در میان مردم هستند. زمانی می‌توان سگ‌گردانی را ممنوع کرد که یک مکان خیلی کوچک مثلا در پارک‌های بزرگ برای کسانی که حیوان خانگی دارند در نظر بگیریم و برای آنها قسمت نوشیدن آب تعبیه کنیم، بعد قانون بگذاریم چنانچه که کسی با حیوان خانگی‌اش در مکانی غیر از آن مکان محافظت شده حضور پیدا کند و سگ خود را مثلا در حوض آب یا آبخوری‌های عمومی شستشو دهد یا تشنگی اش را برطرف کند با اشد مجازات مواجه خواهد شد. یا اینکه اگر کسی نتواند سگ خود را در ماشین خود سوار کند، چگونه می‌تواند حیوان را به مکان محافظت شده برساند، حضور حیوان در ماشین شخصی صاحبش چه آسیبی می‌تواند برای کسی داشته باشد؟ همچنین برای عبور و مرور آنها در خیابان هم به راحتی می‌توان کلیاتی در نظر گرفت که اگر کسی از آن کلیات عدول کرد آن وقت اصلا با جامعه طرف باشد نه با قانون چراکه منطقی به نظر می‌رسد. مثلاً شما حق اینکه حیوان خود را بدون قلاده به خیابان بیاوری نداری؛ همچنین آن حیوان از میان حیوانات ممنوعه نباشد و دارای جثه‌ای نرمال بوده و اهلی باشد. وقتی این کار را نکردی مرتکب جرم شده‌ای و در آن صورت حتی مردم جامعه هم با تو مقابله خواهند کرد اما اینکه عملاً کسی که حیوان خانگی دارد به هیچ عنوان نمی‌تواند حتی با ماشین شخصی خود حیوانش را بیرون ببرد، که ممکن است این کار برای درمان یا تزریق واکسن باشد یا اینکه هیچ جایی برای هواخوری حیوان زبان بسته وجود ندارد و به طور کلی این پدیده ممنوعه است، قضاوت با قانونگذاران باشد: آیا نتیجه‌ای به غیر از افزایش هرج‌ومرج به جا خواهد گذاشت؟ نتیجه هرج‌ومرج را هم که در نهایت جامعه پرداخت خواهد کرد و کسی از مسئولین زیر بار خطای انجام شده نمی‌رود.
آسان‌ترین کار همانی است که امروز انجام شده؛ چون گشتن حیوانات در خیابان خاطر افراد را مکدر کرده و اساساً هم کار اشتباهی است که بدون مراقبت و محافظت زمینه آسیب روحی و جسمی شهروندان فراهم شود. پس چه کنیم؟ اساس کار را ممنوع اعلام کنیم و بعد هم در رسانه‌ها از آنچه که انجام دادیم دفاع کنیم. قطعاً آنچه که در این متن پیشنهاد شده هزینه بیشتری دارد و چه می‌شود کرد که همیشه پاک کردن صورت مسئله برای مسئولین ما راحت‌ترین کار ممکن بوده و هست.

  • نویسنده : سایه برین/ دبیر سرویس فرهنگ و اجتماعی