در سالهایی که تب بورس در ایران بالا گرفت، جوانانی که پیشتر شاید هیچ تجربه اقتصادی نداشتند، با چند توصیه از یک استاد بورسی مجازی وارد بازار شدند و اولین سرمایهگذاریشان را انجام دادند. بسیاری سود دیدند، اما بیشترشان ضرر کردند بااینحال، تجربه نشان داده که شکست، برای این نسل پایان ماجرا نیست؛ بلکه شروع پرسش تازهای است: «چطور میشود آگاهانه سرمایهگذاری کرد؟»
ورود جوانان به بورس، تنها ماجرای چند سال گذشته نیست. ریشه آن در واقعیتهای اجتماعی عمیقتر نهفته است. طبق آمار مرکز آمار ایران، بیش از ۲۶ درصد از جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله کشور نه شاغلاند، نه در حال تحصیل یا مهارتآموزی؛ گروهی که اصطلاحاً به آنها «NEET» گفته میشود. از سوی دیگر، سهم جوانان از کل بیکاران کشور حدود ۷۰ درصد اعلام شده است. طبیعی است که بخشی از این جمعیت بهدنبال یافتن مسیرهای تازه برای درآمدزایی برود؛ بازاری مثل بورس که در نگاه اول، در دسترس، دیجیتال و سریع به نظر میرسد.
در همین زمان، شبکههای اجتماعی با وعدههای رنگارنگ درآمد آسان، نقش «کلاسهای غیررسمی بورس» را بازی کردند. بسیاری از جوانان نخستین مفاهیم سرمایهگذاری را نه از مدرسه و دانشگاه، بلکه از پستها و ویدیوهایی آموختند که اغلب نگاه تبلیغاتی داشتند. در چنین فضایی، آموزش جای خود را به هیجان داد، تحلیل به حاشیه رفت و تصمیمهای مالی در چند ثانیه گرفته شد.
مطالعهای جهانی که توسط مؤسسه S&P و بانک جهانی انجام شد، نشان میدهد تنها ۲۰ درصد از بزرگسالان ایرانی از حداقل سطح سواد مالی برخوردارند. این یعنی از هر پنج نفر، تنها یک نفر میداند چطور پولش را مدیریت کند، ریسک را بشناسد و تصمیم آگاهانه بگیرد.
پژوهشهای داخلی هم همین را تأیید میکنند: در تحقیقی با عنوان «سواد مالی، عوامل اقتصادی و تصمیمات سرمایهگذاری» که روی سرمایهگذاران ایرانی انجام شده، رابطه مستقیمی میان میزان دانش مالی و کیفیت تصمیمگیری سرمایهگذاران دیده میشود. کسانی که مفاهیم مالی را بهتر میفهمند، کمتر قربانی شایعات و سیگنالهای کاذب میشوند.
با این حال، نظام آموزشی رسمی هنوز در برابر این نیاز خاموش بیتفاوت است. هیچ درس مشخصی برای آموزش مفاهیم مالی در مدارس وجود ندارد و در دانشگاهها نیز، اقتصاد و سرمایهگذاری تنها در رشتههای تخصصی تدریس میشود. نتیجه، همان است که در بازار دیدیم: جوانانی با انگیزه بالا اما بدون ابزار شناخت.
نقش شبکههای اجتماعی در این میان، دوگانه است. از یک سو، آنها دسترسی آزاد به دانش را فراهم کردند؛ هر کسی میتواند در چند دقیقه ویدیو یا پست آموزشی تولید کند. از سوی دیگر، نبود نظارت و استاندارد باعث شده مرز میان آموزش واقعی و تبلیغات خطرناک از بین برود.
در استوریها، کمتر کسی از ریسک حرف میزند. تصویر غالب، «موفقیت سریع» است: نمودارهایی که فقط بالا میروند، وعدههایی از سود چندروزه، و عباراتی که هیجان را بهجای دانش مینشانند. برای نسلی که تازه به دنیای اقتصاد وارد شده، این تصویر وسوسهانگیز است اما گمراهکننده.
وقتی سودهای خیالی جایشان را به ضررهای واقعی دادند، بخشی از جوانان بازار را ترک کردند؛ اما بخشی دیگر ماندند، اشتباهاتشان را تحلیل کردند و به سمت یادگیری اصولی رفتند. این تغییر نگرش، همان نقطه امید ماجراست.
اگر بخواهیم این نسل را از سیگنالگیری هیجانی به سرمایهگذاری آگاهانه برسانیم، چند گام کلیدی ضروری است:
آموزش سواد مالی از پایه باشد و مدارس این موارد را جدی بگیرند. مثلا مفاهیم سادهای مثل سود مرکب، تنوع سرمایهگذاری و تفاوت بین شایعه و تحلیل باید از دبیرستان آموزش داده شود.
رسانهها میتوانند در این زمینه نقش مهمی ایفا کنند. روزنامهها، سایتهای خبری و صداوسیما باید محتوای آموزشی قابلفهم، جذاب و کاربردی تولید کنند؛ نه صرفاً گزارش شاخص روزانه.
در این میان اگر به رسانههایی چون صداوسیما در میان نسل جدید تمایلی وجود نداشت باید نظارت بر اینفلوئنسرهای مالی افزایش یابد. به جای ممنوع کردن، باید چارچوب تعریف کرد. همکاری بورس و نهادهای مالی با تولیدکنندگان محتوای معتبر میتواند سواد مالی عمومی را بالا ببرد. در کنار اینها هم به ایجاد پلتفرمهای آموزشی شفاف و رایگان مبادرت ورزید. مثلا کارگزاریها و دانشگاهها میتوانند دورههای کوتاه آنلاین برای جوانان طراحی کنند تا اطلاعات درست جایگزین شایعات شود.
نسل Z، همان نسلی است که از استوری یاد گرفت چطور سهم بخرد. شاید در مسیرش اشتباه کرده باشد، اما اشتباهِ ناشی از کنجکاوی، ارزشمندتر از بیتفاوتی است. اگر این نسل با آموزش درست همراه شود، میتواند ستون اصلی آیندهی بازار سرمایه ایران باشد، نسلی که از تجربه ضرر، به دانش سود میرسد.
در نهایت، باید پذیرفت که سواد مالی امروز، همان سواد خواندن و نوشتن دیروز است. جامعهای که پولش را نمیشناسد، آیندهاش را هم نمیتواند بسازد.
- نویسنده : مهدی روحی _ مدیر مسئول














































































































































































































