آرمان‌گرایی منهای عقلانیت ؟
آرمان‌گرایی منهای عقلانیت ؟
مسعود پزشکیان در نشست خبری اخیر خود به سوالات متعددی که از وی پرسیده شد، پاسخ داد اما آنچه موضوع این تحلیل است، تأکید رییس‌جمهوری بر حل کردن مسائل جمهوری اسلامی ایران با جهان ازجمله برجام و «fatf» است.

رییس دولت چهاردهم به‌رغم این‌که به‌خاطر وفاق و حفظ وحدت در داخل کشور با سیاسیون و جناح‌ مقابل، از برخی اولویت‌های خود در تشکیل دولت کوتاه آمد و البته اقدام درستی بود و به همین دلیل موفق شد نگاه اکثریت اصولگرایان مجلس را با خود همراه کند، اما هنوز خط اصلی درمان اقتصاد و توسعه کشور را گم نکرده است و مانند ایام انتخابات بر آن است که پیش‌شرط اجرای درست و بدون نقص بسیاری از برنامه‌های اقتصادی در داخل کشور، تعامل با جهان اعم از شرق تا غرب و کشورهای منطقه است، موضوعی که در مناظره‌های انتخاباتی و در مواجهه با «سعید جلیلی» که از دیوار کشیدن دور کشور آشکارا دفاع می‌کرد نیز طرح کرده و گفته بود که بدون حل این مسیر، نمی‌توان کاری کرد.
برعکس انتقادات برخی روزنامه‌های اصولگرا که تلاش کردند پزشکیان را نیز مانند برخی به‌تحقیر «غرب‌گدا» معرفی کنند، عبارت دقیق رییس‌جمهوری این بود: «باید مسائل خود با دنیا از جمله در زمینه «fatf» و برجام را حل کنیم تا کشور را به آن چشم‌اندازی که رهبری معظم انقلاب بیان کردند برسانیم.»
دغدغه رییس قوه مجریه چشم‌اندازی است که رهبر معظم انقلاب تعیین کردند و بر این نکته تأکید دارد که اگر دو موضوع برجام و اف‌ای‌تی‌اف حل نشود به آن چشم‌انداز نخواهیم رسید و همین تأکید حکایت از آن دارد مسعود پزشکیان نه غرب‌گرا یا به تعبیر برخی رسانه‌های مخالف دولت، غرب‌گدا که اتفاقاً کاملاً متعهد به سیاست‌های اعلامی و ابلاغی توسط رهبر انقلاب است اما فهم درستی از نظام حاکم بر جهان امروز دارد و می‌داند در این نظم و نظام جهانی، یا باید دیواری بلند به دور کشور کشید و از عرصه اقتصاد جهانی حذف شد یا باید در مسیرهای ترسیمی در آن شنا کرد.
البته پزشکیان هم می‌داند که این مسیرها خیلی عادلانه نیستند اما در حال حاضر تنها مسیرهای موجود هستند و اگر نتوانیم از دام تحریم‌ها رها نشویم و مراودات بانکی با کشورهای مختلف را انجام دهیم دو راه بیشتر پیش روی‌مان باز نیست اول ادامه رکود تورمی و کاهش ارزش پول ملی و کوچک‌شدن اقتصاد و افزایش ناترازی بودجه و مشکلات متعدد اقتصادی که تبعات ویرانگر فرهنگی و اجتماعی با خود به دنبال خواهد داشت و روز به روز کشور را ضعیف‌تر خواهد کرد و به موج نارضایتی دامن خواهد زد.
دوم تن دادن به قاچاق نفت و فروش نفت به واسطه‌ها با تخفیف‌های بی‌حساب و کتاب و تهاتر نفت این ثروت ملی با برخی اقلام کشاورزی مانند انبه پاکستان، چای سریلانکا، برخی کالاهای بُنجل چینی و دیگر کالاهایی که مشابه داخلی آن را داریم که این سیاست هم کمی با تأخیر به اقتصاد ملی آسیب‌های جبران‌ناپذیر وارد خواهد کرد و در نهایت کشور را به ورشکستگی خواهد کشاند.
مخالفان مسعود پزشکیان و برخی نمایندگان و همچنین رسانه‌های اصولگرا که به‌شدت به این بخش از اظهارات وی واکنش جدی نشان دادند، یا حداقل آگاهی را نسبت به نظام حاکم بر جهان دارند و آرمان‌خواهی و آرمان‌گرایی که ادعایش را دارند، بیگانه با عقلانیت است و آگاهی ندارند که با اصرار بر دیدگاه‌های تند و بسته خود در نهایت به آینده کشور و منافع ملی آسیب‌های جبران‌ناپذیر وارد می‌کنند یا این‌که خودشان دستی در کاسبی از تحریم دارند و به‌خوبی می‌دانند اگر ایران به آغوش جامعه جهانی بازگردد، کسب و کار آنان تخته خواهد شد که در این صورت باید درخصوص آنان ظن خیانت برد.
برای تندروهای اصولگرا غیرقابل تحمل است که مسعود پزشکیان از یک‌سو بر اجرای قوانین بالادستی و دیدگاه‌ها و چشم‌اندازهای ترسیمی از سوی رهبر معظم انقلاب تأکید دارد و از دیگر سو بر توافق با غرب و بازگشت به برجام و همچنین تعیین تکلیف «اف‌ای‌تی‌اف» تأکید دارد.
تحلیل ما این است که مسعود پزشکیان هم مانند برخی گرایش‌های اصولگرا، اصول و آرمان‌هایی دارد اما آرمان‌های مسعود پزشکیان توأم با عقلانیت هستند و اگر اجازه داشته باشد آنچه که مورد نظر دارد را در سیاست خارجی اجرایی کند، هم اقتصاد کشور را زنده خواهد کرد و هم تنش بین جمهوری اسلامی و غرب را کاهش خواهد داد و اگر دیدیم در این نشست از برادری با آمریکا سخن گفت نیز از سر شیفتگی به غرب نبود بلکه دقیقاً از سرِ هوشمندی و هوشیاری بود.