به گزارش جمله آنلاین، برای یک زندگی موفق به چه چیزهایی نیاز دارند؟
یک بانوی موفق ایرانی در وهله اول پیش از هر چیز، واژه موفقیت را معنی می کند، به تعبیری موفقیت هنگامی به دست میآید که به تمامی اهدافی که در جنبه های مختلف زندگی انتخاب کردهاند و ارزش تلاش و کوشش را دارد به صورتی مطمئن و قابل ایجاد رسیده باشند، یعنی برای این که بتوانند موفق باشند باید اهدافی داشته باشند که بخواهند آن ها را محقق کنند، اما درست همین جا بسیاری از افراد به پایان راه خود میرسند، زیرا بیشتر انسانها آرزوها و رویاهایی دارند که تنها تعداد معدودی از آن ها اهداف تعریف شده دقیقی پیش رو دارند، ولی به راستی چرا از تعریف دقیق و قرار دادن اهداف برای خودمان دوری و اجتناب می کنیم؟ ترس؛ با کمال اطمینان می توان گفت که ترس از شکست و مقایسته، علت اصلی ماجرا است، زیرا به محض آن که هدفی برای خود تعریف کنید در معرض اندازه گیری و مقایسته قرار می گیرید، در اندازه گیری دستیابی به موفقیت، به خوبی می توان متوجه شد که چقدر در رسیدن به هدفتان موفق بوده اید، این بدان معناست که دیگر هیچ بهانه ای پذیرفته نیست. اما بیایید جنبه مثبت ماجرا را هم ببینیم: تا هنگامی که در جهت و مسیر رسیدن به هدف قرار داشته باشید، شکستی در کار نخواهد بود! بلکه مدارج مختلفی از دستیابی به موفقیت وجود دارد، پس از این به بعد به راحتی اندازه گیری کنید و ببینید چند درصد به هدفتان نزدیک شده اید، تا هنگامی که در همین مسیر حرکت می کنید، موفق هستید حتی اگر هم به پیروزی صددرصدی نرسیده باشید، پس می بینید که اهداف به دقت تعریف شده و اصرار و پشتکار، دو فاکتور دستیابی به موفقیت هستند.
آیا می دانستید که تنها پنج درصد از مردم، اهدافشان را به طور مکتوب برنامه ریزی می کنند و از این تعداد، تنها سه درصد به طور مرتب، برنامه شان را بازبینی، تصحیح و به روز می کنند؟ حالا می دانید که چرا فقط درصد کمی از انسان ها بالاتر از حد معمول، موفق هستند! می خواهید یکی از این انسان ها باشید؟
اهداف زندگی تان را تعریف می کنند!
بانوی موفق ایرانی تلاش می کند که دریابد در جنبه های مختلف زندگی اش می خواهد به چه نتایجی برسد، به عنوان مثال در زمینه های «راه و روش زندگی و نیازها»، «روابط و برخوردها»، «رفاه و موارد مالی و اقتصادی»، «تاثیرگذاری در جامعه» و بسیاری موارد دیگر… گام به گام برای خودش تعاریفی معین و روشن از اهدافی که می خواهد در زمینه های مختلف زندگی بدان دست یابد، ایجاد می کند. این کار تصمیم گیری های زندگی اش را در آینده، آسان تر خواهد کرد، زیرا به راحتی می تواند ببیند آیا انجام کاری در جهت رسیدن به اهداف تعریف شده شما هست یا نه، تجربه نشان داده است که برای دستیابی به تک تک اهداف تعریف شده برای هر کدام از جنبه های زندگی، بین هفت تا ده سال زمان لازم است، البته پس از آن که به راستی همه کارها را درست و همان طور که برنامه ریزی کرده بود، انجام داده است.
می آموزند که به اندیشه هایشان سمت و سو دهند
اندیشه ها منبع و بنیاد هر چیزی هستند که در جایگاه یک انسان پدید میآید، یک بانوی موفق ایرانی درست همان جا که نشسته است یک لحظه به اطرافش نگاه می کند به نظرتان چه میبیند؟ احتمال دارد کنار کامپیوتر نشسته باشد و یک smartphone در کنار دستش باشد، هر دوی این دستگاهها ابتدا در حد یک طرح و اندیشه بوده است؛ اندیشه مهندسی که جرقه ذهنی را به واقعیت تبدیل کرده است، میزی که شاید در کنارش نشسته، ابتدا فقط یک فکر بوده است، فکر یک نجار یا یک طراح تولید، درست مانند صندلی که رویش نشسته یا فنجانی که در آن چای می نوشد و می بیند که همه چیز فقط از یک فکر شروع می شود، پس آنها با اندیشه هایشان واقعیات را می سازند.
آنها ثابت کرده اند که دنیایشان اقیانوسی از انرژی است که دوباره و دوباره در عرض یک صدم ثانیه ایجاد و دوباره ناپدید می شود، آنها ثابت کرده اند که اندیشه ها همان قدرت هایی هستند که این میدان همواره در حال تغییر و تحول را به صورت اجسامی که ما می بینیم، شکل می دهند و در یک قالب نگاه می دارند.
شاید حالا بگویید: «یک فکر که دیگر اشکالی ندارد» درست است! هنگامی که بر روی یک اندیشه مشخص متمرکز می شوند و آن را در ذهن شان مرور می کنند در نهایت تبدیل به یک باور میشود، این باور آگاهانه باشد یا ناآگاهانه؛ رفتار و منش آنها را هدایت میکند، رفتار آنها باعث ایجاد واکنش هایی در اطرافشان میشود و سرانجام در ارتباطات و شرایط زندگی شان تاثیر میگذارد، پس مراقب اندیشه هایتان هستند و آنها را درست هدایت می کنند.
قدرت ذهنی خود را تقویت می کنند و آرام تر هستند!
اینکه قدرت ذهن بانوان تا چه اندازه در دستیابی به موفقیت موثر است، در ابتدا باید بگوییم قدرت ذهن یعنی چه؟! هر چه باور درونی آنها و ایمان شان به این که می توانند به هدفی دست پیدا کنند قوی تر است، با همان سرعت و اطمینان نیز به آن هدف خواهند رسید، اما چطور آنها به این باور درونی دست پیدا می کنند؟ آنها آموختند از درگیری های ذهنی روزمره دوری کنند و به خودشان آرامش دهند، سپس از این آرامش برای ایجاد یه فیلم شفاف و روشن از هدفی که در نظر دارند استفاده کنند و آن را در ذهن جایگزین کنند. به این ترتیب در مرحله اول، دستیابی به هدف را در ذهن تجربه کردهاند، طبیعی است که حالا باید ساز و کار دستیابی به هدف و اقداماتی را که برای آن طراحی و برنامه ریزی کردهاند، به کار گیرند تا به هدفشان برسند، تمرینات ذهنی منظم، به آنها کمک خواهد کرد، با تمرینات آرامش بخش مانند تمرکز عمیق و شیوه های دیگر و نیز رها کردن اندیشهها و درگیری های ذهنی بیهوده، در زندگی روزمره نیز آرام تر و رهاتر خواهند بود.
- نویسنده : فرزانه حسنی