نیازهای ویژه و لزوم توجه ویژه تر
نیازهای ویژه و لزوم توجه ویژه تر
روز جهانی کم‌توانان (۳ دسامبر) یک روز بین‌المللی است که از سال ۱۹۹۲ توسط سازمان ملل ترویج نامگذاری شده‌است. میزان توجه کشورهای مختلف جهان به این مناسبت متفاوت است و این مورد از معدود دفعاتی است که کشور ما با یک رویداد جهانی خود را هماهنگ کرده و آن را تهاجم فرهنگی تلقی نکرده‌است.

اهمیت روز جهانی معلولان از این جهت است که تنها از جنبه‌ی پزشکی به زندگی این افراد نگاه نمی‌شود و زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آنان نیز شایسته توجه قلمداد می‌شود. حال امروز به مناسبت همین روز جهانی، قصد داریم مرور کنیم که چقدر به نیازهای فرهنگی و معنوی افراد با نیازهای ویژه در کشورمان توجه شده‌است.
مثل همیشه معضل فرهنگ‌سازی
مثل اکثریت موارد دیگر، نگرش افراد جامعه به افراد با نیازهای ویژه نیازمند بازسازی و اصلاح است. درمواردی عدم درک کافی از نیازهای ویژه منجر به برخوردهای زننده‌ای می‌شود که حتی تکرار کردنشان باعث تکدر خاطر است. در موارد جدی‌تری که به حل معضل می‌انجامد باید گفت که گاهی اوقات حتی راهبرد کسانی که نیت خیر دارند نیز در مسیر درستی هدایت نشده‌است. نمونه بارز آن جمله معروف و مصطلح «معلولیت محدودیت نیست» و پز روشنفکری به دنبال آن است. مسلم است که معلولیت محدودیت است و این جمله تنها نهادهای متولی را از فراهم کردن شرایطی که این افراد بتوانند همانند افراد بدون نیاز، به زندگی روزمره خود بپردازند بری خواهد کرد.
آموزش استثنائی و هزاران مشکل
مدارس استثنائی در کشور مشکلات متعدد دارند. عدم به کارگیری از نیروی متخصص در این مدارس یکی از این معضلات است. نه اینکه همه معلمان استثنائی متخصص نباشند، اما به دلیل اینکه معیشت زندگی‌شان به درستی تامین نمی‌شود معمولا با داشتن تخصص آموزش مدارس ابتدایی ترجیح می‌دهند به مشاغل دیگری مشغول شوند ولی در این شغل نباشند و این شغل از افراد متخصص خالی باقی مانده است باید توجه داشت نیازهای بچه‌های مدارس استثنایی ویژه است. مشکلاتی که در مدارس بچه‌های عادی وجود دارد نباید در مدارس بچه‌های با نیازهای ویژه وجود داشته باشد و آنها نیازمند توجه و اهمیت دادن بیشتری نیز هستند.
امکانات فرهنگی؟ نداریم
گفتیم که تنها به مسائل پزشکی این افراد توجه شده و خیلی به نیازهای معنوی آنها نپرداخته‌ایم مثلاً طراحی پارک‌ها و شهربازی‌ها سینماها و مراکز فرهنگی که متناسب با نیازهای این افراد باشد به شکل جدی در دستور کار دولت‌ها قرار نگرفته و اینگونه نیست که این افراد بتوانند آزادانه در این اماکن فعالیت بکنند و روح خود را نیز تغذیه بکنند. در مواردی هم که اتفاقات خوبی افتاده اصلاً کار حاکمیت نبوده و رفتارهایی خودجوش توسط هنرمندان و گروه‌های جهادی بوده است مثلاً «گلاره عباسی» بازیگر سینما و تلویزیون سینماهای مخصوص به نابینایان را راه‌اندازی کرد و اکنون چند سالیست که برخی از شبکه‌های رسانه ملی در سایت‌های خود شبکه‌های مخصوص و پلتفرم‌های خاصی را برای اینکه افراد نابینا هم بتوانند سریال و فیلم تماشا کنند را راه‌اندازی کرده‌اند که تا پیش از این اصلاً باب نبود. یا مثلاً زمانی که برنامه خندوانه پخش می‌شد و هنوز با مبادرت مدیران سلیقه‌ای به حافظه تاریخ سپرده نشده بود مراکز فرهنگی ورزشی برای افراد با نیازهای ویژه را اقدام به ساخت کرده بود و از افراد می‌خواست که در این زمینه پول جمع آوری کنند. درست است که این‌ها اقدامات شایسته تقدیری بودند اما مسلم است که به شکل گسترده انجام نمی‌شدند و همچون افتتاح یک مدرسه وقفی که در تمام استطاعت یک فرد ساخته می‌شود نمی‌تواند نیازهای تمام افراد جامعه را برآورده سازد.
نگاه نابرابر در رسانه‌های جمعی
رسانه‌های جمعی کشور نیز در این زمینه کمکاری‌های متعددی داشتند و علاوه بر اینکه فرهنگ‌سازی در خصوص نیازهای این افراد و تغییر در نگرش و باور مردم جامعه نسبت به آنها انجام نشده در برخی از موارد ظلم‌های بزرگی به آنها روا داشته می‌شود. مثلاً زمانی که مسابقات پرالمپیک در حال برگزاری بود شبکه ۳ سیمای مسابقات را به شکل مستقیم پخش نمی‌کرد و زمانی که اعتراض‌ها نسبت به این مهم افزایش پیدا کرد تعدادی از این مسابقه‌ها پخش شدند. سوال اینجاست که چرا از ابتدا در باور این افراد این مهم وجود نداشت که اصلاً باید نگاه برابر نسبت به ورزش پارالمپیک و المپیک وجود داشته باشد و مثل هم پخش بشوند؟ چرا باید با اعتراض‌های مردمی پخش شدن این برنامه‌ها به شکل یکسان در دستور کار رسانه ملی قرار می‌گرفت؟
از خود شروع کنیم
این‌ها کلی‌ترین مواردی است که در خصوص افراد با نیازهای ویژه باید مرور شوند و اگر جزئی‌تر نگاه کنیم به اندازه هر نقصی که وجود دارد نیازهای مختلفی هست و دغدغه‌هایی که باید مرتفع شود. یادمان باشد که هر انسانی که باور خود را تغییر بدهد و تلاش بکند که در راستای بهبود شرایط گام بردارد، یک اتفاق بزرگ است و لازم نیست که این نگرش را داشته باشیم که چون دولت‌ها کاری انجام نمی‌دهند، تغییر نگرش یک نفر تاثیر چندانی نخواهد داشت. حضرت مولانا در این باب گفته است: تو یکی نه‌ای هزاری تو چراغ خود برافروز.

  • نویسنده : سایه برین-روزنامه نگار