آسیب‌های اجتماعی ریشه اقتصادی دارند
آسیب‌های اجتماعی ریشه اقتصادی دارند
وقتی مسکن سیصد و چند میلیون تومانی طی سه سال بیش از سه میلیارد تومان می‌شود، وقتی پراید در عرض ۲ سال چند صد درصد گران‌تر می‌شود، وقتی مردم قیمت مرغ از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ از کیلویی ۱۲ هزار تومان به کیلویی صد هزار تومان می‌رسد، شاید بتوان گفت مردم در مواجهه با گرانی به نوعی کرخت می‌شوند و با گران‌تر شدن بیشتر، مثل قبل متعجب شان نمی‌کند.

به گزارش جمله، حسین راغفر، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا در گفتگو با «جمله» به بررسی واکنش مردم به گرانی‌ها پرداخته و اظهار داشت: تورم، بیکاری و در نتیجه گرفتاری هیچ وقت برای مردم عادی نمی‌شود و مردم به شکل‌های مختلفی که کاملا قابل پیش بینی هستند، به فضای پر مشکل موجود واکنش نشان می‌دهند. این فقط مختص ایران نیست و در هیچ جای دنیا مردم نسبت به سقوط شرایط زندگی شان بی تفاوت نمی‌شوند؛ بنابراین ارگان رسمی هم نمی‌توانند مساله اقتصادی را برای جامعه عادی سازی کنند.
تحلیلگر اقتصادی در ادامه گفت: بحران ها، مخصوصا بحران اقتصادی خودش را به طور نامناسبی در اجتماع بروز می‌دهد. یعنی اگر می‌بینیم، جرم و جرائم در کشور زیاد شده است، ریشه در شرایط اقتصادی دارد. یعنی وقتی توان خرید مردم کم می‌شود و حالا که حتی تهیه اقلام ابتدایی و وسایل ضروری دشوار شده، طبیعی است که مردم به لحاظ روحی و روانی آسیب می‌بینند که اثر چنین حالتی به قدری زیاد است که غیرقابل جبران می‌شود.
به گفته وی، اگر اعتیاد زیاد شده است، اگر سن ازدواج بالا رفته است، اگر بیماری افزایش پیدا کرده است، اگر خیلی از بیماران نمی‌توانند به مداوای خود بپردازند و همچنین اگر مهاجرت بیشتر شده و به سطح دانش آموزان و کارگران رسیده است، همه اش تحت تاثیر محدودیت اقتصادی است. محدودیت‌هایی است که به علل مختلف خودنمایی می‌کنند. با این توضیح که اگر تدبیر شود و واقع بینی مورد توجه قرار بگیرد، می‌توان برای هر کدام از بحران‌ها راه حلی مناسبی پیدا کرد تا «اصلاح ساختار اقتصادی» هدفی شود.
او تصریح کرد: این شرایط نگران کننده دلیلی جز اصرار تصمیم گیران و مجریان به سیاست‌های غلط و غیر واقع بینانه ندارد. البته مردم در قِبال آسیب‌هایی که مواجه می‌شوند، ساز و کار دفاعی دارند. با این توضیح که «دفاع» از طریق آسیب به دیگران خودش را نشان بدهد یا اینکه در قالب رشد آسیب‌های روحی و روانی شخصی افراد بروز کند؟ مثل افسردگی و رشد افسردگی در جامعه و یا حتی به اشکال مخرب‌تر ابراز وجود کند که هیچ کدام از رویداد‌ها از آسمان نزول کرده نیستند و فقط نتیجه سیاست‌های تورم زایی هستند . در واقع خودِ حاکمیت و مسئولین هستند که به دلیل فقدان تجربه و آگاهی از وضعیت موجود، با فعالیت شان بحران را تشدید می‌کنند. تاکید و تکرار می‌کنم، به هیچ وجه نمی‌شود گفت مردم نسبت به مشکل اقتصادی بی تفاوت هستند.
وی توضیح داد: اگر دولت چهاردهم بتواند در تصمیم گیری بر اساس واقعیت‌ها عمل کرده و از تصمیم های غیرکارشناسی و هیجانی پرهیز کنند، می‌توان به کاهش مشکلات امیدوار شد. در غیر اینصورت اگر سیاست گذاری غلط تداوم داشته باشد، جامعه به جامعهِ سائوپائولو تبدیل می‌شود. یعنی رشد جرم و جرائم و درگیری گروه‌های سازمان یافته و… اتفاق می‌افتد.
راغفر در پایان یادآور شد: این درست که تحریم اقتصاد را به هم ریخته است، این درست که نابسامانی اقتصادی بیداد می‌کند، این درست که جامعه به فقر عادت دارد، اما با همه این تفاصیل در کشور به قدری پتانسیل داریم که با «تجدیدنظر در رویکرد‌ها و تصمیم سازی ها» می‌توانیم حتی المقدور دغدغه‌های عمومی را کمتر کنیم.