گیتس با انتشار پستی ویدیویی در سایت شخصیاش پنج کتاب برتر سال ۲۰۲۱ را از نگاه خودش به مخاطبان و طرفدارانش پیشنهاد کرده است . بیل گیتس، موسس و مالک شرکت نرمافزاری مایکروسافت به گفته خودش سال گذشته روزگار سختی را به خاطر مشکلات شخصی و اجتماعی مثل کرونا پشت سر گذاشته و حالا به […]
گیتس با انتشار پستی ویدیویی در سایت شخصیاش پنج کتاب برتر سال ۲۰۲۱ را از نگاه خودش به مخاطبان و طرفدارانش پیشنهاد کرده است . بیل گیتس، موسس و مالک شرکت نرمافزاری مایکروسافت به گفته خودش سال گذشته روزگار سختی را به خاطر مشکلات شخصی و اجتماعی مثل کرونا پشت سر گذاشته و حالا به طرفداران و علاقمندان به مطالعه پیشنهاد میکند کتابهایی را بخوانند که کمی آرامش پیدا کنند. گیتس با انتشار پستی ویدیویی در سایت شخصیاش پنج کتاب برتر سال ۲۰۲۱ را از نگاه خودش به مخاطبان و طرفدارانش پیشنهاد کرده است که در ادامه بهطور مختصر به مرور آنها پرداختهایم:
پروژه درود مری نوشته اندی ویر
شخصیت اصلی داستان به نام «ریلاند گریس» تنها بازمانده یک ماموریت شکست خورده است که اگر او هم نتواند با موفقیت ماموریت را به پایان برساند، کره زمین با نابودی روبرو خواهد شد. نکته داستان اینجاست که شخصیت اصلی رمان خودش هم به حساسیت ماموریت آگاه نیست و حتی نامش را نیز فراموش کرده و تنها چیزی که به خاطر میآورد این است که زمان زیادی در خواب بوده است و مایلها از خانهاش فاصله دارد. بعد از اینکه حافظه گریس بازمیگردد متوجه میشود که تنها یک شانس برای موفقیت دارد.
همنت نوشته مگی اوفارل
شخصیت اصلی داستان زنی به نام «اگنس» است که در سالهای ۱۵۸۰ میلادی در منطقه وارویکشایر انگلیس زندگی میکند. او همراه همسرش در خیابانی به نام هنلی زندگی میکنند که سه فرزند محصول زندگی مشترک آنهاست. سوزان دختر بزرگشان و یک دوقلو به نامهای همنت و جودیت. یکی از پسران آنها به نام همنت در سال ۱۵۹۶ در سن ۱۱ سالگی از دنیا میرود و شوهرش نمایشنامهای به نام هملت مینویسد. رمان روایت تاریخی از همسر شکسپیر است که به نوعی و به دلایل نامعلومی از تاریخ ادبیات انگلیس حذف شده است.
کلارا و خورشید نوشته کازوئو ایشیگورو
کلارا ربات دوستداشتنی و مهربانی است که مانند رباتهای دیگر نیرویش را از نور خورشید میگیرد. او در یک مغازه کنار ربات دیگری به نام رزا برای فروش گذاشته شده است. رباتها فرصت دارند در مغازه برای مدت کوتاهی پشت ویترین بروند و در آنجا منتظر بمانند تا خریداری شوند. این رباتها برای کودکان ساخته شدهاند. کلارا پشت شیشه منتظر است تا کسی او را بخرد اما جدای از خریده شدن برخلاف بقیه رباتها او عاشق این است که خیابان را ببیند، دوست دارد آدمها و پیاده رو را ببیند و بفهمد بقیه رباتها چهکار میکنند و چطور زندگی میکنند. او پشت ویترین میآید و چند روز بعد با دختربچهای بهنام جوزی آشنا میشود. جوزی دخرت رنگپریده و لاغری است که از داخل یک تاکسی کلارا را دیده و قصد خریدنش را دارد. این آشنایی داستان را میسازد و شخصیت کلارا را در داستان شکل میدهد.