سپهر ستاری/ کمیته فنی فدراسیون فوتبال در اقدامی عجیب رای به ادامه حضور حمید استیلی روی نیمکت تیم ملی امید داد تا سرمربی ناکام امیدها به حضور خود روی نیمکت این تیم ادامه دهد.درحالیکه هنوز کسی به درستی نمیداند استیلی قبلا با چه معیاری برای رقابتهای مقدماتی المپیک توکیو سرمربی تیم امید شده […]
سپهر ستاری/
کمیته فنی فدراسیون فوتبال در اقدامی عجیب رای به ادامه حضور حمید استیلی روی نیمکت تیم ملی امید داد تا سرمربی ناکام امیدها به حضور خود روی نیمکت این تیم ادامه دهد.درحالیکه هنوز کسی به درستی نمیداند استیلی قبلا با چه معیاری برای رقابتهای مقدماتی المپیک توکیو سرمربی تیم امید شده بود، حالا او چهار سال دیگر هم روی نیمکت امیدها خواهد نشست تا فصل جدیدی را در این تیم همیشه شکستخورده را کارگردانی کند.
با وجود اعتماد دوباره فدراسیون، مروری به کارنامه سابقه مربیگری استیلی در فوتبال ایران نشان میدهد رزومه او تا چه اندازه برای گرفتن این پست کوچک و ضعیف است. تنها خاطره خوش زننده گل قرن بیستم پس از پایان فوتبال قهرمانی با پرسپولیس در لیگ هفتم به عنوان دستیار قطبی است؛ عنوانی که البته بعضی بازیکنان پرسپولیس و به خصوص آنهایی که با قطبی رابطه خوبی نداشتند معتقدند به خاطر تلاشهای استیلی به دست آمد اما ادامه راه مربیگری استیلی پر از ناکامیهای مختلف بوده است تا این ادعا هم تا حدی زیر سوال برود. او در رده باشگاهی سرمربی تیمهایی چون استیلآذین، شاهین بوشهر، پرسپولیس، راهآهن و ملوان بوده ولی کمتر کسی خاطره خوشی از حضور استیلی در این تیمها دارد؛ استیلی در پرسپولیس یکی از بدترین دورههای تاریخ این باشگاه را رقم زد و ملوان را پس از سالها حضور در لیگ برتر در مسیر سقوط به لیگ یک قرار داد.
این سرمربی همیشه ناکام چندی پیش مدیرفنی تیم امید شد ولی پس از جدایی عجیب کرانچار و مشکلات فرهاد مجیدی(شایعه اختلاف نظر با استیلی) سرانجام تصمیم گرفت خودش روی نیمکت امیدها بنشیند تا هم طلسم نرفتن به المپیک شکسته شود و هم دوران مربیگری خودش را نجات دهد اما مطابق انتظار چیزی جز ناکام نصیب او و امیدهای ایران نشد!
بدتر از ناکامی امیدها اما تصمیمات عجیب استیلی به عنوان سرمربی این تیم بود؛ او هرگز نتوانست از ستارههایی چون قایدی، صیادمنش، شکاری و نورافکن بهترین عملکرد ممکن را بگیرد و با تغییرات مداوم در پست بازیکنان باعث سردرگمی آنها شد. تصمیماتی چون بازی دادن به نورافکن در خط دفاع و استفاده از مهدیخانی که توانایی هجومی بالایی دارد به عنوان هافبک دفاعی که به وضوح باعث کاهش راندمان این نفرات شد و از همان ابتدا مشخص بود راه به جایی نمیبرد. عملکرد تیم امید با استیلی چیزی در حد فاجعه بود که در همان زمان هم انتقادات فراوانی را به همراه داشت و کمتر کسی تصور میکرد فدراسیون باز هم بخواهد از حمید استیلی در این پست استفاده کند. او در تمام این سالهای ناکامی خود هرگز یک گام به جلو هم برنداشته و همواره روی یک نقطه ثابت باقی مانده است.
این انتخاب درحالی رخ داده که فوتبال ایران این روزها چند مربی جوان با تواناییهای بالا در اختیار دارد؛ افرادی چون مهدی مهدویکیا، وحید هاشمیان، فریدون زندی، محمد تقوی،مهدی پاشازاده و… از جمله ستارگان سابق هستند که همگی مدارک مربیگری را در کشورهای صاحب فوتبال کسب کرده و در صورت حضور روی نیمکت امیدها میتوانند کمک شایانی به این تیم و بازیکنان بااستعدادش کنند اما تاکید فدراسیون فوتبال روی گزینههایی چون حمید استیلی باعث شده فوتبال ایران از حضور سایر افراد و با تجربه ای متفاوت خالی شود. چه خوب بود که فدراسیون فوتبال به جای آزمودن چندین باره گزینهای چون استیلی کمی هم به نفرات شایسته دیگر توجه میکرد تا شاید اتفاقات بهتری برای فوتبال پایه رخ دهد.اتفاقاتی که در نهایت پایانی باشد بر حسرت ایران برای رفتن به المپیک.