آزمون بزرگ سیاست خارجی
آزمون بزرگ سیاست خارجی
«بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسراییل در نطق خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد که بخش عمده آن به طرح اختلافات کشور متبوعش با جمهوری اسلامی ایران اختصاص داشت مدعی شد کشورهای عرب منطقه به دلیل تهدیدهای مستمر ایران، ناچار شدند به سمت اسراییل گرایش پیدا کنند.

سرویس سیاسی جمله – «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسراییل در نطق خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد که بخش عمده آن به طرح اختلافات کشور متبوعش با جمهوری اسلامی ایران اختصاص داشت مدعی شد کشورهای عرب منطقه به دلیل تهدیدهای مستمر ایران، ناچار شدند به سمت اسراییل گرایش پیدا کنند و طی چند سال اخیر، اسراییل موفق شد پیمان صلح اعراب و اسراییل را تا حدی غیرقابل تصور پیش ببرد و برقراری روابط دیپلماتیک با ریاض نیز هدفی است که به‌زودی محقق خواهد شد.
«محمد بن‌سلمان» ولیعهد پادشاهی سعودی نیز در سخنانی ضمن ابراز امیدواری از ایجاد مناسبات جدی دیپلماتیک با اسراییل، البته از ترمیم روابط و رفع اختلافات با تهران نیز استقبال کرد و گفت ما از انقلاب ۱۳۵۷ با جمهوری اسلامی ایران اختلافاتی داشته‌ایم اما هر دو طرف عزم جدی برای تعامل دارند و به سمت تقابل نمی‌رویم.
البته اتفاقات یک‌سال گذشته که در نهایت به بازگشایی مجدد سفارت‌خانه دو کشور پس از چند سال انجامید، دورنمای روشنی از مناسبات سیاسی و دیپلماتیک بین این دو کشور بزرگ جهان اسلام باز کرد.
نکته مهم و دشواری دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم که می‌توان آن را امتحان بزرگ حسین امیرعبداللهیان و همکارانش نامید این است که تقریباً همه طرف‌های نزدیک به جمهوری اسلامی ایران، گزینه تنش‌زدایی را انتخاب کردند و به سمت صلح می‌روند و در رأس حاکمیت نیز نهادهای تصمیم‌ساز، چراغ سبز برای نوعی «نرمش قهرمانانه جدید» روشن شد و توقع می‌رود مسئولان سیاست خارجه و روابط بین‌الملل دولت سیزدهم از این فرصت، به نحوی بهره ببرند که نتایج آن چند گام جلوتر از عکس و لبخندهای معمول برود و در اقتصاد و معیشت در داخل و سرمایه‌گذاری و تجارت خارجی نیز اثرگذار باشد.
افزون بر آن بخش‌های تندوری جریان اصولگرا که هنوز هم درخصوص عادی‌سازی روابط سیاسی با عربستان، از بزرگان خود دلخور هستند و تحت هیچ شرایطی مذاکره با آمریکا و حتی عربستان را برنمی‌تابند، از دیگر مشکلات دولت رییسی هستند که این دولت را به وادادگی در برابر دشمن متهم می‌کنند و همین چند روز پیش بود که «علی باقری کنی» معاون وزیر امور خارجه ضمن حمله به آنان، مذاکره را بابی برای تأمین منافع ملی توصیف کرد هرچند به نظر نمی‌رسد توانسته باشد آنان را قانع کرده باشد. آنچه که ما همواره بر آن تأکید داریم این است که جمهوری اسلامی ایران لازم است با همه طرف‌های شرق و غرب، در رابطه و مذاکره مستمر باشد و به این شکل، هم سوءتفاهمات احتمالی را مرتفع کند و هم تا جایی که شرایط اجازه داد در تأمین منافع ملی و رفع تهدیدهای موجود بکوشد که آزاد شدن بخشی از پول‌های بلوکه شده نفت ایران از سوی کره جنوبی که در پی مذاکرات محرمانه بین جمهوری اسلامی ایران و ابالات متحده آمریکا انجام شد نزدیک‌ترین نمونه آن است.
پیام تبریک آیت‌الله سید ابراهیم رییسی خطاب به پادشاه عربستان سعودی در روز ملی این کشور نیز نشان داد که دولت سیزدهم نیز چنین نگاهی دارد اما برای انجام کامل این مأموریت و اتخاذ نتیجه چند مشکل و مانع جدی دارد.
نخست این‌که نزدیکی اسراییل و عربستان ممکن است در بین برخی بزرگان اصولگرا و تصمیم‌گیران اصلی دولت سیزدهم ایجاد اختلاف کند و آنان را به این تحلیل برساند که صلح ریاض با تل‌آویو یک صلح استراتژیک است اما صلح عربستان با جمهوری اسلامی، اقدامی تاکتیکی است.البته برخی قراین و نشانه‌ها نیز این ظن را تقویت می‌کنند مشخصاً به این خاطر که شاهد بودیم عربستان سعودی پس از عادی‌سازی روابط با ایران، سفارت خود را به یک هتل در تهران انتقال داد که عجیب بود و تا امروز نیز هیچ سطحی از تجارت و سرمایه‌گذاری با جمهوری اسلامی ایران را در دست ندارد این در حالی است که ایران به شدت به این روابط نیاز دارد.
دلیل دوم نزدیکی عربستان با اسراییل است که ناخودآگاه موجب حساسیت و تردید در برخی جریانات تندرو اصولگرا درخصوص ادامه نزدیکی بین تهران و ریاض می‌شود به این دلیل که از نظر بسیاری از تحلیل‌گران، برقراری روابط سیاسی کشوری چون عربستان به‌عنوان بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین کشوئر جهان عرب و کشور مهم جهان اسلام، بیش از هرچیزی به تقویت جایگاه اسراییل در منطقه می‌انجامد و این موضوع خوشایند جمهوری اسلامی ایران نیست.
اما تکلیف دستگاه سیاست خارجی در این وضعیت چیست و چه کاری باید بکند تا از این امتحان سربلند بیرون آید ؟
باور ما این است که جمهوری اسلامی نیز باید به سمت تنش‌زدایی برود و توصیه برخی تئوریسین‌های اصولگرا چون «حسن رحیم‌پور ازغدی» و «علی‌اکبر رائفی‌پور» را در این شرایط نادیده بگیرد که ممکن است مدعی باشند اساساً ذات جمهوری اسلامی تنش‌رایی است و ما آمدیم تا بازی دشمنان را خراب کنیم. اگر چنین استدلال‌هایی وجه و مبنایی هم داشته باشد، امروز آن روز نیست که ایران با این برگ بازی کند و به جای آن باید به برجام برگردد و با آمریکا مذاکره کند و تکلیف تحریم‌ها و موانع مبادلات بانکی را یک‌سره کند تا بتواند جان بگیرد و اقتصاد ملی را ترمیم و معیشت مردم را تقویت کند در غیراین‌صورت بیش از گذشته به ضعف خود و قوی کردن دشمنان خود کمک خواهد کرد.

  • نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی