پرونده‌ای با ۱ کشته و ۸۰ میلیون زخمی
پرونده‌ای با ۱ کشته و ۸۰ میلیون زخمی
در روزگاری که امنیت ابتدایی‌ترین حق هر شهروندی است، دختر ۲۴ ساله‌ای به نام الهه حسین‌نژاد، در مسیر بازگشت به خانه، قربانی جنایتی هولناک شد؛ جنایتی که نه‌تنها خانواده‌ای را در ماتم فرو برد، بلکه زنگ خطری جدی برای امنیت اجتماعی زنان در جامعه ایرانی به صدا درآورد.

الهه، متولد اسلامشهر، دختر جوانی بود که به‌گفته خانواده و آشنایانش، انسانی آرام، مستقل و مهربان بود. او زندگی ساده‌ای داشت و همچون میلیون‌ها زن دیگر، هر روز در میان خیابان‌ها و مسیرهای پرتردد این شهر، رفت‌وآمد می‌کرد؛ بی‌خبر از اینکه روزی همین خیابان‌ها، آخرین مقصد زندگی‌اش خواهند شد. بر اساس آنچه مقامات انتظامی اعلام کرده‌اند، روز حادثه، الهه پس از پایان کار یا برنامه روزانه‌اش، تصمیم به بازگشت به خانه می‌گیرد و سوار بر خودرویی عبوری می‌شود. اما این سفر کوتاه و ساده، هرگز به خانه ختم نمی‌شود. چند روز بعد، پیکر بی‌جان او در منطقه‌ای خلوت و حاشیه‌ای در اطراف تهران کشف می‌شود. آثار متعدد ضربات چاقو بر بدنش دیده می‌شود و تنها چیزی که همراهش نبوده، گوشی تلفن همراهش است. گزارش اولیه پلیس، نشان می‌دهد که قاتل پس از تلاش برای سرقت گوشی و مقاومت قربانی، اقدام به قتل او کرده است. مردی که برای دزدیدن یک تلفن همراه، جان دختری را گرفت، بی‌آن‌که شاید حتی لحظه‌ای به عمق فاجعه‌ای که رقم می‌زند فکر کند. الهه نه سیاست‌مدار بود، نه فعال اجتماعی و نه چهره رسانه‌ای؛ او فقط یک شهروند عادی بود. اما مرگش، جامعه‌ای را تکان داد. خبر قتل او به سرعت در فضای مجازی پخش شد و واکنش‌های گسترده‌ای به دنبال داشت. کاربران شبکه‌های اجتماعی، با به اشتراک‌گذاری تصویر و نام او، خواستار عدالت برای الهه شدند. هشتگ‌هایی چون #عدالت_برای_الهه و #الهه_حسین‌نژاد، طی چند ساعت به ترند محلی در پلتفرم‌هایی مانند ایکس (توییتر سابق)
و اینستاگرام تبدیل شد. این قتل، یک بار دیگر موضوع ناامنی زنان در فضاهای عمومی را به صدر اخبار بازگرداند. ده‌ها فعال حقوق زنان و کنش‌گر مدنی، با صدور بیانیه‌هایی خواستار افزایش نظارت بر امنیت حمل‌ونقل عمومی، سخت‌گیری در صدور مجوزهای تاکسی‌های اینترنتی و خیابانی، و آموزش حقوقی و دفاع شخصی برای زنان شدند. در میان این واکنش‌ها، یک نکته بارها تکرار شد: «الهه تنها نبود؛ او نماینده هزاران زنی بود که روزانه با ترس و اضطراب در خیابان‌ها قدم می‌زنند.»
از نگاه بسیاری، الهه حسین‌نژاد، دیگر فقط یک قربانی نیست. او به نمادی از بی‌پناهی زنان در خیابان‌های شهر بدل شده است؛ زنانی که بارها و بارها، ناامن‌ترین لحظات عمرشان را در ساده‌ترین شرایط تجربه می‌کنند؛ هنگام گرفتن یک تاکسی، پیاده‌روی شبانه، یا حتی انتظار در ایستگاه اتوبوس. از نظر حقوقی نیز، این جنایت می‌تواند تلنگری باشد برای بازنگری در قوانین کیفری مرتبط با جرائم علیه زنان. خواسته اصلی خانواده و افکار عمومی اکنون، رسیدگی فوری و شفاف به پرونده، محاکمه علنی قاتل و برخورد قاطع دستگاه قضا با مجرم است؛ اما در کنار آن، مطالبه‌ای عمیق‌تر شکل گرفته: ساختن جامعه‌ای امن‌تر برای زنانی که هر روز، تنها جرم‌شان بودن در خیابان است. الهه حسین‌نژاد شاید دیگر در میان ما نباشد، اما نامش در حافظه جمعی جامعه ایرانی حک شده است. مرگ او، یک تراژدی شخصی نیست؛ هشداری است برای همه‌ی ما. برای شهری که باید امن‌تر شود. برای قانونی که باید قوی‌تر عمل کند. برای وجدانی که باید بیدار بماند.
یاد الهه، برای همیشه با ما خواهد بود — در هر خیابانی که قدم می‌زنیم، در هر ماشینی که با تردید سوار می‌شویم، و در هر لحظه‌ای که آرزو می‌کنیم، کاش هیچوقت این
اتفاق نیفتد.

  • نویسنده : مهسا حسینی